خبرگزاری مهر، گروه سیاست- محمد مهدی ملکی: در حالی یک سالگی توافق هسته ای میان ایران و گروه ۱+۵ را پشت سر گذاشتیم، که برجام مخالفان و موافقان زیادی در داخل و خارجه از ایران دارد و هر دسته برای اثبات نظر خود به مواردی اشاره می کند.
خبرگزاری مهر در ادامه گفتگو با صاحبنظران این حوزه، این بار به سراغ «دکتر بهروز کمالوندی» معاون بین الملل و سخنگوی سازمان انرژی اتمی رفته است.
کمالوندی که سابقه حضور در چند دور پایانی مذاکرات هسته ای در لوزان و وین به همراه علی اکبر صالحی را داشته است، معتقد است «به اهدافی که درنظر داشتیم تقریباً رسیده ایم.»
سخنگوی سازمان انرژی اتمی با بیان اینکه برخی اقدامات طرف مقابل خلاف روح برجام است، اضافه می کند: در صورت تایید نقض برجام طرف مقابل در هیات نظارت و ملغی شدن برجام زمان بازگشت پذیری ایران همان گونه که رهبری معظم هم فرمودند می تواند در یک ماه و نیم باشد که ما می توانیم به تولید ۱۰۰ هزار سو دست پیدا کنیم.
وی با بیان اینکه برجام توانسته گشایش هایی را در ابعاد مختلف سیاسی در فضای بین المللی برای ایران بوجود آورد، افزود: پیش از برجام ما داشتیم به بن بست می رسیدیم و اکنون در مجامع مختلف بین المللی حضور داریم که مشارکت ایران در پروژه بین المللی ایتر (گداخت) یکی از آنها است.
معاون رئیس سازمان انرژی اتمی گفت: ما در مذاکرات می دانستیم که می رویم تا محدودیت هایی را بپذیریم اما مراقب بودیم که آن محدودیت ها به کلیت بحث هسته ای ما آسیبی وارد نکند که موفق هم شدیم و اینگونه نبوده که برخی فکر می کنند اگر الان این تعداد سانتریفیوژ در کشور می چرخد، اعضای مذاکره کننده دوست نداشتند که بیشتر از این شود.
دیپلمات با سابقه کشورمان که سابقه معاونت وزارت خارجه در دولت دهم را هم دارد، تصریح کرد: یکی از موارد دیگری که ما در آینده به آن نیاز داریم افزایش ظرفیت رسانه ای است که بتوانیم صدای خودمان را به گوش جهانیان برسانیم، هر چند الان وضعیت از گذشته بهتر شده ولی در مقایسه با آن حجمی که علیه ما در رسانه ها کار می شود ما توان نداریم.
مشروح این گفتگو در ذیل می آید:
اگر بخواهید در سالگرد توافق هسته ای مهمترین دستاورد برجام را نام ببرید، به چه موضوعی اشاره می کنید؟
اگر چه یک سال از برجام سپری شده ولی ۶ ماه از مرحله اجرای آن گذشته است و هنوز برای گزارش سالانه قدری زود است، چون ما ۶ ماه زمینه سازی فراهم می کردیم برای روز اجرا؛ اگر بخواهیم یک گزارش سالانه بدهیم باید ۶ ماه دیگر بدهیم ولی از یک سال پیش تاکنون و آنچه که اتفاق افتاده است ما اگر دسته بندی کنیم، یکسری مسائل اقتصادی، یکسری مسائل سیاسی و یکسری مسائل فنی است.
در حوزه مسائل سیاسی و اقتصادی من خیلی ورود نمی کنم ولی به دلیل تجربیات دیپلماتیک ده ها ساله ای که داشتم می گویم ما به لحاظ سیاسی به بن بست رسیده بودیم و باید یک راهی پیدا می کردیم تا بتوانیم تعاملاتمان را در حوزه سیاسی با دنیا گسترده کنیم و برای یک کشوری با ظرفیت های فراوان مانند جمهوری اسلامی ایران این امر لازم است. در این مقطع تاریخی که مقطع تاثیرگذاری چه در سطح منطقه و چه در سطح دنیا است اگر کشورمان مسائل سیاسی اش را حل نمی کرد و در انزوا بود، مشکلاتش هم قطعا بیشتر بود.
در حوزه اقتصادی و تحریم ها درست است که بعضی از مسائل و مشکلات حوزه بانکی در بانک های بزرگ همچنان پابرجاست ولی خلل و فُرج زیادی در آن ایجاد شده به طوری که در بین این موانع فضای تنفسی برای ما ایجاد شده است، یعنی چیزی که جلوی تنفس ما را گرفته بود الان اگر نگوییم برداشته نشده است ولی سوراخ های زیادی ایجاد شده که راه تنفس ما را باز کرده است.
در این مقطع تاریخی که مقطع تاثیرگذاری چه در سطح منطقه و چه در سطح دنیا است اگر کشورمان مسائل سیاسی اش را حل نمی کرد و در انزوا بود، مشکلاتش هم قطعا بیشتر بودبحث تحریم ها یک مساله جداگانه است؛ ولی تصور کنید اگر با همان روش قبلی پیش می رفتیم اتفاقاتی که می افتاد چه بود؟ و به نظر من می توانست یک مقدار نگران کننده باشد. توقف فروش نفت ما و به صفر رسیدن آن، نداشتن بیمه های کشتی و نفتکش ها که همه اینها در حال حاضر حل شده است، حالا بعضی مشکلات وجود دارد که حتماً آقای عراقچی باید توضیح بدهند.
در حوزه فنی، چون وقتی ما می رفتیم در مذاکرات نمی رفتیم که در حوزه فنی همه راه ها برای ما باز شود، ما می دانستیم که می رویم که یکسری محدودیت ها را بپذیریم اما حواسمان بود که این محدودیت ها طوری نباشد که برای پیشرفت صنعت هسته ای کشور ایجاد مشکل بکند و به جرات می توانیم بگوییم در این مسیر خوب پیش رفتیم نه تنها محدویت هایی که مشکل ساز باشد نداریم بلکه موانعی از سر راه ما نیز برداشته شده است که اجازه می دهد صنعت هسته ای ما با شتاب رشد کند.
برجام یک بخش ضمیمه ۳ دارد که توصیه می کنم آن بخش را بخوانید که زمینه های همکاری را مشخص کرده است و ما الان داریم این زمینه های همکاری را حس می کنیم. از کشورهای مختلف با ما در حال رفت و آمد هستند. آقای دکتر صالحی به اروپا (چک، مجارستان و فرانسه) و به کشورهای آسیایی مثل ژاپن سفر کردند. همه اینها به سرعت زیادی انجام شده و توافقات و تعاملات خوبی در این زمینه انجام شده است.
ما در حوزه ای اگر محدودیتی پذیرفتیم حواسمان بود که این درخت در یک زمان زمستان اگر شاخ و برگی از آن بریده شود مشکلی ایجاد نکند، اجازه ندهیم ریشه آن درخت قطع شود، شاخ و برگی را فعلا می زنند و ما پذیرفتیم یک تعداد سانتریفوژ را کم بکنیم، حدود ۹ هزار سانتریفوژ کار می کند بشود ۵ هزار سانتریفوژ، این در اصل قضیه مشکلی ایجاد نمی کند.
در حوزه فنی فضای بین المللی برای ما باز شده است، آژانس از ما در کمیته های بین المللی دعوت نمی کرد و الان در تمام کمیته ها شرکت می کنیم، بعضی از کمیته ها، کمیته های استاندارد گذاری است و مشارکت ایران خیلی موثر است، از آنها اطلاعاتی به ما می رسد و کمیته هایی است که توان فنی ما را بالا می برد، نشست ها و کارگاه های فنی است که اینها قبلا بسته بود و الان باز شده است.
ارتباطات ما با دنیا بیشتر شده است و این صنعت هم نیاز دارد که ما با دنیا ارتباط داشته باشیم. اخیرا هم اتحادیه باتفاق آژانس یک گزارش خوبی در زمینه گداخت در کشور ما پس از بررسی ارائه کرد و رسیدند به این جمع بندی و گزارش ۱۴ صفحه ای که ایران از لحاظ گداخت به لحاظ نیروی انسانی خیلی توانایی بالایی دارد ولی به دلیل محرومیت ناشی از تحریم امکانات و ابزار خوب و کافی ندارد و جمع بندی این بود که اگر امکانات و تجهیزات خوبی در اختیار این نیروی متخصص قرار بگیرد می تواند منشاء خدمات بالایی بشود.
شاید همین گزارش، فضا را مقداری مهیا کرد که آقای دکتر صالحی سفر موفقی هم به برای پروژه ایتر به فرانسه داشته باشند و این پروژه را ما از نزدیک دیدیم در حالیکه این پروژه ها قبلاً به روی ما بسته بود.
«ایتر» مربوط به فرانسه نیست ولی فرانسه محل آن است و مربوط به ۷ کشور دنیاست که دنبال استفاده از انرژی همجوشی یا گداخت هستند که انرژی آینده جهان و بشریت همین گداخت است. از ۳۰، ۴۰ سال دیگر این شکافت فراموش می شود یعنی نیروگاه های فعلی عمرشان نهایتاً ۱۰۰ سال دیگر است به عبارت دیگر بعد از ۱۰۰ سال نیروگاه های گداخت جای نیروگاههای فعلی را می گیرد.
نیروگاه های فعلی از جنس شکافت و فیژن و طرح جدید از جنس گداخت و فیوژن هستند، یعنی در صنعت هسته ای فعلی هسته شکافته می شود و در نیروگاه هسته ای آینده که گداخت است، هسته ها با هم پیوند داده می شوند و وقتی اینها با هم جوش می خوردند انرژیِ زیادی تولید می شود که با آن انرژی بشر هزاران سال به دلیل تولید انرژی گداخت مشکل نخواهد داشت.
کمی بیشتر در خصوص گداخت می فرمایید؟
گداخت همان فعل و انفعالاتی است که در خورشید انجام می شود؛ در جلوی ساختمان «ایتر» نوشته بود که انرژی خورشید را به زمین می آوریم. هدف این است که فعل و انفعالاتی که در خورشید انجام می شود بشر بتواند در زمین تولید کند که این کارها ده ها میلیارد دلار سرمایه گذاری می طلبد، ۷ کشور بزرگ دنیا که با هم همکاری می کنند و برای این منظور است که سال ۲۰۴۰، یعنی، ۲۴ سال دیگر اولین نیروگاه ۵۰۰ مگاواتی گداخت به صورت مدل به دنیا عرضه شود و براساس آن ظرفیت های بیشتر و بهتر را درست کنیم.
یعنی بشر خیزی برداشته است برای ۲۵ تا ۵۰ سال دیگر و نیاز هم است چون منابع اورانیوم روزی تمام می شود و وقتی منابع تمام شد بشر چه باید بکند؟ آن وقت در ایزوتوپ هایی که در یک لیتر آب وجود دارد از طریق روش گداخت چه بسا بتواند به اندازه ۸ تن مواد فسیلی، انرژی تولید بکند.
در حوزه فنی، چون وقتی ما می رفتیم در مذاکرات نمی رفتیم که در حوزه فنی همه راه ها برای ما باز شود، ما می دانستیم که می رویم که یکسری محدودیت ها را بپذیریم این را می خواهم بگویم یک پروژه ای به این مهمی در سطح دنیا مشارکت آن برای جمهوری اسلامی ایران یک افتخاری است علی القاعده باید یک سطحی داشته باشید که آنها شما را بپذیرند تا در پروژه مشارکت کنید که این اتفاق افتاده است و یک تیمی طی دو سه هفته آینده به ایران می آیند تا زمینه های همکاری مشخص شود و بعداً ما بتوانیم در پروژه ایتر همکاری داشته باشیم و وقتی شما در پروژه ایتر هستید هم دهنده هستید و هم گیرنده، در یکی دو موضوع کمک می کنید و در ده ها موضوع اطلاعات و تجربیات را به کشور منتقل می کنید.
بنابراین این تعاملات را جمهوری اسلامی ایران نیاز دارد و نمی تواند در انزوا باشد، در انزوا ممکن است یک رشدی داشته باشیم ولی این رشد محدود و ناقص است. ما باید با دنیا ارتباط داشته باشیم و قبلاً این ارتباطات بسته بود. بنابراین یکی از دست آوردهای برجام همین تعاملات و ارتباطات با دنیاست که در زمینه های مختلف هسته ای که نمونه های متعدد زیادی دارد که من به یک نمونه از آن اشاره کردم.
مادامی که سایه تحریم های اولیه باقی باشد و رفع نشود ما نمی توانیم از خیلی از آثار برجام و رفع تحریم های هسته ای آن طور که باید استفاده کنیم؛ سوال اینجاست که اگر آیا تیم مذاکره کننده ما از این همه تاثیرگذاری تحریم های اولیه مطلع بود؟
تا آنجایی که من اطلاع دارم و در جلسات متعددی بودم و بسیاری از جلسات در شورای امنیت برگزار می شد و در جریان بودم می دانستیم مشکلات چیست و می دانستیم تحریم های اولیه برداشته نمی شود، دولت امریکا می گفت رفع این تحریمها در اختیار ما نیست و همان اول این مساله کنار گذاشته شد. به این دلیل که موضوع مذاکره نبود طرف مقابل می گفت ما اصلا اختیار این مساله را نداریم که آن را بررسی کنیم و باید موضوع در کنگره مطرح شود.
قرار نبود تحریم های اولیه و حقوق بشری و تروریسم رفع شود، اینها تحریم های ظالمانه ای است اما موضوع مذاکره نبودنداما یکسری مسائل وجود داشت که خود اینها هم ارزشش بالاست یعنی درست است که در تحریم های اولیه اجازه استفاده از دلار را نمی دهند یعنی معامله ای که با دلار باشد مشکل دارد. ولی به صورت یورو و در بعضی ارزها مشکلی وجود ندارد و می شود یکسری معاملات را انجام داد یعنی همه موانع برداشته نمی شود ولی یک بخش مهمی از آن را برمی دارید.
این طور نیست که از ابتدا یک عده فکر کرده اند مثلا همه موانع برداشته می شود آقای دکتر عراقچی در یکی از جلسات شورای امنیت مثال زیبایی زد و گفت یک نفر دستش را گچ گرفته بود و بعد از اینکه گچ دستش را درآورد از دکتر پرسید آقای دکتر از این به بعد می توانم پیانو هم بزنم؟ دکتر گفت بله، گفت چه خوب من قبل از شکستگی دستم نمی توانستم پیانو بزنم. قرار نبود تحریم های اولیه و حقوق بشری و تروریسم رفع شود، اینها تحریم های ظالمانه ای است اما موضوع مذاکره نبودند.
در مبانی ایدئولوژیک نه ماهیت آمریکا فرق کرده و نه ماهیت ما، یعنی اینکه فکر کنید تمام مشکلات حل شده است و دیگر با هم مشکلی نداریم. این اتفاق نیفتاده است و از ابتدا هم قرار بر این نبوده و همه ما هم می دانیم، اما ما به ظرفیتی رسیدیم که می توانیم بحرانهای خود را مدیریت کنیم.
وضعیت شوروی سابق را با آمریکا در نظر بگیرید آنها هم چالش ایدئولوژیک داشتند، مساله آنها ایدئولوژیک بود ولی بحران های خود را مدیریت می کردند.
مثل بحران موشکی و بحران های مختلف دیگر، یک قدرت بزرگ سعی می کند بحرانش را مدیریت کند. چرا گروهی مانند داعش که قدرتی هم به حساب نمی آید می تواند مشکل درست کند؟ برای اینکه یک مبانی ایدئولوژیک عجیبی دارد و چون قدرت متانت کنترل را ندارد باعث برخورد می شود.
شما می توانید مبانی متفاوت ایدئولوژیک داشته باشید و از برخورد هم پرهیز کنید، یعنی یک طرف آمریکاست، یک طرف جمهوری اسلامی ایران با یک ظرفیت بالا با مبانی اقتدار و قدرت بالا، خب ایران باید چه بکند؟
سال های سال گفتند تمام گزینه ها روی میز است و الان هم می گویند ولی ما از این حرف آنها نترسیدیم و آن را مدیریت کردیمبرخی افراد از هر دو طرف که ساده فکر می کنند می گویند باید برخورد کرد، آن طرف که حس می کند قدرتش بیشتر است می گوید از بمب استفاده کنیم و مشکل را نظامی حلش کنیم و یک طرف هم ممکن است بگوید از نظر نظامی قوی نیستم و نمی توانم مقابله کنم ممکن است درست هم بگویند ولی شما در برنامه ریزی کار مملکتی نمی توانید براساس احتمالات برنامه ریزی کنید.
ممکن است ما باهم برخورد کنیم و در این برخوردها به جایی هم نرسیم، آنها می زنند، هم ما می زنیم برای مبانی که نمی شود با اینها برنامه ریزی کرد. کشورهای قدرتمند سعی می کنند با اقتدار و فکر و با اندیشه عمل کنند وقتی اندیشه کوچک باشد رگ های گردن قوی می شود.
ما قرار نیست با رگ گردن با دشمن مقابله کنیم و به دشمن هم فهماندیم که با رگ گردن نمی توانید با ما رفتار کنید، سال های سال گفتند تمام گزینه ها روی میز است و الان هم می گویند ولی ما از این حرف آنها نترسیدیم و آن را مدیریت کردیم.
این را می خواهم بگویم که از ابتدا قرار نبود تمام مشکلات ما با آمریکا حل شود چه کسی این حرف را زده است؟ اگر کسانی به طرفداری از دولت در تبلیغات این حرف را زده اند اشتباه بوده است.
ما می دانستیم مشکلات ما با آنها پا برجاست ولی آنها را مدیریت می کنیم تا مشکلات کمتر شوند، این اتفاق افتاده است، الان آنها آن فشار اقتصادی سابق را روی ما ندارند، ممکن است دوست داشته باشند این کار را کنند ولی الان آن فشار را ندارند، نفت ما الان صادر می شود و پول ما برمی گردد و خیلی از بانک های بزرگ شاید با ما کار نکنند ولی بانک های کوچک این کار را می کنند.
ما قبلاً با صرافی ها کار می کردیم ولی الان با بانک های کوچک و متوسط کار می کنیم، درها به روی ما باز شده است و آن فشاری که می توانست به ما بیاورند را دیگر نمی توانند، سرمایه گذاران می آیند و ما نباید فضا را خراب کنیم نباید طوری رفتار کنیم که گویی جنگی همچنان وجود دارد و تمام نشده است و به سرمایه گذاران بگوییم شما نیایید و خودمان باعث ترساندن آنها شویم. ما خودمان باید بگوییم شرایط بهتر شده است، هر چند هنوز تمام مشکلات حل نشده است قطعاً شرایط بهتر شده است باید بگوییم سرمایه گذارها شما بیایید.
من ایرادی که به منتقدین می گیرم این است که می گویم شما با دولت مخالفید درست ولی با ملت و منافع ملی که مخالف نیستید، طوری حرف نزنید که موجب ترساندن کسانی شود که می خواهند سرمایه گذاری کنند، بنابراین در کل می توانم بگویم به آن اهدافی که درنظر داشتیم تقریباً رسیده ایم.
تا چه اندازه به این اهداف دست یافتیم؟
حالا اینکه چند درصد رسیدیم، در مسیر مذاکرات فرض کنید اگر ۷ هزار سانتریفوژ کار می کردند بهتر بود ولی با ۵ هزار سانتریفوژ موافقت شد و آن جا به توافق رسیدیم و این طور نبود که دوستانی که رفتند و مذاکره کردند دوست نداشتند ۱۰ هزار سانتریفیوژ باشد و فقط آن آقای منتقد دوست داشته است!
مواردی آنها خلاف برجام عمل کرده اند و جمهوری اسلامی ایران الان اگر بخواهد به عقب برگردد مشکلی نداردآن آقای منتقد اگر خودش می رفت مذاکره می کرد شاید می فهمید مذاکره یعنی چه. بعد از مذاکرات هم طرف مقابل دوست ندارد همه موانع رفع شود و از سرمایه گذاران استقبال نمی کند که به کشور ما بیایند و سعی می کند به نحوی مانع شود.
البته در برجام آمده که اینها خلاف روح برجام است و بله مواردی آنها خلاف برجام عمل کرده اند و این می شود مبنایی برای کارهای بعدی آنها و اینها آزمایشی است و جمهوری اسلامی ایران الان اگر بخواهد به عقب برگردد مشکلی ندارد.
طبق برجام باید نقض فاحشی صورت گیرد تا برجام مُلغی شود نه هر نقضی، ما الان اگر به نظر هیات عالی نظارت بر اجرای برجام بخواهیم به عقب برگردیم این زمان بازگشت ما چقدر خواهد بود؟
اگر هدف ما ترساندن آنها باشد ۱ ماه تا ۱ ماه و نیم، چون آمریکا به دنیا گفته است ایران با این ظرفیت ۹ هزار سانتریفوژ و این مقدار موادی که جمع می کند در یک سال می تواند به بمب برسد و ما در طی یک ماه و نیم تعداد سانتریفیوژها و موادمان را می توانیم افزایش دهیم و نه در یک سال و در چند ماه می توانیم به آن میزانی برسیم که آمریکا از آن می ترسد، اگر بخواهیم فقط آنها را بترسانیم ولی اگر بخواهیم برسانیم به یک میزانی از غنی سازی که خیلی بالا باشد ما یک سال و نیم که حضرت آقا هم به آن اشاره کردند که براساس گزارشات صد درصدی سازمان است، یعنی ما گزارشی به آقا نمی دهیم که بگوییم ۹۹ درصد، آن چیزی که ۱۰۰ درصد است و بتوانیم ۱۰۰ درصد عمل کنیم، را در گزارش ارائه می کنیم.
پس ما می توانیم در یک سال و نیم به ۱۰۰ هزار سو برسانیم و البته در همین یک سال و نیم می توانیم خیلی کارها انجام دهیم. به طور مثال همان قلب راکتور قبلی را چون نقشه هایش را داریم یک بار هم ساخته ایم آن دوره یا چهار یا پنج سال طول کشید چون باید آن را طراحی می کردیم، نقشه آن را می کشیدیم و زیرساخت درست می کردیم برای تولید آن و الان نقشه و زیرساخت را داریم و فقط باید تصمیم بگیریم.
همان قلب را اگر بخواهیم مجدداً بسازیم در همین یک سال و نیم که ظرفیت غنی سازی را اضافه می کنیم می توانیم آن را هم بسازیم.
آنها از این می ترسند که مواد به اندازه یک بمب داشته باشیم در حالی که ما دنبال ساختن بمب نیستیم و اگر ما دنبال ترساندن طرف مقابل باشیم کارسختی در پیش نداریم هدف ما این است که نگرانی ها را از بین ببریم این هنر نیست که آنها را بترسانیم.
بعضی از دوستان قاعده عالم پیچیده سیاست را نمی دانند، برای همین است که افلاطون می گوید افراد خاصی هستند که می توانند سیاست مدار و حاکمین جامعه بشوند، نمی شود همه سیاست مدار بشوند همه می توانند در صحنه سیاست باشند ولی همه نمی توانند نسخه بدهند که چنین و چنان کنیم. جمهوری اسلامی با این قدرت و جایگاهی که در سطح دنیا دارد باید ترس را کم کند نه آن را افزایش دهد.
با توجه به اقدامات اخیر آمریکا و بدعهدی آنها ما تا چه زمانی باید به تعهدات خودمان وفادار بمانیم؟
ساز و کاری برای این ها تعریف شده است و آن ساز و کار هیات نظارت است، یک هیات نظارتی وجود دارد که بر اجرای برجام نظارت می کند، اگر هیات نظارت تشخیص بدهد که خلاف برجام است شما چنین کنید، سازمان که نمی تواند تصمیم بگیرد که افزایش ظرفیت بدهد، این یک تصمیم سیاسی و مربوط به مسئولین کشور است، اطلاعات به آنها داده می شود و این اطلاعات می رود آنجا تحلیل می شود البته ممکن است نقض های کوچکی در روند اجرای برجام باشد که اینها می تواند مطرح شود و کمیسیون مشترکی هم برای این کار وجود دارد.
نفت ما الان صادر می شود و پول ما برمی گردد و خیلی از بانک های بزرگ شاید با ما کار نکنند ولی بانک های کوچک این کار را می کنندچیزی که ممکن است باعث شود جمهوری اسلامی را تهدید کند، نقض های فاحش است که تشخیص آن هم مربوط به هیات نظارت است براساس گزارشاتی که می گیرد، ولی سازمان از ابتدای مذاکرات دو اصل را مورد نظر داشت که حداقل محدودیت ها را داشته باشد که به اصل غنی سازی صدمه ای وارد نشود و یکی حداکثر ظرفیت ها را حفظ کنیم که اگر قرار شد به عقب برگردد، بتواند سریعاً برگردد و در این قضیه ما صددرصد نه ۹۹ درصد موفق بودیم یعنی حداقل محدودیت ها ایجاد شده است و به غنی سازی و تحقیق و توسعه ما ضربه ای وارد نشده است و حداکثر ظرفیت هم داریم که حضرت آقا صلاح دانستند به گوشه ای از آن براساس گزارشی که داده بودیم اشاره کنند و آن را اعلام کنند.
اینکه ما می گوییم نقض برجام برای آمریکا هزینه خواهد داشت، آیا ایران توان این را دارد که آمریکا را در جهان با چالش مواجه کند و یک هزینه سیاسی برای آن ایجاد کند؟
الان شرایط تغییر کرده و اگر بخواهیم به عقب برگردیم این طور نیست که ایران را مقصر معرفی نمایند. البته آنها رسانه های بین المللی را در اختیار دارند و ما یکی از چیزهایی که در آینده نیاز داریم، افزایش ظرفیت رسانه ای است، یعنی بعضی اوقات آنها ناحق را حق جلوه می دهند که این به خاطر ظرفیت رسانه ای شان است البته الان وضعیت ما نسبت به گذشته خیلی بهتر شده است، صدایمان تا اندازه ای به جهان می رسد ولی در مقایسه با آنها هنوز خیلی فاصله داریم.
می توانیم عمودی پیش برویم و در یکسال و نیم به ۱۰۰ هزار سو برسیم و یا قلب راکتور را هم تغییر بدهیمیک ظرفیت سیاسی است که آنها در اختیار دارند و سازمان ها و کشورها را بسیج کرده اند مانند بسیج کردن ظرفیت سعودی علیه ما در اجلاس کنفرانس اسلامی.
خب در دعوا حلوا پخش نمی کنند، بهتر این است که دعوا صورت نگیرد ولی اگر دعوا صورت گرفت دیگر نمی توانیم داد بزنیم که چرا این کار را کردی؟ بالاخره دشمن هر کاری بتواند می کند و ما بهتر است که به دعوا نرسیم ولی اگر بخواهد دعوایی صورت بگیرد از نظر فنی هیچ مشکلی نداریم ما در روند قبل بصورت عادی پیش می رفتیم جلو ولی اگر بخواهیم اوج بگیریم می توانیم عمودی پیش برویم و در یکسال و نیم به ۱۰۰ هزار سو برسیم و یا قلب راکتور را هم تغییر بدهیم.
پس ما از نظر فنی مشکلی نداریم و از نظر اقتصادی و سیاسی باید ارزیابی شود. از نظر سیاسی کار بسیار سخت است طرف مقابل ظرفیت سیاسی و بسیج کشورها و سازمانهای بین المللی علیه ما را در حد زیادی دارد.
پس ما هم این توان را تا حدی داریم؟
بله همان طور که گفتم ما هم ظرفیت فشار آوردن به آنها را داریم.
در صورت لغو برجام این موضوع به ضرر کدام طرف خواهد بود؟
هم به ضرر آنهاست و هم به ضرر ما، اینگونه نیست که یکی ضرر ببیند بالاخره طرف مقابل هم تمام توان و ظرفیت هایش را بسیج می کند. اما مهم این است که طرف مقابل هم می داند ظرفیت ما کم نیست. مهم این است که برای او هزینه بالایی دارد، هم هزینه فنی دارد، هم هزینه حقوقی و هم هزینه سیاسی و اینها را هم می داند و به نظر من مجبور است چند بار این موضوع را برای خودش ارزیابی کند و این طور نیست که ندانسته تصمیم بگیرد.
من قبلا هم گفته ام در حوزه فنی آنها فکر می کردند ما به آن ریتمی که داشتیم در ۳، ۴ سال آینده مثلا به ۴۰ هزار سو می رسیدیم ولی ما چیزی که گفتیم، باعث حیرت و تعجب آنها می شود حالا یک قسمت آن را آقا صلاح دانستند و توضیح دادند و گفتند در یک سال و نیم به ۱۰۰ هزار سو می رسیم.
در حوزه های دیگر هم ما ظرفیت های بالایی داریم که می توانیم درصورت ضرورت آنها را متعجب کنیم.
در بحث بازسازی راکتور اراک آقای صالحی و دیگران بارها بر طراحی آن بر اساس عالی ترین مدل های روز و با مشارکت چین و آمریکا گویا تاکید کرده اند و اینکه آنها بحث هزینه و تجهیزات را تامین می کنند اماشنیده ها حاکی است که چین و آمریکا عقب کشیده اند و ما با یک شرکت ایرانی قرارداد داریم برای بازسازی راکتور اراک، این را تایید می فرمایید؟
متاسفانه به خاطر مسائل سیاسی این موضوع برای مردم خوب جا نیفتاده است. از ابتدا قرار نبود چین و آمریکا بیایند و کمک مالی بکنند و یا برای ما راکتور بسازند. ما چیزی به نام "Official document" (سند رسمی) داریم که قوی ترین سند است. من آن زمان هم می گفتم حضرت آقا گفته اند قرارداد داشته باشیم نگفتند قرارداد تجاری، قرارداد یعنی یک توافق متقابل، این اسمش می شود قرارداد.
بعد از مذاکرات هم طرف مقابل دوست ندارد همه موانع رفع شود و از سرمایه گذاران استقبال نمی کند که به کشور ما بیایند و سعی می کند به نحوی مانع شودسند رسمی یک قرارداد است بین ما و آنها یعنی ۶ کشور و ۶ وزیر خارجه امضاء کردند و تعهد دادند در باز طراحی به جمهوری اسلامی کمک کنند و همراهی کنند و یک کار گروهی برای این کار تشکیل بدهند و یک کارگروه تشکیل دادند و با نظر ما سند آن کارگروه را تنظیم کردند و در آن هم اشاره کردند که ما در طراحی، در تامین تجهیزات با ایران همکاری می کنیم.
اصلا قرارداد تجاری در آن مقطع لازم نبود ببینید یک قراری باید بین ما و آنها می بود که آنها متعهد بشوند که این کار را انجام بدهند و نام این قرار «سند رسمی» است. چون نام این سند قرارداد نبود بی جهت گفتند این خلاف نظر مقام معظم رهبری است.
ما براساس سند برجام مالک و مدیر پروژه هستیم، خب چه کسی باید قرارداد را ببندد؟ مالک پروژه و با چه کسی؟ با هر کسی که خودش تشخیص می دهد. مثلا ما تشخیص بدهیم با آمریکا که اصلا از ابتدا بنا نبود و با دولت چین هم که نباید ببندیم، با یک شرکت چینی باید قرارداد ببندیم؛ یک شرکت چینی که در این قضیه درگیر نیست شرکت های مختلف هستند و لزوماً هم تنها چین نیست، شرکت های اروپایی هم ممکن است باشند. ما قرارداد تجاری اصلی را با شرکت ایرانی منعقد کردیم.
از ابتدا آن کسی که آمد این فرمایش مقام معظم رهبری را ترجمه کرد و تفسیر به قرارداد تجاری ما با یک کشور خاص کرد هم ظلم به ما کرد هم به مردم چون این نوع اطلاعات غلط بود. از ابتدا قرار بود آنها ملتزم شوند به اینکه اینها این کار را انجام بدهند و یک سند رسمی است که ۶ وزیر خارجه امضاء کردند. این سند خود یک قرارداد بین المللی مهم و الزام آور است.
پس الان بازسازی اراک را با شرکت ایرانی پیش می بریم؟
کار اصلی دست شرکت ایرانی است البته با مشارکت شرکت های خارجی، چینی و اروپایی هر کدام از این ها یک بخشی از کار را انجام می دهند و کاری که ما از آنها خواستیم این بود که گفتیم در طراحی و در بازسازی و در همه مراحل کنار ما باشید.
ما الان داریم از تجربیات چین و آمریکا استفاده می کنیم اما نه به صورت قرارداد. اگرچه وقتی که می خواهد به بعضی مراحل برسد ما قراردادهای تجاری خواهیم داشت مثلاً قرارداد نصب تجهیزات باید در زمان خاص امضاء شود قرارداد بازطراحی یک مقدار پیچیده است و مانند قراردادهای معمولی نیست و مثلا باید بگوییم طراحی را ما انجام می دهیم ولی شما هم با ما همکاری کنید یا بگوییم شما بازبینی اش را انجام بدهید و ما هم باید با شما در بازبینی همکاری کنیم اصلا چنین وضعیتی در دنیا وجود ندارد. لذا قرارداد آن یک قرارداد تیپ نیست و مذاکرات طولانی می طلبد.
در قراردادهای متعارف معمولا می گویند ما از صفر تا صد کار را انجام می دهیم یا می گویند این بخش ها را شما انجام بدهید. ولی اگر بگوییم در بخش های مختلف با هم کار بکنیم به این دلیل که می خواهیم در تجربیاتش سهیم باشیم کار سخت می شود. می توانستیم قرارداد را یک روزه ببندیم و آنها اصلا این را می خواستند که خودشان کار را انجام بدهند ولی ما می گوییم نه ما می خواهیم خودمان آن را انجام بدهیم و شما با ما همراهی کنید و اینها در فهم این مساله دچار سردرگمی می شوند که چه نوع قراردادی است که می خواهند با ما امضا بکنند!؟
ما پیش نویس قرارداد را تهیه کردیم و گفتیم اینگونه و به آنها دادیم و مدت ها طول کشید که به آنها بفهمانیم که قرار داد باید اینگونه باشد و مدت ها طول کشید که این را روی کاغذ بیاوریم و یک ماه است که آنها دارند روی این کاغذ فکر می کنند و هنوز یک مقدار برای آنها عجیب است.
ما چیزی برای پنهان کردن نداریم و ما با مردم صادقانه صحبت می کنیم و هر اشکالی باشد به آنها می گوییمخب این یک کار خاصی هست، کار از نظر حجم اقتصادی مهم نیست، کل کار را به شرکت خصوصی چین بدهیم می شود ۹۰ میلیون دلار حالا یک قسمتی را به آن بدهیم برای او یک عدد کوچکی است. اگر قرار داد ببندیم و بگوییم خودت انجام بده ۹۰ میلیون دلار، او می رود و انجام می دهد ولی برای ما چه خواهد داشت؟ مثلا می گوید سوختش همان سوختی باشد که در الجزایر ساختیم می گوییم نه ما سوخت بهتری می خواهیم این ویژگی ها را داشته باشد و بنشینیم و با هم آن را طراحی کنیم و او می گوید نه من طرح آماده برای تولید سوخت دارم و نقشه ها و طراحی هایش آماده است.
اگر ما بخواهیم فقط دهن یک عده منتقد را ببندیم در یکی دو سال می توانیم کار را تمام کنیم و می توانیم بگوییم همان نقشه و همان سوخت را بیاورید ولی می خواهیم یک کار بزرگ برای کشور باشد و آن دوستانی که این گونه انتقادات را مطرح می کنند یا از روی نادانی و یا خدایی نکرده از روی غرض است. ما چیزی برای پنهان کردن نداریم و ما با مردم صادقانه صحبت می کنیم و هر اشکالی باشد به آنها می گوییم.
آقای دکتر صالحی دانشمندی است که ۴۰ سال است تدریس می کند و دلیلی ندارد بخواهد دروغ بگوید، وقتی می گوید من تضمین می کنم که مشکل فنی نداریم دیگر برخی افراد که نمی دانند "هـ" هسته ای را چگونه می نویسند، نباید بگویند آقای صالحی چرا قسم دروغ می خورید؟
نظر شما