به گزارش خبرنگار مهر، «آسفالتیها» نوشته تاد استراسر به تازگی با ترجمه ناصر زاهدی توسط نشر افق منتشر و راهی بازار نشر شده است. این کتاب دومین عنوان از مجموعه «رمان جوان» است که این ناشر چاپ می کند.
تاد استر نویسنده آمریکایی متولد سال ۱۹۵۰ است. او فارغ التحصیل رشته ادبیات است و در دهه ۱۹۷۰ شغل خبرنگاری را تجربه کرده است. نام این نویسنده، یادآور داستانهایی است که از ناهنجاری های اجتماعی نوشته است.
رمان «آسفالتیها» زندگی سیاه بچههای خیابان را در شهر بزرگ نیویورک به تصویر میکشد. این رمان با این جمله آغاز میشود: «خرمگس گفت باید به میدان تایمز برویم و تا دوازده شب صبر کنیم، آن وقت میتوانیم چند تا جیب بزنیم، ولی اصلا به آنجا نرسیدیم. ما، یعنی من، خرمگس، رنگین کمان و تومورو، مثل همیشه جلوی اغذیه فروشی گودلایف ولو بودیم...»
در قسمتی از این رمان میخوانیم:
تا به ساختمان خالی برسم، دوباره خیس بودم و میلرزیدم. از پلهها که بالا رفتم، طاعون واق واق کرد، ولی بقیه روی زمین یا روی تشک لای پتو و لباسهای ژنده و تکه پارههای ملافهها خواب بودند. دنبال رنگین کمان گشتم، اما نبود. چند تا لباس کهنه، شلوار و پیراهن پاره جمع کردم و از آنها برای خودم لانهای ساختم و تویش خریدم. تقریبا تمام شب قبل دنبال رنگین کمال گشتم، اما او را پیدا نکردم. خیلی نگرانش بودم. ولی با شکم پر از دونات میتوانستم خوب بخوابم.
_ شایدی بلند شو!
یک نفر شانههایم را تکان داد. چشمهایم را باز کردم. نفسم در آن اتاق تاریک مثل ابر بود. هوا خیلی سرد بود. نمیتوانستم جلوی لرزم را بگیرم، دندانهایم را به هم فشار میدادم تا به هم نخورند.
اشکی روی من خم شده بود و گفت: «تومورو برای امشب دو تا کارت ورودی مجانی برای کریدل گیر آورده.»
_ چطوری؟
خمیازه کشیدم...
این کتاب با ۱۹۲ صفحه، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۱۱۰ هزار ریال منتشر شده است.
نظر شما