۲۸ بهمن ۱۳۹۴، ۱۴:۱۸

پارسانیا در رونمایی کتاب های عماد افروغ:

اتحاد عاقل و معقول دوگانه سوژه و ابژه را حل می کند

اتحاد عاقل و معقول دوگانه سوژه و ابژه را حل می کند

پارسانیا، استاد دانشگاه تهران گفت: اتحاد عالم و معلوم، عاقل و معقول، مرید و مراد وامثال این که انسان با معلوم خود یکی می شود تا حد زیادی دوگانه سوژه و ابژه را در تاریخ اسلامی حل می کند.

به گزارش خبرنگار مهر، مراسم رونمایی از دو کتاب «دیالکتیک و تفاوت» نوشته آلن نری با ترجمه عماد افروغ و «شرحی بر دیالکتیک روی بسکار» به قلم افروغ، شب گذشته (سه شنبه ۲۷ بهمن) در قالب هشتادمین نشست «راویان اندیشه» در فرهنگسرای اندیشه برگزار شد.

حمید پارسانیا، پژوهشگر و عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی یکی از سخنرانان این مراسم بود که درباره رابطه میان آراء بسکار و ملاصدرا صحبت کرد. وی گفت: دو کتابی که امروز رونمایی شد محصول کار بیش از دو دهه آقای افروغ است. پروژه ایشان (افروغ) در این دو دهه، از بسکار ما قبل دیالکتیک تا بحث‌های فلسفی و مابعد دیالکتیک او بوده و عملا بخش قابل توجه آن تحقق یافته است.

وی افزود: بسکار را در سه مقطع دیالکتیک قبل و بعد آن می توان دنبال کرد. او در برابر رویکرد تبیینی پوزیتویستی قرار گرفته، از مسیر هگل عبور کرده و عقبه عرفان هندی هم داشته بنابراین او چند منبع معرفتی داشته است. البته او یک دانشمند محیط آنگلاساکسون است اگرچه از نظر نژادی و معرفتی به آنجا تعلق ندارد. به هرروی بسکار جریان علمی موفقی را ایجاد کرده است.

عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی اضافه کرد: صحبت های من متناظر به حرکت جوهری است. چیزی که در حرکت جوهری است، حرکت جوهری نیست حرکت وجودی است به این معنا که حرکت به متن وجود منتقل می شود و وجود در مقطع حرکت ظهور پیدا می کند. ضمن اینکه وجود خود به دو بخش ثابت وسیال تقسیم می شود که حرکت از بخش سیال انتزاع می گردد.

پارسانیا در ادامه به عناصر شش گانه حرکت از نظر ملاصدرا پرداخت و گفت: آغاز حرکت، انجام، مسیر و مسافت، موضوع حرکت، فاعل حرکت و زمان عناصر شش گانه حرکت از نظر ملاصدرا و از متن یک حقیقت هستند. در این میان تنها منشا یک چیز یک حقیقت نیست و ان هم فاعل حرکت است جون فاعل امری مجرد و ثابت است.

استاد دانشکده علوم اجتماعي دانشگاه تهران ادامه داد: در تحلیل مسئله حرکت نوعی تنزل را در تفسیر عالم می بینیم و اینکه جنبه تنزیهی هستی به جنبه تشبیهی افول می کند. در حوزه حکمت متعالیه جنبه تنزیهی و تجریدی بسیار مورد توجه است چون ملاصدرا حرکت را به وجود بازمی گرداند و معتقد است عالم، وجود سیال یک حقیقت واحد است.

وی افزود: از نظر ملاصدرا انسان جسمانیه الحدوث در مرحله ای به روحانیه البقا تبدیل شده و با معرفت و اراده از این دریا به عرصه می رسد؛ انسان تا وقتی که در این عالم است ارتباطش با حرکت همیشه وجود دارد، ملاصدرا این هستی را در یک حوزه ثبات و در حوزه دیگر حرکت می داند و بین این دو پیوند برقرار می کند. به عقیده او  در متن وجود سیال دریای خروشانی و کرانه های این موج اراده و علم است. به بیان دیگر از نظر ملاصدرا انسان با معرفت و اراده ش از این دریا به عرصه می آید و تا وقتی انسان در عالم است با حرکت ارتباط دارد.

پارسانیا توضیح داد: معنا همواره مجرد است و انسان با حرکت جوهری، به وجود مجرد می رسد. اتحاد عالم و معلوم، عاقل و معقول، مرید و مراد وامثال این که انسان با معلوم خود یکی می شود تا حد زیادی دوگانه سوژه و ابژه را در تاریخ اسلامی حل می کند. همچنین انسان بارسیدن به عالم معنا و اندیشه دوگانه برساخته و ذات بودن معنا را به نوعی حل می کند.

وی در پایان با تاکید براینکه معنا در سپهر خودش ثبات دارد، گفت: فرهنگ و معنا هرکدام به لحاظ ذاتی، خودشان هویت دارند بنابراین آمدن آنها به زمین به واسطه اراده انسان است ولی به معنای این نیست که هویتشان را از انسان به دست آوردند یعنی درست است که آنها با کسب انسان به دست آمده ولی خودشان دارای ذات و هویت هستند. نتیجه اینکه معنا ذات و ثبات دارد اما نسبت انسان با معناها یکسان نیست. در پایان اینکه موضوع فاصله میان سوژه و ابژه در فلسفه اسلامی بسیار قابل طرح است.

کد خبر 3559472

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha