به گزارش خبرنگار گروه دين و انديشه "مهر"، مشروعيت ويژگي اي كه باعث مي شود دستورالعملهاي يك رژيم با هدف ايجاد و اجراي قوانين، براي شهروندان آن رژيم قابل قبول باشند. همانطور كه وبر تاكيد كرده است مشروعيت مبناي بسياري از تفاوتهاي واقعي در شيوه اعمال قدرت را شكل مي دهد. بنابر آنچه معمولا مشاهده شده است هر قدرتي نيازمند آن است كه خود را توجيه كند. براي اعمال اقتدار مي توان سه بنيان برشمرد: سنت ، كاريزما و اقتدار قانوني و عقلاني ، كه اين نوع اقتدار از باور به مشروعيت قوانين مصوب و حق حاكمان براي صدور فرامين نشأت مي گيرد.
فرمان برداري، ناشي از تاثيرات مبتني بر سنت يا ويژگي هاي كاريزماتيك رهبر نيست، بلكه از نظم غير شخصي اي نشأت مي گيرد كه بر قانون بنا شده است. افرادي كه در ادارات دولتي كار مي كنند نيز به دليل قانوني بودن فرامين شان از اين نظم مبتني بر قانون بهره مي برند. اقتدار آنان محدود به حيطه اداره است و آنها نمي توانند به شيوه اي بوالهوسانه يا براي منافع شخصي شان از اين اقتدار استفاده كنند.
اس .ام ليپتدر اثر كلاسيك خود به نام انسان سياسي اظهار مي دارد كه : تداوم مشروعيت مستلزم آن است كه ظرفيت نظام سياسي براي ايجاد و حفظ نظم به كار گرفته شود و اينگونه باشد كه نهادهاي سياسي موجود مناسب ترين نهادها براي جامعه هستند.
ليپت استدلال مي كند كه ملل غربي همواره با سه مسئله دشوار روبرو بوده اند كه اين سه مسئله قابليت بر هم زدن ثبات سياسي را دارند:
1- جايگاه كليسا يا مذاهب مختلف در كشور.
2- اذعان طبقه كارگر به برخورداري كامل از حقوق اقتصادي و سياسي.
3- جدال مستمر بر سر توزيع درآمدلي.
بعضي از بزرگترين چالشهاي پيش روي مشروعيت دولت - ملت ها در دههاي 1970 و 1980 از جانب گروههايي بوده است كه مشروعيت مرزهاي منطقه اي دولت - ملت ها را نپذيرفته اند. اما در مجموع مي توان گفت كه توانايي صدور احكامي كه ديگران آن را به دليل مشروع بودن الزام آور بدانند يكي از اركان اصلي نظم سياسي با ثبات است.
نظريه بحران مشروعيت هم نظريه اي است كه كه يورگن هابرماس، ماركيست آلماني و يكي از اعضاي برجسته مكتب فرانكفورت در اواسط دهه 1970 آن را مطرح كرد. بنابه نظر وي، مردم از حكومت انتظار دارند كه به طور موفقيت آميز در اقتصاد مداخله كند و از اين طريق رفاه اقتصادي را تضمين نمايد. عدم موفقيت در انجام چنين هدفي مي تواند اعتبار نظام سرمايه داري را زير سئوال ببرد و مشروعيت آن را تضعيف كند.
خلاصه آنكه هيچ نظام سياسي نمي تواند و نبايد از مقوله اي مهم به ام مشروعيت به سادگي گذر كند. در اين رساتا مي توان تنوعي از نظريه هاي مشروعيت را پذيرفت اما نكاتي كه در باب مشروعيت در اين مقال از آنها سخن رفت ويژگيهاي مشترك هر نظامي هستند كه خواهان دست يازدين به مشروعيت است.
نظر شما