خبرگزاری مهر، گروه بین الملل- احمد سادات: هفته گذشته (چهارشنبه ۲۸ مهر) در حال تماشای برنامه اَلاتِّجاه اَلمُعاکس (رویکرد مخالف) در شبکه قطری الجزیره بودم. این برنامه به صورت ویدئویی در شبکههای اجتماعی گروههای معارض و تکفیری دست به دست و منتشر میشود. تحلیلهای رسانهای از این ویدئو حکایت از درماندگی و فلاکت گروههای معارض سوریه دارد. اما این ویدئو چه بود؟
یکی از مهمانان برنامه، سرکرده گروه موسوم به «ارتش آزاد سوریه» بود. وی در این برنامه زنده با اعترافاتی، شبکه قطری و سایر شبکههای همسوی خود را رسوا کرد. از جمله مهمترین اعترافات وی میتوان به نکات ذیل اشاره کرد:
*گروههای معارض مسلح در سوریه حتی یک تیر بدون اذن سردمداران خارجی خود شلیک نمیکنند.
*ورود معارضان به حلب در رمضان ۲۰۱۲ بزرگترین خطای استراتژیک بود، چرا که این شهر حدود ۹ میلیون نفر را در خود جای داده بود که ۶ میلیون نفر ساکنان اصلی و سه میلیون نفر هم آوارگان سایر شهرها بودند، ولی امروزه این تعداد به ۲/۵ میلیون نفر رسیده با ویرانیها و.... و معارضان از اواسط سال ۲۰۱۲ تاکنون حتی یک وجب هم پیشروی نکردند.
*تا قبل از بحران سوریه مردم از نیروهای امنیتی سوریه در هراس بودند ولی امروزه نام «انقلابیون» لرزه به تن آنها میاندازد.
*اتاق عملیات معارضان به محلی برای تجمع دزدان تبدیل شده که همگی به دنبال منافع خود هستند.
*در جلسات، هر گروهی از گروههای معارض ادعا میکند که هزاران نفر مجاهد آماده برای نبرد دارد ولی در صحنه عملیات میبینید تنها دهها نفر به میدان گسیل میشوند.
اعترافات یادشده فوق که در واقع ناخواسته و در برنامهای زنده بیان شد به تنهایی سپهر رسانهای غربی، عربی و عبری را رسوا میکند که چگونه واقعیتهای صحنه را در تمام این مدت وارونه جلوه میدادند و امروزه «مجاهدین» و «انقلابیون» به تعبیر آنان در نزد مردم سوریه منفور هستند و همگان به دنبال فرار از مناطق تحت نفوذ هستند.
کافی است به رویکرد همین شبکه قطری و شبکههای همسوی آن نظری افکنده شود تا مشخص شود چگونه افکار عمومی مردم منطقه و جهان توسط این رسانهها به بازی گرفته شدند.
چهره تزویر در قاب شبکههای معارض
کسانی که در چندین مرحله و مقطع زمانی سقوط حکومت بشار اسد را ظرف مدت یک ماه حتمی میدانستند و ورود نیروهای به اصطلاح انقلابی را به دمشق اعلام میکردند امروزه چه پاسخی برای افکار عمومی دارند. آقای «ریچارد دابلیو مورفی»، دیپلمات کهنهکار به تازگی اعتراف کرده است که مسئولان آمریکایی به این نتیجه رسیده اند سقوط حکومت سوریه امکانپذیر نیست و باید مصالحه سیاسی هدف همه باشد و اسد به قدرتی بدل شده که نمیتوان وی را نادیده گرفت.
مگر نه این بود که طی این سالها، رسانههای مذکور درگیریهای سوریه را طائفه ای و فرقهای جلوه دادند، ولی درآوردن حتی یک مصداق از شعارها و اهداف مذهبی و فرقهای حکومت سوریه و حامیانش عاجز ماندند. مگر نه این که حتی به اعتراف شبکههای استعمار پیر (انگلیس) در حکومت سوریه، سنی و علوی و مسیحی و درزی و شیعه تا آنجا که وفادار به نظام باشند، سهیماند. وسنی مذهبها همیشه در بالاترین ردههای نظام سوریه حضور داشتهاند و هنوز هم در حلقه تنگ و بسته یاران بشار اسد حضور دارند یا اینکه اکثریت بدنه و فرماندهان ارتش سوریه را نیز سنی مذهبان تشکیل میدهند واساسا همه علویها، حتی اگر دیگر اقلیتها هم به آنها افزوده شوند، در حد و اندازهای نیستند که بتوانند سامان ارتش و نظام را سر پا نگاه دارند.
مگر نه اینکه بنا به اعترافات رسانههای انگلیسی، حکومت سوریه و همپیمانان آن در دفاع از مردم سوریه میان شیعه و غیرشیعه فرقی نمینهد و هواداران این نظام را از هر مذهبی که باشند، زیر چتر حمایت خود میگیرند. یا اینکه حتی حزبالله در جنوب لبنان به خانوادههایی سوری پناه داده که هدف حمله مخالفان بشار اسد قرار گرفته و از کشورشان آواره شدهاند و البته بسیاری از این خانوادهها، سنی مذهب یا مسیحیاند. از سوی دیگر، در حالی که علمای تکفیری فتواهای فراوانی علیه حکومت سوریه و شخص آقای بشار اسد صادر کرده حتی خون حامیانش را مباح شمردهاند و علاوه بر کشتار شیعیان به ویرانی حسینیهها و مراقد متعدد اولیای خدا پرداختهاند، آیا در طرف مقابل تاکنون از هیچ مرجع و روحانی شیعی فتوایی علیه مخالفان سنی مذهب بشار اسد شنیده شده است؟
گزارشهای مستندی که حاکی از مشارکت عوامل موساد و سازمان سیا و امآی۶ انگلستان و سرویسهای اطلاعاتی عربی و امنیتی ترکیه در بحران سوریه منتشر شده است آیا میتواند از دید افکار عمومی پنهان بماند؟ مگر همین رسانهها نبودند که از بحران سوریه به عنوان «انقلاب مردمی علیه دیکتاتوری» یاد میکردند و همواره بر منشا داخلی آن تاکید میکردند؟ پس چه شده که حتی یک تیر بدون اجازه اربابان خارجی آنها شلیک نمیشود؟
نظر شما