به گزارش خبرنگار مهر، پاپ آرت هنری است که میتوان آن را همان هنر مردمی دانست. این رویکرد هنری که بیشتر در نقاشی و مجسمهسازی پیش رفت در واقع می خواست مصرف گرایی را به چالش انتقادی بکشاند و برای همین عموما دستمایههای اصلی هنرمندان پاپ از تولیدات انبوه و تبلیغات سرچشمه می گرفت.
هنرمندان این مکتب از موضوعات پیش پا افتاده ای مانند کنسرو، تابلوهای بزرگراه ها، حباب لامپ، روزنامه، بطری های کوکاکولا، صندلی الکتریکی استفاده می کردند. از هنرمندان معروف پاپ آرت می توان از «جسپر جونز»، «مارسل دوشان»، «روزنبرگ»، «اولدنبرگ» و «روی لینکنشتاین» نام برد.
حالا در ایران پرویز تناولی هم در رده پاپ آرتیست ها قرار می گیرد با این تفاوت که او به دنبال مردمی کردن هنر است. او آنچه را خلق می کند به تولید انبوه می رساند و حتی یک بار گفته بود اگر توان مالی اش را داشت دوست داشت کارگاهی بزند تا معروف ترین کارهایش که همان «هیچ» ها هستند به تولید بسیار انبوه برساند و به این ترتیب این آثار را پاپ کند.
او حتی به همین دلیل مکتب سقاخانه را هم نوعی پاپ آرت می داند چراکه برداشت های مردمی گسترده در این نوع هنر وجود دارد. نخستین نمایشگاه پرویز تناولی که مستقیما به پاپ آرت پرداخته بود ۵۰ سال قبل در تهران برگزار شد؛ نمایشگاهی که به دلیل اعتراض منتقدان تنها سه روز برپا بود. پس از ۵ دهه تناولی باز هم آثاری در حوزه پاپآرت را به نمایش گذاشته است هرچند مخاطبان این روزها دیگر موضعگیری سختگیرانهای نسبت به آثار پاپ آرت تناولی ندارند.
تناولی این بار نمایشگاهی برپا کرده که از مجسمه هایش نیست و از آثار چاپی اوست .او این نمایشگاه را در دو بخش به نمایش گذاشته است. او مانند پاپ آرتیست ها از چهره های مشهور استفاده می کند و آنها را با یک «هیچ» در هم می آمیزد زیرا معتقد است حالا این اثر او آنقدر مشهور و مردمی شده است که دیگر مانند یک المان پاپ عمل کند. هر چند همچنان «هیچ» های او نزد عامه مردم آنقدر شناخته شده نیست و بیشتر در جامعه هنری و هنردوست شناخته شده است.
او «هیچ» هایش را با ۱۰ چهره شناخته شده جهان از بازیگر و سیاستمدار گرفته تا فیلسوف در یک قاب قرار داده است.
حال با دیدن این نمایشگاه بار دیگر باید از خودمان بپرسیم داستان این «هیچ» های پرویز تناولی چیست؟ یک «هیچ» که در قالب مجسمه که به خط نستعلیق شکل گرفته و در انواع پیچ و تاب ها خلق شده است. «هیچ» کلمه ای بحث برانگیز است؛ از دنیای عرفانی می توان سراغش را گرفت تا فضاهای پوچ انگارانه. اما تناولی اذعان دارد که هرگز «هیچ» های او معنای پوچ انگارانه ندارد و کلمه ای عارفانه-شاعرانه است و حالا همزمان با برپایی نمایشگاه مجموعهای از آثار پرویز تناولی با عنوان «پرویز تناولی و پنجاه سال هنر پاپ» که در گالری شهریور برپاست این هنرمند به خبرنگار مهر می گوید: حالا دیگر این «هیچ»ها فقط «هیچ» هستند.
ایده برپایی این نمایشگاه از جانب خود پرویز تناولی بوده و او درباره این ایده توضیح می دهد: امسال مصادف با ۵۰ سال کار من در زمینه هنر پاپ است. می خواستم برایش مهمانی بگیرم. دلم می خواست مهمانان بیشتری دعوت کنم ولی فقط ۱۰ سیاستمدار و هنرمند و دانشمند و... را توانستم دعوت کنم. می خواستم ۱۰۰ نفر باشند.
از او می پرسم برخی معتقدند «هیچ» های شما معناهای پوچ انگارانه دارد. بالاخره کلمه «هیچ» معنای بزرگی دارد. حالا که اینقدر هم معروف شده است و معنای خود را همه جا می برد یکبار برای همیشه می گویید واقعا برای شما این کلمه چه بار معنایی دارد؟
می گوید: الان «هیچ» های من چیزی جز «هیچ» نیست. یک اثر که شاید حتی از معنای آن کلمه خالی شده باشد چون بسیار پاپ شده است. هر چیزی که پاپ می شود دیگر کمتر باید سراغ معنایی برایش رفت. دنبال چیزی درونش نگردید. به نظرم بیشتر باید به فرمش نگاه کنید که با خط نستعلیق پیچ و تاب می خورد و این زیبایی نیاز به تاویل ندارد. اگر خودش بتواند خودش را ابراز کند کافی است. من از شخصیت بصری «هیچ» خوشم می آید اما اگر اصرار دارید باید بگویم بالاخره «هیچ» در تاریخ تصوف ما داستانی عمیق دارد. نیستی که تمام هستی از او شنیده می شود. انگار که هر چه هست در عالم نیست/ پندار که هر چه نیست ذر عالم هست.
تناولی درباره آثار حاضر در این نمایشگاه و نسبتش با هنر پاپ می گوید: مضامینی که من انتخاب کردم عامیانه است. مثلا من رنگ ها را هم عامیانه انتخاب کردم. همه رنگ ها خام از قوطی در آمده و با رنگ دیگری مخلوط نشده است. ۶ رنگ اصلی را هم انتخاب کرده ام.
این هنرمند تاکید می کند: باز هم می گویم مطلقا «هیچ» های من ربطی به پوچ انگاری ندارد.
تصمیم می گیرم ببینم این حرف های او با برداشت حاضران در نمایشگاه چقدر نزدیکی دارد.
قدرت الله عاقلی از هنرمندان مطرح مجسمه ساز در حال دیدن آثار این نمایشگاه است. از او درباره هنر پاپ و «هیچ» های پرویز تناولی می پرسم. او می گوید: هنر پاپ حدود پنجاه سال پیش در آمریکا شکل گرفت و همه گیر شد و اهداف خالقان این آثار این بود که هنر مردمی به وجود بیاورند که این اتفاق تقریبا همزمان در کشور ما هم رخ داد، اما آنجا تدام داشته و در کشور ما همیشه دارای یک گسستی بوده است و برای همین شاید این هنر جا نیفتاده باشد.
به گفته وی، سرآغاز این کارها اندی وارهول بود که آنقدر از یک اثر تولید کرد تا همگانی شود. البته در حال حاضر ما در کشورمان مثلا نقاشی دیواری یا مجسمه های شهری را داریم که ریشه اش در همین هنر پاپ است.
این مجسمه ساز ادامه میدهد: پرویز تناولی سه شاخصه مهم دارد؛ نخست کارهای پژوهشی اوست که از صنایع دستی و فرش گرفته تا سنگ های به کار گرفته شده در مجسمه سازی را مورد تحقیق قرار داده و تقریبا کسی هم پای او نیست و تناولی نزدیک به ۷۰ جلد کتاب تالیف کرده است. شاخصه دوم تداوم فعالیت وی در شاخه مجسسمه سازی است و تا آنجایی که توانسته روی تکنیک غربی کار کرده اما روی فرهنگ ایران هم همزمان کار کرده است. شاخصه سوم دغدغه اش در کارهای چاپ و گرافیک های قدیم است که کتابش را هم تالیف کرده و شما می بینید یک بخش همین نمایشگاه هم مربوط به همان است.
عاقلی تصریح میکند: حالا اگر همه اینها را کنار هم بگذاریم خصوصا علاقه اش به پژوهش در هنر و فرهنگ ایران را بدانیم دیگر فهم «هیچ» های او ساده است. از ارسطو تا امروز فلاسفه هم دنبال این بودند که نیستی از هستی است یا هستی از نیستی. حتی همین یکی بود یکی نبود ما در خودش یک «نبود» دارد. پرویز تناولی یک نگاه شاعرانه و در عین حال زیباییشناسانه به هستی دارد پس در این فلسفه باید سراغ کلمه ای می رفت که با این موضوع جور شود. او با عروس خطوط شرق که نستعلیق است این کلمه را می نویسد و به نظرم نگاه به آثار تجسمی یک شناختی می خواهد و نمی شود سطحی به آن نگاه کرد.
مجموعه سرمشق های دوران دبستان تناولی
اما بخش دیگری از نمایشگاه بر اساس نقاشی های تناولی در اوایل دهه چهل خلق شده اند.
او به شیوه لوح های آموزش خط در دوران دبستان سرمشقی را به خط خوش نستعلیق نوشته و زیر آن همان سرمشق را نقطه چین آورده است؛ یادآور کتابهای درسی دوران کودکی تناولی.
علاقهمندان برای بازدید از نمایشگاه «تناولی و ۵۰ سال هنر پاپ » میتوانند تا ۲۸ خردادماه به گالری شهریور به نشانی تهران،الهیه،خیابان خزر شمالی،بن بست هرمز پلاک ۹ مراجعه کنند.
نظر شما