۱۵ آبان ۱۳۸۲، ۹:۳۱

گفت و گوي هارلن كوبن با نشريه ادبي "صفحه نخست":

نويسندگان امروز ، طرح و درونمايه را فراموش كرده اند!

 نويسندگان امروز ، طرح و درونمايه را فراموش كرده اند!

خبرگزاري "مهر " : هارلن كوبن يكي از موفق ترين نويسندگان جهان در زمينه آثار پليسي - جنايي است . وي تاكنون جوايز ادبي مختلفي را در اين حوزه از آن خود كرده است كه از ميان آنها مي توان به جايزه نويسندگان پليسي نويس آمريكا با عنوان ادگار آلن پو ، جايزه آنتوني و جايزه شاموس اشاره كرد. وي دوبار نيزنامزد جايزه ادبي ديليس شده است .

 او در نيوجرسي آمريكا  به دنيا آمد و دراين ايالت  نيز  بزرگ شد. كتاب پرفروش و مهيج هارلن كوبن با عنوان " براي هميشه رفته " نيز  جايزه امسال " دبليو اچ اسميت تامپينگ گود ريد " را از آن خود كرد . كوبن كه كتاب هايش غالب اوقات در فهرست پرفروش ترين ها قرارمي گيرد در اين دوره از رقابت ها ازنويسندگان جنايي نويسي چون ماتينا كول ،  مايكل كونلي و كارين اسلوتر پيشي گرفت . مبلغ اين جايزه پنج هزار پوند است   . 

ترجمه گفت وگويي را كه مجله ادبي"  صفحه نخست  " با وي ترتيب داده است مي خوانيد  :

- شما گاهي اوقات آغاز هاي جالبي در رمان هايتان داريد .  كجا چنين آغاز هايي را در نوشتن  آموختيد .  آيا همه چيز از خانه كوبن آغاز شده است ؟

-  به نكته  خيلي جالبي اشاره كرديد . وقتيكه من كتاب " جزييات پاياني " را در دست گرفتم ، ويراستارم  پيش بيني كرد كه اولين پارگراف آن در هفته نامه سرگرمي كه مناسب ترين آغاز هاي رمان ها  را چاپ مي كند جاي بگيرد  . بله واقعا اين اتفاق افتاد . اما هيچ چيز قابل توجهي در زندگي و خانه من اين آغازها را نمي سازد.

-در طرح هاي اوليه تان كه ما آنها را در ويرايش نهايي نمي توانيم ببينيم حتما تغييراتي مي دهيد .  اين طور است ؟ آيا مي توانيد مثالي  براي ما در اين زمينه بزنيد   ؟
- فكر مي كنم اين كار شبيه يك پرش ذهني است . الان كتابي را كه شما مد نظر داريد از ذهنم پاك شده است . اما نكته كليدي اين است  كه من فكر مي كنم  بايد چند بار بنويسم و چند بار بنويسم  و اين كار درستي است .   هرقدر كه نوشتن را طول مي دهيد  انگار داريد  با كلمات خودتان  معاشقه مي كنيد . بنابراين نمي توانيد منظم بنويسد طوري كه در يك زمان نوشتن را   قطع كنيد يا آن را به زمان ديگري واگذار كنيد . اين كار شبيه كارانتخاب لباس است . اگربا  لباس هاي زيادي را به اتاق پرو ببريد  به طريق بهتري مي توانيد آنچه را كه دوست داريد انتخاب كنيد.  
-  چه چيزي هارلن  كوبن را مي خنداند . چه چيزي برايتان طنز آميز است  .  به نظر مي رسد شما در مدرسه بچه شلخته اي بوديد  ؟
- نه ابدا! من واقعا آدم خوشتيپي بودم . من آن موقع  آدم بسيار خوش لباسي بودم  . درباره خنديدن  هم كه گفتيد  از موقعي كه بيدار مي شوم وودي آلن مرا  مي خنداند . كريس راك ،  فيليپ روت ، سيمپسونها و. هم .برايم جالب اند .  
-   دلتان نمي خواهد كه مجموعه هاي  ديگري با يكي از چند شخصيت كتاب هاي مايرون  بنويسيد ؟ و اگر اين طور است چه كسي و چرا؟
-  خوب البته . اما در باره طرح ريزي درباره آن  نچ . اگر اين كار را مي خواستم بكنم شايد وين يا اسپرنزا را مطرح مي كردم . آنها زندگي هايي دارند كه بطور كامل از مايرونها  حذف شده اند . من بايد روزي آنها را كشف كنم .
- هنگاميكه مي نويسيد به  چه چيزي فكر مي كنيد  ؟
- من فقط به اين فكر مي كنم كه آيا  جمله اي كه من مي نويسم داستان را  پيش مي برد يا نه ؟ البته نمي توان گفت كه هر جمله اي اين كار را انجام دهد اما واقعا من اين كار را مي كنم و از خودم اين سوال را مي پرسم .
- در بچگي چه كسي الهام گر شما در نوشتن بود . آن وقت ها بيشتر  چه كتابي مي خوانديد  ؟
- مادرم  بهترين الهام گر و مشوق من بود . ما دو نفري به فروشگاه بارنزاند نوبل مي رفتيم و كل روز را در آنجا سپري مي كرديم . اما در برگشت  پول زيادي نداشتيم . طوري كه يادم مي آيد  تقريبا هيچگاه اسباب بازي نمي خريديم .  ما هميشه اجازه داشتيم كه هرچه كتاب مي خواهيم بخريم .
- وقتي مي خواستي نخستين كتابت را متنشر كني چه مشكلاتي داشتي ؟  
- مشكل ، نه البته مشكل چنداني نداشتم.  اولين كتاب من وقتي كه  26 سال داشتم براي چاپ پذيرفته شد. اما بعد از چاپ دو كتاب جنايي  در دهه  بيست سالگي ام  ، يك نوع احساس موفقيت توام با  هرز رفتن كردم  . در اين حال چهار سال را بدون  چاپ هيچ كتابي سر كردم  تا اينكه شروع  كردم به نوشتن مجموعه هاي پليسي ام با عنوان مايرون بوليتار . 
- طرح يا شخصيت ،  به نظر شما كداميك مهمترند  و چرا ؟
- اين سوال همان سوال قديمي؛  اول مرغ بوجود آمد يا اول تخم مرغ است !  اما من واقعافكر مي كنم   طرح  مهمتر است . 
دليل آن هم اين است كه بسياري از نويسندگان امروز طرح و درونمايه را فراموش كرده اند . ما آنقدر متمركز مسايل فلسفي روزگار مان شده ايم  كه فراموش كرده ايم داستان بگوييم.  بايد روي طرح متمركز شد .موقع نوشتن ، پس از هر صفحه خيلي  زود از خودتان بپرسيد كه آيا توانسته ام در اين صفحه  داستان را به جلو برانم .  اگر جوابتان منفي بود از نوشتن دست نگه داريد.

 - آ يا شما احساس مي كنيد  فاصله بين رمان جنايي و ادبيات جدي  كم شده است ؟

- البته . اما به نظر من رمان هاي جنايي هيچگاه بهترين نبوده اند .  من امروز بهترين داستان نويسان جنايي  را دور خودم جمع كرده ام . ما در حال حاضر داريم كار مي كنيم و مي خواهيم خود را  در برابر آنچه ادبيات جدي ناميده مي شود ، نشان دهيم .

 - هيچ حرفي  براي آنهايي كه مي خواهند نويسندگي داستانهاي  جنايي را آغاز كنند نداريد ؟
- نخستين نكته آن است كه شما مي خواهيد داستان بگوييد . داستان راسريع شروع كنيد اما طوري نباشد كه ابتدا داستان را با يك قتل آغاز كنيد و سپس  پنجاه صفحه  به ذكر پس زمينه بپردازيد  . زياد بخوانيد . من موسيقيدانان زيادي را نمي شناسم كه خيلي موزيك گوش ندهند . همچنين نويسندگان بسياري را هم نمي شناسم كه كتاب نخوانند .

کد خبر 35863

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha