به گزارش خبرگزاری مهر، کتاب «منشور فرهنگی انقلاب اسلامی»، تالیف حجت الاسلام علی ذوعلم، پنج بخش مجزا دارد که در بخش اول به مبانی و مفاهیم کلیدی، بخش دوم اهداف، مقاصد و ارزش ها، بخش سوم عرصه ها مقولات، بخش چهارم راهبردها، اصول و سیاست های کلان و بخش پنجم آسیب ها و چالش ها می پردازد.
در پیشگفتار کتاب «منشور فرهنگی انقلاب اسلامی» آمده است: اغراق نیست اگر بگوییم امروز عمده جریان کفر و استکبار در عالم در برابر جریان انقلاب اسلامی صفآرایی نموده و از هیچ کوششی برای خنثیسازی تأثیرات وسیع و عمیق آن بر جهان دریغ نمیکنند. در حال حاضر، دشمن از روشهای گوناگونی برای ضربهزدن به انقلاب اسلامی استفاده میکند لکن مؤثرترین روشی که طی سالهای اخیر مورد استفاده قرار گرفته است، روش نرم و در رأس آن، پروژه استحالهسازی نیروهای انقلابی است.
استحالهسازی انواعی دارد؛ نوع شدید آن، دگرگون کردن ذهنیت حاکم بر فرد و تبدیل فرد از یک عنصر انقلابی به یک عنصر غیر انقلابی است. اما نوع خفیف آن، جابجاسازی یا کمرنگ نمودن خطوط و مرزهای فکری و فرهنگی و از بین بردن حساسیت های فکری-فرهنگی در افراد است. در این موقعیت، فرد استحاله شده، یا به عنصری خنثی و فلج تبدیل میشود، و یا بدون آنکه بداند، در میدان دشمن مستقر شده و عملا نقش تسهیل کننده را برای تحقق برنامههای دشمن بازی میکند.
برای مقابله با پروژه استحالهسازی، هیچ امری بهتر از رواج آزاداندیشی و تقویت بنیانهای فکری نیروهای انقلاب نیست. پروژه استحالهسازی، معمولا کار را با شناسایی و نفوذ در خلأها و ضعفهای فکری افراد شروع میکند؛ سپس تلاش میکند با بهرهگیری از همین خلأها و ضعفها، به تخریب مرحله به مرحله ساختمان ذهنی فرد بپردازد.
برای مقابله با این پروژه، تنها اقدام مؤثر، تقویت بنیه فکری نیروهای انقلاب و شفافسازی مرزهای فکری ـ فرهنگی برای آنهاست. در شفافسازی مرزها، مهمترین اتفاق، شناخت تمایزات اصولی جریان انقلاب و جریان معارض آن، سپس هویت و تشخصبخشی به نیروهاست. معمولا کسانی زودتر در معرض استحالهسازی قرار میگیرند که از هویت مستحکمی برخوردار نیستند. باید توجه داشت که گاه مرزهای فکری ـ فرهنگی برجسته و پررنگ است و تشخیص آن به راحتی ممکن است ولیکن گاه این مرزها از مو باریکتر و رنگ آن به سختی نمایان است. در این شرایط، تنها اشراف و عمقنگری فکری است که فرد را از ورود به مرزهای دشمن و ازدست دادن هویت خود صیانت میکند.
این کتاب با هدف تبیین محکمات و مرزهای اصولی اندیشه انقلاب اسلامی با مساعدت پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و توسط حجت الاسلام والمسلمین علی ذوعلم، تألیف شده است. این اثر قادر است تا علاوه بر روشن کردن بسیاری از ظرایف و پیچیدگیهای اصول فکری انقلاب، به ارتقاء توانایی مخاطب در تشخیص مرزهای انقلاب کمک نماید. این اثر به نحوی طراحی شده است که بتوان با برگزاری مستمر گارگاههای علمی، فرصت تقویت و بهروزسازی آن را در دوره های زمانی مشخص فراهم نمود. حتی قبل از نهاییسازی و انتشار این متن به صورت کتاب نیز کارگاههای متعددی برای سنجش قوت مباحث و کفایت آن برای تحقق هدف مورد نظر برگزار شده است. (ص۱۳و ۱۴)
هدف منشور
در این کتاب آمده است: «منشور فرهنگی انقلاب اسلامی» پاسخی است به این نیاز که در قالب متنی راهگشا جامع و مانع مبتنی بر دیدگاه های اسلام ناب محمدی (ص) مرزها و مواضع فکری ـ فرهنگی گفتمان انقلاب اسلامی را در برابر جبهه فرهنگ اومانیستی سلطه گر غرب معاصر روشن می کند و موجب ارتقای هم افزایی و کارآمدی جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی می گردد. (ص۲۰)
اسلام ناب محمدی (ص)
در ادامه این کتاب آمده است: خاستگاه فکری و پشتوانه اعتقادی گفتمان انقلاب اسلامی، اسلام ناب محمدی(ص) است. این اسلام در برابر اسلام انحرافی، اسلام آمریکایی، اسلام متحجرانه، اسلام غرب گرا و غرب پسند و اسلام مرفهان بی درد عبارت است از اسلام مبتنی بر عقلانیت فطری و سنت نبوی و عترت پاک پیامبر اکرم(ص) که در هر زمان و مکانی براساس روش اجتهادی می تواند پاسخ گوی نیازهای فرد و جامعه برای زمینه سازی کمال و پیشرفت آنها باشد. اسلام ناب محمدی (ص) اسلام جامع، کارآمد و رشد دهنده انسان ها است که با تکیه بر فطرت پاک و فعال سازی همه قوای فکری و عملی انسان، نجات بخش جامعه بشری از اسارت های فکری و اجتماعی و تبعیض ها و بی عدالتی ها و تحقیرهایی است که امروز دامن گیر آن است. (ص۴۷)
تمدن نوین اسلامی
مولف کتاب «منشور فرهنگی انقلاب اسلامی» نوشته است: تمدن عبارت است از نوع مدنیت و سامانه زندگی اجتماعی در عرصه های گوناگون فکری و فناوری و ساختار شکل گرفته و در هم تنیده مرتبط با آن در ابعاد اقتصادی، سیاسی و اجتماعی. سرآغاز تمدن ها را زمان شکل گیری شهرها به عنوان بستر و محصول تعامل نزدیک و همکاری آحاد مجتمع انسانی می دانند و آن را نقطه عطف تاریخ بشری تلقی می کنند. پیامبران الهی در شکل گیری تمدن ها نقش اساسی داشته اند و همه تمدن های بزرگ از یک سرچشمه دینی نشات گرفته اند چرا که همه عاصر اصلی برای ساختن یک تمدن در تعالیم الهی وجود داشته و نهادینه سازی روحیه همکاری و تعامل بدون وجود محور مشترک و اخلاقی ممکن نبوده است. (ص۵۴)
در کتاب آمده است: تفاوت اساسی تمدن نوین اسلامی پایه ریزی آن بر مبنای اندیشه و تفکر اسلام ناب محمدی(ص) اسنت. اسلامی که بر پایه تفکر و عقلانیت فطری استوار است، ایمان عمیق به خدای متعال و قرآن و پیامبر اکرم (ص) و اهل بیت(ع) براساس منطق و تعقل، انگیزه اصلی پویایی اجتماعی در آن است، دارای سرمایه های عظیم الهام بخش از قبیل عاشورا و فرهنگ انتظار می باشد، خردورزی، ولایت مداری، دانش جویی، تولید علم و نظریه پردازی، آزاد اندیشی، ارادی مسئولانه و مشارکت اجتماعی، تلاش و تدبیر توام با مجاهدت و مبارزه علیه ظلم و اسکتبار و دفاع از مظلوم، پاسداری از عدالت و پیشرفت، مردم سالاری، اخلاق حسنه و فضائل انسانی، وحدت و انسجام، معنویت و رابطه خداوند متعال، توکل و اخلاص و تقوا عناصر اصلی آن می باشند و در کنار عقل، از منابع معرفتی و هدایتی عمیقی همچون قرآ «کریم و روایات پیامبر اکرم(ص) و اهل بیت (ع) برخوردار است و با ساز و کار اجتهاد پویا و روشمند، نیازها و اقتضائات زمان و مکان را همواره لحاظ می کند و هرگز به بن بست فکری و اجتماعی و بحران های ناشی از نفسانیات و دنیاگرایی دچار نمی گردد. (ص۵۵و۵۶)
مراحل تکاملی انقلاب اسلامی
در کتاب آمده است: پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، نقطه پایانی بود بر دوران ۲۵۰۰ ساله نظام سلطنتی و استبدادی و سرآغاز دوران جدیدی نه تنها در ایران و کشورهای اسلامی که در مسیر اجتماعی و تمدنی جهان. رویکرد اساسی این تحول، بازگشت به سرچشمه های زلال فطرت انسان است که در اسلام ناب محمدی (ص) متبلور است و امید به شکل گیری جامعه ای اخلاقی و توحیدی پس از دوران های طولانی گریز از دین و معنویت. البته تحلیل شرایط نامساعد فرهنگی و سیاسی ایران در نیمه نخست دهه پنجاه شمسی و اوج گیری مبارزات اسلامی و پیروزی انقلاب در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ با رهبری الهی حضرت امام خمینی(قدس سره) این رویداد را در حد معجزه قرار می دهد که خدای متعال به عنوان هدیه ای الهی در دوران غربت و انزوای دین به مومنان و مستضعفان عنایت کرد. (ص۷۷)
اخلاق و ارزش های اخلاقی
در ادامه کتاب می آید: اخلاق و ارزش های اخلاقی از مهم ترین عناصر اهداف کلان فرهنگی است که در اسلام به عنوان غایت بعثت پیامبر اکرم (ص) تلقی می شود: بعثت لا تمم مکارم الاخلاق. ارزش های اخلاقی موجب سامان دهی و ارتقای معنوی و روحی انسان می گردد و معیار انسانیت شمرده می شود. دستیابی انسان ها به خلق و خوی مطلوب و شکل گیری جان انسان ها براساس فضائل اخلاقی، عالی ترین هدفی است که در عرصه فرهنگ باید پیگیری شود. ابتنای فکری انقلاب اسلامی بر آموزه های اسلامی به این معنی است که اگر هدف بعثت انبیای الهی ارتقای اخلاقی جامعه بوده است. هدف انقلاب اسلامی هم همین امر می باشد چرا که ریشه همه فسادها، ستم ها و تبعیض ها و عله العلل انحطاط جامعه انسانی در عرصه های سیاسی و اجتماعی و اقتصادی، عدم تربیت اخلاقی جامعه و بخصوص ضعف اخلاقی نخبگان و مدیران و مسئولان جوامع بشری است. از همین رو نقش بنیادین فرهنگ در اصلاح و رشد جامعه نمایان می شود. براساس منشور فرهنگی انقلاب اسلامی، جایگاه اخلاق در الگوی اهداف کلان فرهنگی مرتبط با معرفت و عمل است. بدین معنی که تعریفی که از اخلاق پذیرفته شده و مقبول می باشد که بر انگیزنده انسان برای ارتقای معرفتی و رشد بصیرت در ابعاد گوناگون باشد و بتواند در جامعه موجب تحرک، پویایی و عمل شایسته و مفید گردد. (ص۸۵)
مردم سالاری دینی
مولف می نویسد: مردم سالاری دینی یعنی حاکمیت نظامات اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی اسلام ناب براساس اراده، آگاهی و بصیرت و کنشگری آحاد اعضای جامعه اسلامی. مردم سالاری دینی نظریه گفتمان انقلاب اسلامی است در عرصه حکومت و سیاست و مدیریت جامعه. مردم سالاری دینی هم نظام استبدادی و دیکتاتوری را طرد و رد می کند و هم نظام دموکراسی لیبرال را چرا که هم استبداد و هم دموکراسی لیبرال تضییع حق خدا و نیز تضییع حق مردم است. مردم سالاری دینی، نه بر پایه حاکمیت و حکومت شخصی قبیله ای صنفی همچون نظام های استبدادی و نه بر پایه توافق مردم و حکومت همچون دموکراسی لیبرال که البته در ادعاها مطرح می شود که بر سه پایه اسلام و احکام و ارزش های الهی به عنوان پایه اصلی خواست و حضور امت در راستای اسلام خواهی و ولایتمداری و امامت فقیه عادل جامعه شرایط به عنوان ولی منتخب و نائب امام معصوم برا رهببری امت استوار است. مردم سالاری دینی جوهره ای مستقل از هر دو گونه نظام های استبدادی و دموکراسی دارد و از متن اسلام نشات می گیرد. (ص۱۲۴)
بیداری اسلامی
اسلام دین بیداری است. بیداری به معنای درک رویدادها و جریان های اجتماعی و سیاسی برخورد مناسب با آن ها حضو فعال در صحنه جامعه و غفلت ورزیدن از مسئولیت های اجتماعی در متن آموزه ها و ارزش های اسلامی نهفته است. فاصله گرفتن مسلمانان از اسلام ناب و معارف و آموزه های آن نفوذ اندیشه و فرهنگ بیگانه در بین مسلمانان غفلت جوامع اسلامی از وظایف اجتماعی و انفعال و وادادگی در تحولات سیاسی زمینه انحطاط مسلمانان را فراهم ساخت و جهان اسلام در خمودی و خواب آلودگی فرو رفت. قرن ها طول کشید تا نخبگان و عالمان روشن اندیش و مصلحان عالم اسلام توانستند توجه مسلمانان را به آموزه ها و حقایق اسلام جلب کنند و در برابر جریان های فکری چپ و راست و شعارهای جذاب لیبرالیستی و سوسیالیستی با شعار بازگشت به اسلام و قرآن جریان بیداری اسلامی را شکل دهند. صلای بیدار سازی امت تنبیه الامه و فریاد از خواب گران خیز از شرق و غرب عالم اسلام به تدریج بیداری اسلامی را به ثمر نشاند و موجب نهضت های اصلاح گرانه فکری و اجتماعی و ساسی شد. انقلاب اسلامی در ایران هم نقطه عطفی در جریان بیداری اسلامی بود که با پشتوانه فکری ناب اسلامی و برخورداری از ظرفیت بیدارسازی مکتب اهل بیت(ع) و به زعامت یک عالم فرهیخته در سطح مرجعیت دینی به پیروزی رسید و هم آغاز جدیدی بود برای موج قوی تر و پرشتاب تری در جریان بیداری اسلامی که جهان اسلام را تکان داد و به خصوص نخبگان و جوانان را به آموزه ها و آرمان های اسلامی جذب کرد و روح امید و حرکت در آنان آفرید. (۱۶۴و۱۶۵)
ابتذال فرهنگی
ابتذال فرهنگی یعنی فرو غلتیدن حامل ها و ناقل های فرهنگ در مسیر تحریک شهوات حیوانی و سرگرم سازی مخاطبان به لذات های پشت و گذرای دنیوی و غفلت از رسالت انسانی و معنوی فرهنگ در راستای دستیابی به حیات طیبه. آنگاه که فرهنگ جامعه سمت و سویی تکاملی نداشته باشد و در یک چرخه انحطاطی و بازتولید انگاره ها و محصولات پست و تکراری گرفتار شده و از پیشرغت و تعالی معنوی محروم باشد، جامعه دچار ابذال فرهنگی شده است. ابتذال فرهنگی ناشی از نارسایی و سستی مولفه های هسته ای فرهنگ جامعه است. جهت گیری و نوع باورها و ارزش های فرهنگی است که سرنوشت فرهنگ جامعه را رقم می زند دنیا گرایی، مادی پرستی، شهوت طلبی، لذت جویی، هوسرانی، منفعت طلبی، خودخواهی، رفاه زدگی، راحت طلبی و بی توجهی به حقایق زندگی و مسئولیت گریزی مبنای نگرشی ابتذال فرهنگی است. اگر این نگرش در بافت اصلی تولید کنندگان محصولات فرهنگی و روشنفکران و نخبگان جامعه و سیاستگذاران و مدیران و دست اندرکاران عرصه فرهنگ و هنر و رسانه رسوخ کند. (ص۱۹۷)
سیاست زدگی فرهنگ
نسبت فرهنگ و سیاست همواره از دغدغه ها و پرسش های اصحاب فرهنگ بوده است. دخالت های ناروای اهالی سیاست و قدرت در عرصه فرهنگ به ویژه آنچه قبل از انقلاب در ایران جریان داشت و آنچه امروز در عرصه پروژه جهانی سازی و تحمیل باورهای غربی به سایر جوامع جریان دارد این نگرانی و دغدغه را تشدید می کند که دخالت سیاست در فرهنگ موجب سیاست زدگی فرهنگ گردد و بنابراین اعمال نفوذ سیاستمداران و دستگاه های حاکمیتی را در عرصه فرهنگ برنمی تابد. (ص۲۱۴)
کتاب «منشور فرهنگی انقلاب اسلامی»، تالیف حجت الاسلام والمسلمین علی ذوعلم، به سفارش مرکز پژوهش های علوم انسانی اسلامی صدرا، به شمارگان ۲۰۰۰، به قیمت ۱۴هزار تومان، توسط انتشارات آفتاب توسعه چاپ و منتشر شده است.
نظر شما