محمدجواد حق شناس، عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی در گفتگو با خبرنگار مهر، با بیان اینکه انتخابات یک پدیده تکوجهی نیست بلکه از پیچیدهترین رفتارهای سیاسی محسوب میشود که حاصل تجربه بشری در سه قرن اخیر است، اظهار کرد: قطعا بیش از صدها عامل وجود دارد و تاثیر گذار است تا جریانها، گروهها، احزاب، مردم و نامزدهای سیاسی بتوانند بر اساس آن فاکتورها به تصمیمی مشخص و راهبردی در رابطه با مسئله انتخابات برسند.
وی افزود: طبیعتا انتخابات ۹۶ از حساسیتها و پیچیدگیهای خودش برخوردار است. از یک منظر، این انتخابات جزو انتخابهایی است که رئیس جمهور مستقر، آن را برگزار میکند و همین رئیسجمهور مستقر، خودش یکی از نامزدهای بالقوه و بالفعل دوره آینده است. بنابراین این انتخابات با نوع انتخاباتی که ما در سال ۹۲ یا ۸۴ یا ۷۶ داشتیم، متفاوت است زیرا یکی از گزینههای مطرح، شخص رئیسجمهور است.
این استاد علوم سیاسی ادامه داد: زمانی که این اتفاق میافتد، جریانهای حامی نامزدی که در جایگاه رئیسجمهور قرار دارد و موجبات حضور این فرد توسط این جریانها در جایگاه اجرایی کشور فراهم شده است، قاعدتا از وی حمایت خواهند کرد، مگر اینکه دلیلی بر نفی آن فراهم شود.
عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی تصریح کرد: جریان اصلاحطلب و حامی روحانی در سال ۹۲ با توجه به جمیع جهات به این جمعبندی رسیدند که از روحانی حمایت کنند، گرچه به نظر می رسد در یک حوزههایی این جریان منتقد رئیسجمهور است؛ زیرا به خاطر مشکلاتی که وجود دارد و باید بازگو شود، رئیسجمهور نتوانسته برخی از وعدههای خود را عملیاتی کند.
حقشناس خاطرنشان کرد: جریان اصلاحطلب، انتظارات جامعه را به عنوان یک گروه مرجع که ما را برای شرکت در انتخابات دعوت می کند باید مورد توجه قرار دهد و بتواند جامعه را اقناع کند.
وی ادامه داد: زمان انتخابات، شرایط منطقه ای و بینالمللی، وجود دیگر رقبا و مباحث مربوط به ساختار نظام سیاسی از جمله عواملی هستند که جریان اصلاحات آنها را در رابطه با عملکرد نامزد تحت حمایت خود، مورد توجه قرار می دهد.
عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی اظهار کرد: اگر بخواهیم فرض کنیم همین امروز زمان ثبت نام نامزدها باشد، آقای روحانی در وضعیت موجود گزینه اصلی جریان اصلاح طلب است ولی به هر حال وی باید تغییراتی در برخی همکارانشان بدهند و همینطور مواضعشان را در رابطه با برخی حوزه ها شفاف کنند و در عرصه سیاسی، داخلی، اقتصادی و فرهنگی اصلاحاتی به وجود آورند.
این استاد علوم سیاسی تاکید کرد: ممکن است که ما در انتخابات گزینه های متفاوتی پیشرو داشته باشیم. شاید در بهترین حالت بتوانیم بگوییم دولت آینده باید دولتی برآیند نیروهای خردگرای جامعه باشد. روندی که ما در انتخابات قبلی داشتیم، این بود که گروههای اصلاحطلب، نیروهای مستقل و خردگرا و اصولگرایان معتدل حمایت از روحانی را در دستور کار خود قرار دادند و به نظر می رسد این روند همچنان ساختار کلی خود را حفظ کند.
حق شناس افزود: البته در آن دوره به دلیل رد صلاحیت هاشمی و قطعیت حضور و حمایت از روحانی زمان گفتگوهای پیشا انتخاباتی نبود ولی امروز زمان کافی وجود دارد تا درباره این مطالبات و خواسته ها گفتگوهایی انجام شود و جریان اصلاح طلب به صورت دقیقتر مشخص کند که چه می خواهد و آیا روحانی میتواند این مطالبات را پاسخ دهد یا خیر.
وی با تاکید بر اینکه در یک نگاه راهبردی باید همه جوانب مورد ارزیابی قرار گیرد؛ چراکه جریان رقیب روحانی چهار سناریو را در دستور کار خود دارد، گفت: اولین سناریویی که جریان تمامیتخواه دنبال می کند، بحث انصراف داوطلبانه و اجباری روحانی از کاندیداتوری برای انتخابات است. سناریوی دوم استفاده از ابزارهای مرسومی که در شورای نگهبان وجود دارد، است.
عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی ادامه داد: سناریوی سوم تقویت رقیب و تضعیف روحانی است تا از این طریق بتوانند در عرصه رقابت جایگزینی برای روحانی پیدا کنند. سناریوی چهارم نیز این است که روحانی در عرصه بماند، اما نه یک روحانی قدرتمند بلکه یک روحانی منفعل.
حق شناس تصریح کرد: وقتی این سناریوها وجود دارد علی القاعده جریان اصلاحطلب نمیتواند آنها را نبیند و برایشان اندیشهای نداشته باشد. اصلاحطلبان باید برای همه این گزینهها برنامه داشته باشند و بتوانند در صورت اتفاق و وقوع هر کدام از این سناریوها رویکرد مناسب خود را طراحی کنند و به نتیجه برسانند.
این استاد علوم سیاسی خاطرنشان کرد: فرض کنیم در سناریو اول و در اواخل زمان ثبت نام، روحانی ثبت نام نکرد، البته این گزینهای غیرمحتمل است، اما اگر اتفاق افتد، جریان اصلاحطلب باید چه کاری انجام دهد؟ آیا باید سراغ گزینههای رقیب روحانی بیاید و در میان آنها یکی را انتخاب کند؟
وی گفت: جریان اصلاحطلب با توجه به این سناریو باید گزینه دیگری غیر از روحانی نیز داشته باشد و در مورد آن فکر کند.
عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی اظهار کرد: در فرض دیگر، اگر بعد از پایان بررسی تعیین صلاحیت ها، سخنگوی محترم شورای نگهبان همانند وضعیتی که برای هاشمی در سال ۹۲ پیش آمد، اعلام کرد طبق ارزیابیهای ما و بنا بر مصالحی آقای رئیسجمهور امکان ادامه حضور در رقابتهای انتخاباتی را ندارد، آیا جریان اصلاحطلب که میخواهد برای اداره جامعه برنامه داشته باشد نباید به این سناریوی احتمالی فکر کند؟
حق شناس تاکید کرد: اگر در رقابت های انتخاباتی جریان رقیب روحانی بتواند علی رغم سال ۹۲ مدیریت کند و به نامزدی برسد که زمینه رأیآوری بیشتری داشته باشد و فرضا سراغ احمدینژاد برود، جریان اصلاحطلب باید چه کاری انجام دهد؟ ما باید تمام احتمالات موجود حتی احتمالاتی که عملا غیرممکن باشد، اما روی کاغذ ممکن است را مورد بررسی قرار دهیم و برای هر سناریویی راهکار مناسبی داشته و دستمان برای ورود به عرصه انتخابات پر باشد.
این استاد علوم سیاسی تصریح کرد: منطقی این است که شما با ابزار مناسب و دست پر وارد عرصه انتخابات شوید. اینکه دست خالی بیایید و بگویید به این موردش فکر نکرده بودیم، نه جامعه از شما می پذیرد و نه فردای تاریخ از شما گذشت خواهد کرد.
نظر شما