خبرگزاری مهر- گروه هنر: زمان شروع کار هنری اش را به خاطر ندارد اما روز جمعه ۱۵ بهمن ماه سال ۱۳۲۷ ساعت ۴ بعدازظهر را به خوبی به یاد دارد که مشغول کار هنری بوده و همان ساعت از رادیو خبر ترور ناموفق شاه پهلوی در دانشگاه تهران پخش شده است. می گوید همه میپرسند از چه زمانی کار هنری را شروع کرده ام و من می گویم اصلاً به خاطر ندارم از چه زمانی شروع نکرده ام. او اکنون در دهه هشتاد زندگی است و هر اثری که خلق می کند، خواهان بسیاری دارد چنان که در حراجی ها و نمایشگاه های مختلف داخلی و خارجی از جمله هنرمندان پرفروش محسوب می شود.
نصرالله افجه ای ثمره یک عمر تلاش و زحماتش را درو می کند و از حاصل عمر هنری خود کاملا راضی و خرسند است و می گوید: این همه اجر صبری است که از آن شاخه نباتم دادند.
نصرالله افجهای در سال ۱۳۱۲ در تهران به دنیا آمده و تحصیلات مقدماتی را در پایتخت گذرانده و موفق به گرفتن دیپلم هنری شده است. وی چندین دهه سابقه تمرکز روی هنرخطاطی دارد و با تکنیک های مختلف و مصالح و مواد متنوع در خوشنویسی نیز کار کرده و آثار متنوعی را به وجود آورده است. نصرالله افجه ای در میان خوشنویسان ایرانی از نسل اول این گونه تجربه اندوزی ها و ترکیب کردن و گسترش دادن امکانات خوشنویسی با مصالح نقاشی و سایر تکنیک های طراحی بوده و نمایشگاه های بسیاری از آثارش را در داخل و خارج از کشور برپا کرده است.
نصرالله افجه ای به دریافت نشان درجه ۱ هنری از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز نایل شده است و در هفتمین همایش چهره های ماندگار در آبان ماه ۱۳۸۷ به عنوان چهره برگزیده در رشته خوشنویسی انتخاب شد.
ریتم، ویژگی کارهای اوست و از همان الگوی قدیمی سیاه مشق در کارهایش پیروی می کند و به کلام نیز با حفظ معنای آن، میدان می دهد. کارهایش پرداختی محکم و اجرایی چشم نواز دارند.
گفتگوی کوتاهی با این هنرمند انجام داده ایم:
*برخی از هنرمندان شروع خاصی را برای هنر نقاشیخط در نظر دارند و ابداع آن را به هنرمند خاصی نسبت می دهند. به اعتقاد شما این هنر از چه زمانی در ایران رایج شد؟
- نقاشی خط به زمان و مکان مشخصی مربوط نمی شود بلکه عمر آن به درازای هنر انسان است. از همان زمان که انسان روی دیواره غارها تصاویر و اشکالی را رسم می کرد و به زبان اشاره و گرافیک مقصودش را به دیگران می فهماند، از همان زمان نیز هنر نقاشیخط بوده است.
*شما خودتان از چه زمانی سراغ نقاشی خط رفتید؟
- من به طور تصادفی هنر نقاشیخط را دنبال نکردم بلکه در بستر زمان و در طول ۵۰ سال این تفکر را داشته ام که آهسته و پیوسته و با آگاهی و چراغ راه وارد این عرصه شوم.
*آثار ریزنویسی شما با اقبال بسیاری روبروست. اولین آثار ریزنویسی تان را به خاطر دارید؟
- اولین نمایشگاه آثارم را سال ۵۲ در گالری سیحون برگزار کردم که شامل همین تابلوهای ریزنویسی بود. سال ۷۰ که نمایشگاهی از سوی موزه هنرهای معاصر تهران در دوسلدورف آلمان برگزار شد، یکی از آثار ریزنویسی من هم در این نمایشگاه به نمایش درآمد که خریدار هم داشت اما به دلیل مسائل اداری امکان فروش پیدا نکرد. این تابلو در بازگشت به تهران در بی ینال نقاشی به عنوان رتبه اول برگزیده شد و رهاورد آن سفری ۱۸ روزه به چین به همراه جلیل ضیاپور، مرتضی ممیز، حمیدی و روسای وقت موزه بود. این تابلو سرانجام از سوی موزه هنرهای معاصر تهران خریداری شد و اکنون در گنجینه موزه نگهداری می شود. نمونه دیگری مشابه همین تابلو در یکی از موزه های پاریس نگهداری می شود و آخرین کار من در این زمینه هم سه سال پیش در موزه متروپولیتن نیویورک جای گرفت و چند نمونه دیگر هم از آثار ریزنویسی من نزد مجموعه داران هنری است.
*چگونه از خوشنویسی به نقاشیخط رسیدید؟
- این طرز تفکر برای من جدید نیست یعنی رسیدن به نقاشی خط تصادفی و ناگهانی نبوده است بلکه در طول ۵۰ سال کار مستمر شکل گرفته است.
*آثارتان چگونه سر از حراجی ها درآورد و مورد استقبال خریداران مختلف قرار گرفت؟
- من هر شیوه ای را در زمان خودش امتحان کردم و توانستم در حراجی ها و بی ینال های مختلف با تنوع آثارم نظر مخاطبان را جلب کنم و خریدار پیدا کنم، اما قصد من از همان ابتدا این نبود که برای آثارم بازاری داغ پیدا کنم بلکه این نتیجه تلاش و اجر صبری است که از آن شاخه نباتم دادند. تجربیات و تعمق هاست که نبض شنونده و بیننده آثار را به دست می آورد.
*تعداد نمایشگاه های انفرادی شما زیاد نیست اما آثارتان خریدار دارد. برای آماده کردن هر تابلو چقدر زمان صرف می کنید؟
- کار من ساده نیست، بسیار پرزحمت است. به خصوص که اندازه کارها بزرگ باشد به طور مثال یک تابلو یک متر در یک متر حدود یک ماه کار می برد و سعی می کنم مطابق شأن و موقعیت خودم کار انجام دهم. برای همه تابلوهایم از قلم کلان و درشت تا سوزنی استفاده کرده ام اما مهم رفتار من با این خطوط است که رفت و آمد، سطح، عمق و پرسپکتیو آن باید در نظر گرفته شود.
*شما از خوشنویسی وارد دنیای نقاشی خط شدید. تفاوت خوشنویسی با خطوطی که در نقاشی خط مورد استفاده قرار می گیرد، چیست؟
- خوشنویسی شأن و شخصیت خود را دارد و نقاشیخط هم تعریف خاص خود را دارد. کار ما در واقع نقاشی است که با ابزار خط انجام می شود. عملکرد ما نقاشی است چرا که از خط به عنوان پرسوناژ استفاده می کنیم و ممکن است کاراکتر آن تغییر کند.
*چرا علاقه مندان به نقاشی خط یکباره افزایش یافتند و خوشنویسی نتوانست چنین جایگاهی به لحاظ اقتصادی داشته باشد؟
- مصرف خوشنویسی در جامعه ما به لحاظ عملی کم شده است که این به دلیل ورود تکنولوژی های جدید از جمله کامپیوتر است و خوشنویسان ما هم اگر چه هر روز بر تعدادشان افزوده می شود اما از سوی دیگر کاربری آثارشان در جامعه کمتر می شود و این اتفاق در برخوردی تصاعدی با یکدیگر، ترکش هایی هم بوجود می آورد و برخی از خوشنویسان را به سمت نقاشی خط سوق می دهد. برخی از افرادی که از دنیای خط و خوشنویسی وارد دنیای نقاشی خط می شوند بدون آشنایی با زیربنای این کار و بدون اطلاعات و دانش لازم سراغ این هنر می روند و باعث ایجاد معضلاتی می شوند. خوب است که علاقه مندان به نقاشی خط با آموزش و دانش کافی و یا یک چراغ راه وارد این هنر شوند. از سوی دیگر خواستاران هنر نقاشی خط در جامعه افزایش یافته به این دلیل که جمعیت امروز ما هم افزایش یافته است و این هنر برای این جمعیت کفایت نمی کند. هر چه عرضه این هنر بیشتر باشد، تقاضا برای آن کمتر می شود و بنابراین نسبت معکوس میان عرضه و تقاضای آثار نقاشیخط هم وجود دارد که باید تعادلی در این زمینه برقرار شود و این تعادل با آگاهی هنرمند و درک جامعه نسبت به این هنر بوجود می آید.
*تعریف شما از نقاشیخط چیست؟
_ زبان نقاشی خط تلویحی و اشاره و زبان رسانه ای است و با حروف و علائم ما را راهنمایی می کند. این هنر فقط به نوشتن اختصاص ندارد بلکه علائمی است که معنای خطوط را دارند. در نقاشی خط باید به حروف کارکتر داد که سخن بگوید و به مخاطب تصویر بدهد. همان طور که طرح روی جلد کتاب باید آنونس کتاب باشد و پوستر سردر سینما هم باید خلاصه ای از داستان فیلم باشد، هنر نقاشی خط هم باید بتواند با علائم و تصاویر با مخاطب سخن بگوید. نقاشی خط اگر قرار باشد صرفا جنبه تزیینی و نقاشی داشته باشد باید حرمت خاص خود را هم داشته باشد تا برازنده جایگاه خود باشد. بخش اقتصادی این هنر هم به کلکسیونرها مربوط می شود که به عنوان کالا آن را خریداری می کنند که به سنخیت و مکان نمایش آن فکر نمی کنند.
*آیا هنر نقاشی خط منحصر به ایران است؟
- سابقه این هنر منحصر به ایران نیست بلکه در تمام دنیا با حروف بازی می کنند که گاه از آن به عنوان لترینگ یاد می شود. خاطرم هست که سال ۵۴ به نمایشگاه نقاشان سنتی طراحان ایتالیا رفته بودم که کاتالوگ آن را هنوز هم دارم، روی جلد کاتالوگ آن، طرحی با حروف لاتینی کار شده بود که بسیار زیبا بود و توجه من را جلب کرد و این نشان می دهد این هنر در میان هنرمندان غیر ایرانی هم ریشه دارد.
*چگونه می شود به یک هنرمند با آثاری پرفروش تبدیل شد؟
- اگر هدف گیری خوب باشد و موضوع خوبی انتخاب شود، هنرمند می تواند در فروش آثارش موفق باشد. من روان شناس یا خطاط خوبی نیستم ولی طعم کارهای من ممکن است به ذائقه برخی خوش آید و به ذائقه برخی دیگر خوش نیاید. ما با جماعتی در دنیا طرف هستیم که مجموعه دار هستند. آدمهای سرمایه داری که دنبال سرمایه گذاری مفید هستند و شم اقتصادی آنهاست که مشخص می کند چه اثری امروز ماندنی است و چه اثری ماندنی نیست. در حراجی ها برخی هنرمندان فروش خوبی دارند و برخی هم اصلا فروش ندارند. شاید نقاشانی که آثار بیشتری می فروشند خودشان هم بیزینسمن هستند یا مدیر فروش آثار دارند.
*خریداران آثار هنری چه تأثیری بر کیفیت آثار هنرمند برجای می گذارند؟
- اگر خریدار آثار یک هنرمند زیاد باشد، بستگی به تحمل و طرز فکر هنرمند دارد که این جا راهش را بنا به ذائقه خریدار تغییر دهد یا خیر. اگر قرار باشد تولید بیشتری داشته باشد که خریدار بپسندد، ممکن است به بیراهه کشانده شود.
*شما چگونه کار می کنید؟
- چند سالی است که با یک نفر نماینده کار می کنم که او بر اساس نیازهایی که وجود دارد، سفارش هایی را می گیرد و من با ذوق خودم انجام می دهم.
*برنامه کاری شما در طول یک روز چگونه است؟ آیا از ثمره عمرتان راضی هستید؟
- وقتم همیشه پر است. با توجه به کهولت سن از خودم خیلی انتظار ندارم و از اصل سرمایه خود مصرف می کنم بنابراین از ثمره عمرم بسیار راضی هستم.
*خاطرتان هست از چه زمانی علاقه مند به کار هنری شدید؟
-من یادم نمی آید از چه زمانی کار هنری را شروع نکرده ام. در تمام عمرم از زمانی که به یاد دارم همیشه کار کرده ام. البته کار کردن متفاوت است. زمانی اسمش فقط خط خطی است و حالا این خط خطی ها امروزی تر و پخته تر شده است. اما تاریخی که برای کارهایم به یاد دارم روز جمعه ۱۵ بهمن ماه ساعت ۴ بعدازظهر سال ۱۳۲۷ است که من مشغول نوشتن بودم و تنها ۱۴ سال داشتم. این زمانی بود که رادیو اعلام کرد محمدرضا پهلوی در دانشگاه تهران ترور شد و تیری به لب او اصابت کرده بود که باعث شد این تاریخ در ذهن من ثبت شود.
*در آینده به فکر برپایی نمایشگاهی از آثارتان هستید؟
- آثار من در طولانی مدت به ثمر می رسد و بنابراین قدرت جمع کردن آثارم را ندارم و نمی توانم به نمایشگاه برسانم.
گفتگو از فاطمه حامدیخواه
نظر شما