۲۵ مرداد ۱۳۸۵، ۱۹:۰۴

رييس مركز مطالعات سازمان و فرهنگ ارتباطات اسلامي :

ايران و تركيه تجربيات مشترك فرهنگي شگرفي دارند

ايران و تركيه تجربيات مشترك فرهنگي شگرفي دارند

ابوالحسن خلج منفرد معتقد است ايران و تركيه داراي چنان تجربيات مشترك فرهنگي هستند كه مي توان تصريح كرد حتي در مقاطعي از تاريخ، يك فرهنگ و تمدن واحد را به دوش مي‌كشيدند.

به گزارش خبرگزاري "مهر"، خلج منفرد در جواب به اين پرسش كه آيا تاكنون مطالعات خاصي در مورد تشريح و تبيين اين مشتركات اين دو فرهنگ صورت گرفته تأكيد كرد:  در اين زمينه تحقيقات موثق و جالبي انجام شده است.  « پروفسوررابرت كنفليد» استادرشته انسان شناسي دانشگاه واشنگتن در سال 1991 تحقيقي با عنوان «ايرانيان و ترك‌ها در چشم‌انداز تاريخي» در دانشگاه كمبريج انگليس انجام داده است. اين محقق در آن تحقيق مدعي شده كه «در قرن‌هاي اوليه بعد از ظهور اسلام، يك فرهنگ متشكل از عناصر ايراني، تركي و عربي و طبيعتاً اسلامي تشكيل شد و اين فرهنگ و تمدن مشترك، توسط ايرانيان و تركان از يك طرف تا هند و فلات چين پيش رفت و از سمت مغرب زمين هم تا نواحي آسياي صغير و بالكان و مرزهاي اتريش نفوذ كرد».

رييس مركز مطالعات سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي افزود: ما حركتي را مخصوصاً در دو دهه گذشته و پس از وقوع انقلاب اسلامي در ايران،  براي بازگشت به فرهنگ اسلامي واحياي ارزشهاي ديني شروع كرده‌ايم و در تركيه نيز با وجوديكه از دهه هاي اول قرن بيستم شاهد غرب‌گرايي شديد از زمان آتاترك هستيم و از علائم حركت آنها هم كنار گذاشتن خط و پوشش دوران عثماني است.  اما به نظر من، چون ترك‌ها، يك فرهنگ بسيار غني اسلامي دارند، به تدريج به سمت تعديل مسير حركت خود پيش مي‌آيند. در چنين فضا و چارچوبي است كه ملت مسلمان تركيه در دو دهه اخير در مقابل همان هجمه فرهنگ غربي و لاييسيته، جريان اسلام‌خواهي بسيار شديدي ا از خودشان نشان دادند و نهايت آن، اين است كه در حال حاضر حزب عدالت و توسعه (A.k Party) در تركيه به قدرت رسيده است.

خلج منفرد در باب اهميت تعامل فرهنگي ايران و تركيه گفت: امروزه فرهنگ در تعامل همه كشورها نقش دارد. با توسعه تكنولوژي ارتباطات، بسياري از كشورها تلاش مي‌كنند كه هويت و ماهيت خودشان را در جهان معرفي كنند و بر ساير كشورها تأثير بگذارند ولي به نظرم مي‌رسد كه هنوز مرزهاي جغرافيايي نقش مهمي در توسعه روابط و تعامل فرهنگي دارند. يعني مرزهاي جغرافيايي و هم مرزي بين دو كشور و ملت، خيلي در تعميق تعامل فرهنگي مي‌تواند تأثير بگذارند. از اين نظر، ايران و تركيه هم كه يك مرز مشترك و طولاني دارند، هم بايد تعادل فرهنگي بسيار جدي و عميق بين خودشان داشته باشند و هم لاجرم خواهند داشت و نه ما مي‌توانيم بطور كامل از تأثيرات فرهنگي تركيه كه همسايه ما هست، خود را مصون داريم و نه ترك‌ها مي توانند خودشان را از آنچه در داخل ايران به عنوان يك كشور بزرگ همسايه مي‌گذرد، دور نگهدارند.لذا به نظر مي‌رسد كه تعامل فرهنگي دو كشورايران و تركيه، ادامه خواهد داشت و نظام‌هاي حاكم دو كشور بايد سعي كنند اين تعادل و روابط فرهنگي را دريك بستردرست و كارآمد قرار بدهند.

خلج منفرد به رقابت ايران و تركيه در كشورهاي آسياي مركزي اشاره كرد و گفت: بعد از فروپاشي اتحاد جماهير شوروي سوسياليستي و كسب استقلال جمهوري‌هاي مسلمان‌نشين آسياي مركزي، ترك‌ها و حتي بسياري از كساني كه در نظام لاييك جايگاه داشتند، تلاش كردند. كه ناسيوناليسيم تركي را در آن كشورها رواج بدهند. در همان سال‌ها، جرياني در اين كشورها رشد كرد كه تحت عنوان مدارس فتح‌الله گولن پيگيري مي‌شد. مدارس فتح‌الله گولن در تمام كشورهاي منطقه از جمله آسياي مركزي، قفقاز و حتي در آفريقا فعاليت‌هاي گسترده‌اي را شروع كردند. لازم مي‌دانم كه بگويم در تركيه، دو طريقت غالب «نقشبندي» و «نورجي» هستند و فعاليت مي‌كنند. مدارس گولن تحت نفوذ فكري يكي از اين طريقت‌ها است. به بيان ديگر فتح‌الله گولن؛ از طبقه نورجي‌ها است و كلاً طريقت‌ها در صدد احياي ناسيوناليسم تركي و ارزش‌هاي ديني در تركيه و تا حد امكان در كشورهاي ديگر هستند. نظام لاييك تركيه هم سال‌هاي طولاني و تا موقعي كه از جانب اين مدارس، احساس خطر نمي‌كرد، از آنها در خارج از كشور حمايت و دفاع مي‌كرد، به نظر من، اين يك شاخصه عمده  است كه حتي نظام لاييك تركيه درصدد اين هست كه فرهنگ سنتي و تمدن تركي را كه به طور طبيعي رنگ و بوي اسلامي هم دارد احيا كند.

رييس مركز مطالعات سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي به رشد اسلام خواهي در تركيه معاصر اشاره كرد و تأكيد نمود:به طور كلي اسلام‌خواهي كه در تركيه اتفاق افتاد، رشد جريان علوي‌گري و نهضت احياي علوي‌گري هم تا حد زيادي متأثر از جريانات ايراني و متعاقب جريانات داخل تركيه بوده است. بالاخره شيعه هم‌بخشي از علوي‌گري است و رشد تشييع در تركيه و جريانات فكري شيعي در تركيه، متأثر از فضاي ايران مي‌باشد. در حال حاضر هم كتاب‌هاي دكتر شريعتي وشهيد مطهري ، جزو پرفروش‌ترين كتاب‌هاي فكري و اجتماعي در تركيه است.

خلج منفرد در باب  آسيب‌هايي كه متوجه تعاملات ايران و تركيه است گفت: به نظر من، يكي از مهمترين مشكلاتي كه ما در زمينه تعاملات فرهنگي با ترك‌ها داريم اين است كه در تركيه، عمدتاً نظام رسانه‌اي، خبررساني و تبليغاتي در دست جريانات غربگرا است. من هميشه به دوستان ترك‌مان مي‌گفتم كه ايران و تركيه همسايه هستند و شما به جاي اين كه از فضاي فكري- فرهنگي ايران به طور مستقيم مطلع بشويد و پنجره پشت سرتان را نگاه كنيد، از طريق رسانه‌هاي غربي از وقايع ايران مطلع مي‌شويد. البته پتانسيل بسيار زيادي براي توسعه توريسم بين دو كشور و توسعه روابط فرهنگي وجود دارد ولي متأسفانه آن نظام خبري، تبليغاتي و رسانه‌اي حاكم بر تركيه با تأثيري كه از جريان و نظام سلطه‌ فرهنگي و خبري مي‌گيرد، تمام سعي‌اش بر اين است كه نگذار دو ملت ايران و تركيه به لحاظ فكري و فرهنگي به هم نزديك شوند.

رايزن فرهنگي سابق ج.ا.ايران در تركيه با توجه به رقابت ايران و تركيه در زمينه مولوي تصريح كرد: ما با تعامل و گفت‌وگو با ترك‌ها مي‌توانيم به اين نقطه و اشتراك نظر برسيم كه مولانا، يك شخصيت جهاني است. بنيادي تحت عنوان «مركز تحقيقات عثماني» در دانشگاه قوينه است: در آنجا تحقيقات گسترده‌اي درباره مولانا انجام شده است. من در آن مركز در صحبتي كه داشتم گفتم مولانا نه متعلق به ايران است و نه متعلق به تركيه. بلكه از قديم معروف بوده است به مولاناي بلخي رومي و امروزه مولانا در همه جاي اسمش برسر زبان‌ها است و ما بايد بگوييم مولاناي بلخي رومي امريكايي. من گفتم كه امروزه در آمريكا كتاب‌هاي مولوي جزو آثار پروفروش آن كشور اشت و به همين دليل بايد بگوييم: مولاناي بلخي رومي آمريكايي و اين صحبت من، به شدت مورد تشويق حضار قرار گرفت. من تصورم بر اين است كه نه تنها مولانا، بلكه همه معارف معنوي و عرفاني مشترك ما با ترك‌ها، محمل بسيار خوبي است كه ما با هم در يك جبهه براي اين آموزه‌ها در همه جاي دنيا تلاش كنيم. به هر رو، اين زمينه‌هاي همكاري وجود دارد. البته متأسفانه در تركيه افرادي هستند كه به گونه‌اي افراطي درصدد هستند كه مولانا را ترك، جلوه دهند ولي به نظر من اين كار، در واقع محدود كردن نام بزرگ مولانا است.

خلج منفرد در انتها دور نماي روابط فرهنگي دو كشور را خوب و روشن ارزيابي كرد و افزود: تركيه و ايران منافع و مشتركات فكري و فرهنگي زيادي دارند و چنين زمينه‌هايي مي‌تواند بستر توسعه روابط را فراهم كند. بالأخره ما در ايران درصدد احياي تمدن و فرهنگ گذشته خودمان هستيم و مي‌خواهيم يك اسلام خودگرا، سازنده، فرهنگ‌ساز و تمدن‌ساز را ارائه دهيم و ملت ترك و دولت تركيه هم مايلند كه به فرهنگ و دين خودشان اهميت بدهند و حضوري شايسته در عرصه منطقه‌اي و بين‌المللي داشته باشند ضمن اين كه ما در عراق، آسياي مركزي و حتي در مواجهه با فرهنگ غربي بايد دوش به دوش هم حركت كنيم و براي مسايل و مشكلات مشتركي كه داريم، راه‌حل‌هاي مناسب را پيدا كنيم. من تصور مي كنم دو ملت مي‌توانند آينده بهتري در كنار هم داشته باشند.

کد خبر 367876

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha