خبرگزاری ایسنا نوشت: نسل جدیدی از مبتلایان به اچآیوی هم هستند؛ آدمهایی که با این بیماری به دنیا آمدهاند. تقریبا ۱۵.۵ میلیون زن در سرتاسر دنیا مبتلا یا ناقل اچآیوی هستند، به خصوص آنها که در کشور های فقیرتر زندگی میکنند، دسترسی کمتری به بهداشت دارند، از بیماریشان اطلاع ندارند یا از خدمات پزشکی و مشاورهای بهرهای ندارند، این ریسک را متحمل میشوند که در هنگام زایمان یا شیردهی، فرزندشان را آلوده به این بیماری کنند و اینها بچههایی هستند که خودشان نمیدانستهاند چه فرقی با دیگران دارند.
سازمان بهداشت جهانی میگوید «یتیم ایدز، کودک زیر ۱۵ سالی است که مادرش را بر اثر بیماری ایدز از دست داده باشد.» در قاره سیاه، هر ۱۵ ثانیه یک کودک به جمع «یتیمان ایدز» اضافه میشود، اما این فقط مشکل آفریقا نیست.
۱۵ میلیون کودک یتیم ایدز در دنیا وجود دارد که بیشترشان در کشورهای جنوب صحرای بزرگ آفریقا زندگی میکنند؛ اما در همه جای دنیا میشود سراغشان را گرفت، از جمله در همین ایران حدود ۳۰۰ کودک یتیم ایدز شناسایی شده و احتمالا تعداد بسیار بیشتری از مبتلایان و ناقلان که شناسایی نشدهاند.
هفتم می، هجدهم اردیبهشت، به نام این بچههاست. با این که روز جهانی یتیم ایدز هنوز در تقویم سازمان ملل ثبت نشده، بسیاری از سازمانهای مردمنهاد در سرتاسر دنیا این روز را گرد هم میآیند و در آن بر حمایت از بچههایی که به خاطر ایدز والدینشان را از دست دادهاند تاکید میکنند، کمکهای مالی و غیر مالی جمع میکنند و آموزشهایی برای برخورد با این بچهها به مردم میدهند.
انجمن «فرانسوا خاویر باگنوس» که موسس و رییس آن «البینا دو بوسروارای» است در سال ۲۰۰۲ اولین بار با برگزاری یک راهپیمایی در خیابان والاستریت در نیویورک آمریکا تلاش کرد تا نگاهها را به موضوع مورد نظرشن، حمایت از یتیمان ایدز، جلب کند.
در ایران هم چند سالی است که سازمانهای مردمنهاد توجهشان به این مساله جلب شده و از هر فرصتی برای آموزش بیشتر و اطلاعرسانی در این مورد استفاده میکنند. جمعهای که گذشت، یک روز قبل از هفتم می، یکی از این گردهمآییها در پارک لاله تهران برگزار شد، انجمن «احیای ارزشها» که حدود دو دهه در کار حمایت از بیماران مبتلا به اچآیوی، ایدز ، سابقه دارد، مینیبوس آزمایش اچایوی و مشاورانش را به پارک آورده بود و همزمان با تبلیغ برای حمایت از کودکان یتیم ایدز، بروشور و آموزش و تست رایگان ارائه میداد، همکارانش به مردم در مورد کار انجمن آموزش میدادند و تاکید میکردند که « راههای انتقال اچآیوی، مشخص و محدود است. از مبتلایان به این بیماری نباید ترسید، همسفره شدن و نشستن در کنار آدمهایی که درگیر این بیماری هستند به کسی آسیب نمیزند و بچههای مبتلا به این بیماری هم به آغوش و محبت ما نیاز دارند.»
تعدادی از والدین و کودکان درگیر با اچایوی در این برنامه حضور داشتند اما به دلیل حفظ حریم خصوصیشان ترجیح دادند حضورشان در چشم نیاید.
اچایوی در ایران هم مانند همه جای دیگر دنیا، بیشتر مردم فقیر را درگیر میکند تا کسانی که دستشان به دهانشان میرسد. بچههایی که با این بیماری متولد میشوند یا یکی از والدینشان را بر اثر این بیماری از دست میدهند، علاوه بر این که با بیماری درگیر هستند، باید با فقر هم بسازند. صدها و هزاران نفر ممکن است روبانهای قرمز نشان حمایت از آدمهای درگیر با این بیماری را روی لباسهایشان بزنند و در مورد این بیماری صحبت کنند، اما مقابله با نگاههای منفی به آدمهای درگیر با این بیماری کمی سختتر است.
یکی از این نگاههای منفی را میشود در مدارس دید. با این که قانونی برای جداکردن کودکان مبتلا به اچایوی از دیگران در مدارس وجود ندارد، هنوز ترس از این بیماری باعث میشود که بچههای مبتلا با مشکلاتی برای ثبت نام روبهرو باشند؛ بچههایی که معمولا با کمبود اعتماد به نفس مواجه هستند بدون تحصیل آینده آنقدرها روشنی ندارند و شاید اگر ما مردم نگاهمان را به این بیماری و مبتلایان به آن با ملایمت همراه نکنیم، هیچ وقت نتوانند زندگی عادی را تجربه کنند.
ترس، حاصل ناآشنایی است. همه ما میتوانیم با بیشترکردن آگاهیمان در مورد اچآیوی، از خودمان و دیگران در برابر خسارتهای این بیماری مراقبت کنیم، چه خسارت ابتلا به بیماری باشد، چه طرد شدن از زندگی عادی به خاطر یک اتفاق، یک اشتباه، یا حتی به خاطر بدشانسی بچههایی که اختیاری در مورد جایی که قرار است در آن به دنیا بیایند نداشتهاند.
نظر شما