خبرگزاری مهر – گروه فرهنگ: دلدادگی همگان به امام عصر باعث شده تا بسیاری از شعرای هموطن ما هم، همه تلاش خود را برای عرض ادب و ارادت به حضرتش مصروف دارند تا بتوانند این عشق را در ابیاتی هر چند کوتاه تقدیم کنند.
یکی از شعرهای زیبا در این زمینه، شعری مشهور از رهبر ادیب انقلاب اسلامی است که حضرت آقا در این شعر به جمکران، میعادگاه عاشقان امام زمان نظری دارند و در بیت نخستین و فرجامین این قطعه ماندگار، چنین می سرایند:
دلم قرار نمی گیرد از فغان بی تو
سپندوار ز کف داده ام عنان بی تو
گزاره غم دل را مگر کنم چو امین
جدا ز خلق، به محراب جمکران بی تو.
در این باره، فاضل نظری نیز غزلی دارد که ابیات آغاز و پایانی آن چنین است:
مستی نه از پیاله نه از خم شروع شد
از جاده سه شنبه شب قم شروع شد
در سجده توبه کردم و پایان گرفت کار
تا گفتم السلام علیکم ... شروع شد.
و اما استاد مشفق کاشانی، از دیگر شاعرانی است که در این مناسبت مبارک سروده ای دارد:
برخیز که منجی جهان می آید
آن حجت حق، امید جان می آید
شد دامن نرگس از گلستان حَسَن
گلریز، که صاحب الزمان می آید.
نغمه مستشار نظامی نیز از بانوان شاعره ای است که این میلاد فرخنده را از زبان حضرت نرجس خاتون، مادر امام زمان روایت کرده است که بخشی از این شعر چنین است:
تعبیر خواب خوش نرجس آه ... در خواب هم این را نمی دیدم
هرگز خودم را مادر یک نور، یک نور نامیرا نمی دیدم
اسلام آوردم به دست عشق، من را به نام عشق نرجس خواند
دیگر خودم را در غم غربت، بی یاور و تنها نمی دیدم.
و اما مهدی علی قاسمی، جشنهای میلاد حضرت را بدون حضور ایشان، گریه آور می خواند و می سراید:
امشب دوباره مست شدم در هوای تو
امشب دوباره شعر سرودم برای تو
مجنونم و جنون من از حد گذشته است
من حاضرم که سر بدهم در هوای تو
یک عمر آمدم درِ میخانه ، ای حبیب
کی می شود که من بشوم آشنای تو؟
این جشنها بدون شما گریه آور است
ساقی! میان میکده خالیست جای تو
آقا بیا که نیمه ی شعبان رسیده است
دل بسته ایم بر کرم و بر عطای تو
حالم بد است و منّت درمان نمی کشم
خود را کشانده ام دمِ مهمانسرای تو
... از یمن مقدت قلم عفو را کشید
بر جرم شیعیان تو امشب خدای تو ...
رحمت بر آن کسی که شده سائل شما
رحمت بر آن که کرد مرا مبتلای تو
قربانی رَهَت پدر و مادرم شوند
اصلا تمام زندگی من فدای تو
... ابلیس هم دوباره شود سر به راه اگر
امشب رسد به او برکات دعای تو ...
آیا شود که زنده بمانیم و بشنویم
آید ز سمت خانه ی کعبه صدای تو؟
در وقت مرگ منتظر مقدم تو ام
شاید شود که بوسه زنم من به پای تو
وقتی که صبح و شام گریه بر ارباب می کنی
پس واجب است گریه کنم پا به پای تو.
در عظمت این روز و شب نیمه شعبان، علی سپهری نیز سروده ای تقدیم کرده که در بخشی از آن می خوانیم:
باده ز دست ساقی امشب چشیدنی است!
ناز نگارزاده ی امشب خریدنی است!
امشب جمال یوسف زهرا چه دیدنی است!
از عاشقان وصف جمالش شنیدنی است:
این دلبری است کز همه ی دلبران سر است
این دلبر از سلاله ی ساقی کوثر است
ای وارث علوم پیمبر خوش آمدی
ای صاحب شجاعت حیدر خوش آمدی
امّیدِ قلب حضرت مادر خوش آمدی
صاحب زمان! حضرت دلبر خوش آمدی!
جنت ز عطر و بوی تو آقا معطر است
از یمن مقدمت همه عالم منور است
ایران که هیچ،کل جهان کشور شماست!
اصلا تمام إنس و مَلَک لشکر شماست.
محمد فردوسی نیز در تصویری شاعرانه، طلوع حضرتش را بسان نزول غزلی از ملکوت بر می شمرد:
باز هم روح الامین دارد غزل می آورد
صنعت ایهام و تشبیه و بدل می آورد
تا شود ابیات شعر من کمی دلچسب تر
واژه واژه بر لبم جام عسل می آورد
شعر شیرین مرا شور عجیبی داده است
واژه ی نابی که در چندین محل می آورد
چیست آن واژه که همراه ادایش جبرییل
جمله "حیّ علی خیرالعمل" می آورد
در میان شعرهای شاعران اهل بیت
دائماً این بیت را ضرب المثل می آورد:
یوسف مصری کجا و یوسف زهرا کجا؟!
جلوه ی قطره کجا و جلوه ی دریا کجا؟!
او در ادامه این شعر چنین می سراید:
نیمه ی شعبان که می گردد عیان، صاحب زمان
می کند گل بر لب پیر و جوان، صاحب زمان
اشهَد انّ که هستی تو امام آخرین
می وزد از هر مناره این اذان، صاحب زمان
تشنه هستم تشنه ی یک جرعه ی دیدار تو
وعده گاه ما شبی در جمکران، صاحب زمان
می رسی یک روز ای خورشید پشت ابرها
می کنی پیدا مزار بی نشان، صاحب زمان.
سید هاشم وفایی نیز از دیگر شاعرانی است که میلاد حضرت منجی عالم بشریت را شادباش گفته است:
ای نور خداوند مبین در ظلمات
وی آنکه تویی آل علی را جلوات
گفتم به دلم چه هدیه داری امشب
گفتا به گُل چهره ی مهدی صلوات
امروز مَلک ز آسمان گل ریزد
رضوان بهشت از جنان گل ریزد
جبریل به شادی دل آل علی
در مقدم صاحب الزمان گل ریزد.
و اما یکی دیگر ز شعرا که در این زمینه شعری دارد، قاسم نعمتی است:
این هفته ز هر کجا مسیرم افتاد
دیدم که چراغ و ریسه بستیم همه
با گریه سلامی به تو داده گفتم:
در راه عبور تو نشستیم همه.
او در ادامه، حضرت صاحب الزمان را خلاصه همه اهل بیت می خواند و می سراید:
چه بیقرار دلم میل سامرا کرده
خدا به حضرت نرگس پسر عطا کرده
حریم کوچک سرداب، عرش اعلا شد
نگار آمد و لبخندها شکوفا شد
سلام من به کسی که ز کاخ رم آمد
به ریسمان محبت اسیر آقا شد
خدا چه بخت بلندی به او عطا فرمود
ز راه دور رسید و عروس زهرا شد
عروس خانه غریب و امام خانه غریب
چقدر شادی این خانواده زیبا شد
نشسته یک پدری کنار گهواره
ترنم لب او نغمه های لالا شد
شهادتین به لب های او چه دیدن داشت
در ابتدا جلواتش شبیه عیسی شد
همه ذخیره ی حق در میان گهواره است
عصا بدست نگهبان خانه موسی شد
صدا صدای رسول خداست می آید
طنین یارب او مثل پور لیلا شد
ستاره ی سحر خانواده سر زده است
خلاصه ی همه ی اهل بیت آمده است.
وحید قاسمی نیز جشن نیمه شعبان را چنین به ترنم نشسته است:
باز هم جشن نیمه شعبان
بیتها رخت نو به تن دارند
قلم من به زحمت افتاده
واژه ها شوق پر زدن دارند
باز هم جشن نیمه شعبان
السلام علیک یا خورشید
چله ی انتظار سر آمد
از سر خمره نور می جوشید
باز هم جشن نیمه شعبان
همه شهرمان چراغانیست
عطر عود و گلاب می آید
چقدر حیف شد که آقا نیست
باز هم جشن نیمه شعبان
ما به دنیا عجیب دل بستیم
لااقل به بهانه ی این جشن
دو سه روزی به یادتان هستیم
سامرایی ؟ مدینه ای ؟ نجفی ؟
پسر فاطمه کجا هستی؟
همه از تو سراغ می گیرند
نکند باز کربلا هستی!؟.
و اما حجت الاسلام رضا جعفری نیز شعری دارد که در نخستین بیت آن چنین سروده است:
این جشنها برای من آقا نمی شود
با این چراغها شب من پا نمی شود.
سر گشودن خدا از آخرین خم خود نیز، تصویر شاعرانه ای است که محسن عرب خالقی از تولد حضرت حجت دارد:
خطاب آمده وقت گدایی دلهاست
چرا که حضرت عالیجناب آمده است
از آخرین خُم خود سر گشوده خدا
بیاورید پیاله شراب آمده است
برای اهل خدا رحمت خداوندی
و بر اهالی شیطان عذاب آمده است
کسی که مقصد یا من مجیبُ مضطر ماست
به یاری دل پر اضطراب آمده است
من از فراز "و خزّانُ العلم" فهمیدم
سؤالهای جهان را جواب آمده است
چنین که چشم زمین روشن است معلوم است
از آسمان پسر آفتاب آمده است
میان کوچه مان بوی یار می آید
گلی رسیده که با او بهار می آید.
و اما تصویر مهدی نظری هم از تولد حضرت مهدی چنین است:
امشب بهشت را به تماشا گذاشتند
امشب نمک به سفره دنیا گذاشتند
امشب به روی دامن نرجس از آسمان
ماهی بنام مهدی زهرا گذاشتند
امشب به خانه حسن عسگری برو
چون راه را برای همه وا گذاشتند.
او در ادامه، حضرت را با سایر اهل بیت چنین معرفی می کند:
از یک طرف شبیه نبی با ملاحت است
از یک طرف شبیه علی با عطوفت است
از یک طرف چو مادر سادات غرق نور
از یک طرف شبیه حسن با صلابت است
با این همه صفات جمال و جلالی اش
درسی که از حسین گرفته شجاعت است
چشمش غضب ز حضرت عباس دارد و
ابروی این پسر خود تیغ ولایت است
مثل علی اکبر ارباب قد رشید
مانند عمه زینب خود با ابهت است
دست توسل همه انبیا به اوست
از بس که کار دست کریمش کرامت است.
محمدجواد غفورزاده با تخلص(شفق) نیز در ابتدای شعری بلندبالا، مقصد دل را در این روز ، "سُرَّ مَن رَأی" (همان سامرا که در اصل، "سر من رأی" به معنی شهری است که همگان از دیدنش شاد می شوند) می داند و چنین می سراید:
دیشب به دست غم گره افتاد در دلم
یعنی هوای سامره افتاد در دلم
گفتم به خود که روز نیایش، شب دعاست
ای غم برو که مقصد من، سُرّ مَن رآست
آنجا که انبیا به طوافش رسیده اند
سیمرغ ها به قله ی قافش رسیده اند
آنجا که چشمها پلی از آب بسته اند
یعنی دخیل گریه به سرداب بسته اند.
و اما قاسم صرافان نیز نیمه شعبان را، زمان مستی عشاق عارف می داند و می سراید:
می ها چشیده ام من و این آخر سری
کارم کشیده است به آن جام آخری
با یاد این نگار جوان، ساقیا ! فقط
مستم کن امشب از می انگور عسکری.
و این، تنها گوشه ایست از اظهار ارادت عاشقان شاعر به میلاد صاحب عصر و زمان.
باشد که این اظهار ادبها، گامی در جهت معرفت بیشتر به حضرت و آموختن بهتر فرهنگ انتظار باشد؛ فرهنگی که آن را برترین اعمال دانسته اند.
نظر شما