به گزارش خبرگزاری مهر، مساله پناهجویان اروپا امروزه به یکی از معضلات نه تنها اعضای اتحادیه اروپا بلکه حتی کشورهای شرق قاره سبز نیز که عضو این اتحادیه نیستند تبدیل شده است.
جنگ در سوریه، عراق، لیبی، افغانستان و حتی ناامنی گسترده در پاکستان، سریلانکا و بنگلادش، همگی باعث ایجاد موضوعی نه چندان جدید اما حائز اهمیت در روابط بین الملل به نام بحران پناهدگان شده است. مساله سیل پناهنگان روانه شده به سمت اروپا امروز نه تنها یک معضل سیاسی بلکه به مفهومی جامعه شناختی بدل شده است.
سوال امروز رهبران اتحادیه اروپا و البته معضل همه گیر میان آنها این است که چگونه باید با این معضل روبرو شد و به مقابله پرداخت؟ سردرگمی سران اتحادیه اروپا در خصوص مساله پناهندگان به حدی رسیده که آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان و بزرگترین حامی پناهندگان برای راهیابی به کشورش و قاره سبز، امروز خود به دنبال هر دستاویزی برای اخراج آنها از آلمان می گردد.
«اسلاوی ژیژک»، فیلسوف معاصر، برجسته و چپگرا در کتاب جدید خود با نام «پناهندگان، ترور و مشکلات دیگر با همسایگان» موضوع پناهندگان اروپا را از نگاهی جدید مورد بررسی قرار داده است.
وی معتقد است سران اتحادیه اروپا در حال حاضر دو راه را برای حل معضل پناهندگان در برابر خود می بینند. یا درهای کشورهای خود را به روی پناهندگان باز کرده و آنها را بپذیرند و یا دیگر هیچ پناهنده ای را پذیرا نبوده و همین تعداد پناهنده ای نیز که راهی کشورهای اروپایی شده اند را به تدریج بیرون رانده و به کشورهای مبداء خود و یا کشورهای ثالثی که بیرون از خاک اروپا قرار دارند انتقال دهند.
اما «ژیژک» در کتاب خود که توسط انتشارات «ملویل هاوس» منتشر شده، راه سومی را نیز پیشنهاد می دهد و آن اینکه اروپا پناهندگان را به عنوان بخشی از واقعیت راه یافته به این قاره در نظر گرفته و بر اساس همدلی و اتحاد جهانی از پناهندگان ستمدیده دفاع کرده آنها را نه به عنوان یک معضل و تهدید، بلکه بخشی جدید از جامعه خود پذیرا باشند. البته خود «ژیژک» هم معتقد است چنین چیزی در حد یوتوپیا یا همان آرمانشهر است اما در عین حال تاکید می کند که چاره ای هم جز این نیست. چرا که اگر اروپا فکری اساسی برای حل این معضل نکند و بخواهد به چشم بحرانی گذرا و موقتی به جای کنار آمدن و چاره اندیشی برای حل آن به فکر مبارزه های موقتی علیه آن باشد، مساله پناهندگان به تهدیدی بزرگ برای آنها بدل خواهد شد.
البته این فیلسوف معاصر در بخش دیگری از کتاب خود به این نکته مهم نیز اشاره می کند که مساله پناهندگان صرفا تهدید محض علیه اتحادیه اروپا به حساب نمی آید. بلکه کشورهای عضو این اتحادیه فرصت یافتند تا در سایه چتر موضوع پناهندگان بتوانند یک بازبینی کلی در ساختار این اتحادیه داشته باشند که به نظر می رسد اشاره وی به مساله خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا یا همان برگزیت باشد.
نظر شما