به گزارش خبرنگار مهر، اربعین از جمله پدیده هایی است که می توان آن را در بستر تمدنی و زمینه ای برای تحقق تمدن نوین اسلامی تحلیل کرد. وجوه تمدنی پدیده اربعین موضوع گفتگوی ما با حجت الاسلام سجاد ایزدهی است. متن زیر مشروح گفتگوی مهر با این عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی است؛
ظرفیتهای پیاده روی میلیونی اربعین در تمدن اسلامی
حجت الاسلام والمسلمین سید سجاد ایزدهی، در مورد ظرفیتهای پیاده روی میلیونی اربعین در تمدن اسلامی گفت: برخی از ادیان و جوامع ظرفیت های محدودی دارند که از این ظرفیتهای محدود قابلیت ایجاد و تبدیل به نظام همه جانبه میسر نیست. دین با توجه به ظرفیت هایی که دارد، ویژگی حرکت به سوی تمدن متمایز و ممتاز را دارد. تاریخ هم نشان داده که مسلمانان، تمدن هایی را ایجاد کرده اند و بالطبع تمدن ها هم تحولات اساسی را در جامعه ایجاد کرده اند. فارغ از این، بحث اسلام و شیعه هم مطرح هست. علاوه بر اسلام، خود شیعه هم می تواند تمدن متمایزی را نسبت به اهل سنت داشته باشد و عملا جامعه ای را با همه ارکان و اعضای خود تشکیل دهد.
وی اظهار داشت: همچنان که در تاریخ می بینیم اسلام توانست در چند قرن گذشته تمدن متعالی ای را به وجود بیاورد حقیقتا در آن زمان شیعه در حالت ضعف بود و ظرفیتهای دینی و مذهبی آن عملا فعال نشده بود اما اینکه شیعه و ویژگیهای آن می تواند ظرفیت برای تمدن سازی را داشته باشد. نکته اول این است که در تمدن از یک طرف که یکسری مبانی را باید دارا باشند که این ظرفیت را داشته باشد و نکته دوم اینکه واجد پیشینه ای باشد که رویکرد و ظرفیت تمدنی را داشته باشد و نکته سوم اینکه غایتی داشته باشد که به سمت جامعه مطلوب و حکومت آرمانی پیش رود.
وی افزود: از یک طرف ما با آموزه هایی در شیعه روبرو هستیم که از سوی اهل بیت(ع) ارائه شده است و از سوی دیگر به عقلانیت در شیعه بسیار تاکید کردهاند. این مبانی که تاکنون ذکر کرده خواسته یا ناخواسته ما را به سمت ایجاد تمدن ممتاز سوق می دهد و در کنار اینها سیره ای داریم که چه در عاشورا و چه در اربعین منطقی را ارائه می کند که اگر قرار باشد تمدنی شکل بگیرد، طبیعتا این تمدن براساس ارزشهایی شکل می گیرد که با ارزش های موجود تمدن و سایر تمدنهایی که معروف شده اند متمایز است که عاشورا نماد جدی است و از آن جایی که ذکر شده «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا» یعنی این منطق را در هر زمان و هر مکانی می شود اجرا کرد؛ آن هم به صورت حداقلی و یا حداکثری.
ایزدهی در ادامه سخنانش گفت: یعنی اینکه فرهنگ عاشورا را به صورت حداقلی در هر تمدنی می توان گسترش داد. در خصوص رفتارهای فردی می توان آن را در رویکرد حداکثری اجرا کرد و در قالب حکومت یک جامعه و تمدن وسیع باشد. این تمدن رویکرد خدایی دارد و عقلانیت با آن همراه است و رویکرد سعادت و ظلم ستیزی و برابری اقشار اجتماعی و کرامت انسانی، تقویت محوری دارد. عملا نکته ای که در عاشورا و خود اربعین وجود دارد معمولا حرکت است و در عاشورا امام حسین(ع) به سمت رویکرد و جامعه و نتیجه مطلوب می رود. در اربعین هم اینگونه است و جامعه و مردم در حرکت و در فرآیند شدن قرار می گیرند.
ویژگی های یک تمدن اسلامی
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی بیان کرد: تمدن یعنی اینکه انسان ها از ظرفیت های حداقلی شان به سمت حداکثری حرکت کردن و آن موعود را که در تفکر شیعه داریم در نظر گرفته و به سمت آن و رسیدن به جامعه مطلوب حرکت کنند. اینها از ویژگی های یک تمدن است که اگر تمدن شکل گیرد و این مولفه ها را نداشته باشد نام تمدن را نمی توان روی آن گذاشت یا اینکه بعد از مدتی با شکست مواجه می شوند. گرچه تمدن به معنای جلوه های مدنیت چه بسا در بعضی موارد معنا شود اما نرم افزارهایی که یک جامعه به واسطه آنها شکل می گیرد نرم افزارهایی هستند که با این سه منطق مبانی و مبادی، الگوسازی عاشورا و بحث غایت محوری که بحث مهدویت است، شکل می گیرد.
وی با بیان اینکه در بحث عاشورا و اربعین به طور خاص چه تاثیراتی می توانند در تمدن موعود نقش داشته باشند، گفت: ما نگاه می کنیم در بحث اربعین مشارکت همه مردم در یک فرایند است و همه مردم نه از نظر نهادهای دولتی و حتی نهادهای مردمی از باب «کلکم راع و کلکم مسئول عن رعیته» خودشان بانی امر می شوند و هم خودشان میزبان و هم خودشان مهمان هستند. از سرمایه های خودشان برای رسیدن به اهداف استفاده می کنند. در این تمدن مطلوب هیچ فرقی بین کشور و کشور دیگری و زبانی با زبان دیگر و قومی با قوم دیگر، رنگی با رنگ دیگر وجود ندارد.
ایزدهی افزود: چنانچه مشاهده می کنیم در کربلا، عاشورا، امام حسین و اربعین هیچ فرقی نمی کند افراد از کدام قوم و رنگ بوده اند و همه در راستای یک هدف واحد با هم حرکت می کنند بلکه هویت جمعی با محتوای اربعین یعنی حرکت به سمت ارزش های حسینی و با محوریت کربلا یعنی ظلم ستیزی و عدم سکون و ارزشها. این نکاتی است که در اربعین و عاشورا مشهود است و اگر بخواهد تمدنی ایجاد شود جز به واسطه این موارد میسر نخواهد بود.
تفاوت تمدن در عصر حضور امام و در عصر غیبت امام
این محقق و نویسنده کشورمان با بیان اینکه ایثار، مهربانی، وحدت، همگرایی و تقوامحوری از مولفه هایی است که در اربعین ما مشاهده می کنیم، بیان کرد: در مراسم اربعین هم با توجه به این گرایش، مهمان و میزبان همه خود را در یک جهت و یک سمت می بینند و هزینه های مادی و معنوی با افتخار صورت می گیرد، ایثار به مثابه یک ارزش و حرکت و رسیدن به یک مطلوب با همه سختیها و مشکلات ارزش تلقی می شود و اگر قرار باشد تمدنی شکل بگیرد آن تمدن مطلوب جز به واسطه مواردی که عرض کردم حاصل نمی شود و این امور عمدتا جزو آرمان گرایی است که هم در عاشورا و هم در اربعین یافت می شود، اینها را ما جدا از بحث های نظری و رویکردهای فردی بتوانیم تبدیل به الگو کنیم، آنگاه می شود به عنوان طراز اینها را در نظر گرفت و تمدن را بر آن اساس تشکیل داد.
وی با تأکید بر اینکه اگر این تمدن شکل بگیرد در آن، نظام طبقاتی وجود ندارد، بلکه نظام ارزشی وجود دارد، گفت: همه این ظرفیت های جامعه در مسیر شدن و تعالی شکل می گیرد و تمایز افراد وجود ندارد و عقل مهمترین مولفه در این جامعه است و رتبه در این تمدن وجود ندارد. اصل روی ایثار گذاشته می شود و حقوق در سایه ارزشها معنا پیدا می کند، نه بر پایه امتیازات قراردادی اجتماعی و سرمایه هایی که افراد دارند، لذا می توان به درسهای اربعین رجوع کرد و جامعه را ساخت.
وی افزود: نکته دیگری که در بحث اربعین برای تمدن سازی مهم است این است که این روایت که اربعین را از علامات مومن حساب می کند و با ۴ مورد دیگر یعنی انگشتر به دست راست گذاشتن و بسم الله الرحمن الرحیم را بلند گفتن و نماز ۵۱ رکعتی خواندن (مشتمل بر نماز اصلی و نمازهای نافله) و غیره نمادهایی هستند که به واسطه آن مؤمن از غیر مؤمن متمایز می شود، لذا تمدن چون مبتنی بر یکسری ویژگی های ظاهری و نمادهای بیرونی است، باید نمادی داشته باشد که این نمادها مبتنی بر همین ارزشهای پنج گانه یعنی نماز، ویژگی های ظاهری (چه در انسان و چه دربناها و در جامعه) باید نمودار شود. بنابراین تمدن غنی شیعی علاوه بر محتوا بر ظواهر مشخص کننده ماهیت افراد و جامعه میسر می شود.
وی با تأکید بر اینکه اربعین برای شیعه به مثابه حج است برای مسلمانها، گفت: به این معنا که اگر مسلمانان در حج در یک زمان واحد در یک مکان واحد گرد هم می آیند و همه اختلافات را کنار هم جمع می شوند شبیه همین اتفاق البته با عظمت بیشتر درکربلا و در روز اربعین رخ می دهد و همه شیعیان گرد هم جمع می شوند و برای یکی شدن تلاش می کنند و اینها می توانند نمادهایی باشند برای تولید، تقویت و تحقق تمدنی که می تواند در جامعه شیعی شکل گیرد و انقلاب اسلامی می تواند بستر آن را فراهم کند.
وی در پایان سخنانش در مورد تفاوت تمدن در عصر حضور امام و در عصر غیبت امام گفت: اینها مقوله های تشکیک زا هستند. تمدن ها هم مقولات حداکثری دارند و هم حداقلی. به عبارت دیگر نمی توان گفت تمدن به غایت خود رسیده است. تمدن بعد از شکل گیری ارتقا و توسعه می یابد و مسیری که امام معصوم در آن نباشد تمدن در آن شکل می گیرد ولو به غایت و سرانجامش نرسد و ما به الگوی امامت و بر اساس الگوی نظام ولایت تمدن را شکل می دهیم تا در راستای اهداف آنها باشد اما اگر ما در مواردی ابهام داشته باشیم و در حرکت مطلوب نباشیم امری طبیعی است اما در بحث تکمیل و ترقی و تعمیق تمدن با وجود امام معصوم(ع) این موارد هم محقق می شود به این معنا که اگر نباشد اتفاقی نمی افتد، بلکه براساس آرمان های آنها شکل می گیرد و وجود آنها این تمدن را به حالت تعالی می رساند.
نظر شما