اين شاعر جوان معاصردر ادامه تصريح كرد : بعضي اوقات در جاهايي احساس شده كه فضاي اينترنت فضاي زياد سالمي براي ارائه كار نيست و آن سنديت لازم براي كار را هم ندارد . به هرحال خيلي از دوستان ما در اين فضاها هستند و در خيلي از سايت ها حتي كارهاي خود من را استفاده كرده اند منتها در مجموع آن را مثبت ارزيابي مي كنم و اگر با يك چهارچوب و معيار خاصي باشد و بتواند مقداري از مشكلات غزل امروز را كم كند خوب خواهد بود .
ميرزايي با اشاره به موقعيت غزل در نظام ادبي امروز ، ياد آور شد : در" غزل " هم قابليت رسيدن به فرم وجود دارد و اين امكان درغزل هست كه بتواند به طور جدي در حوزه نقد معاصر قرار بگيرد . منتها نه با اين دستگاه زيبا شناسانه اي كه در كار من وجود دارد يا در كار نسلهاي قبل مثل مرحوم منزوي يا ديگران ، يعني اين قدر ظرفيت در غزل زياد هست و ظرفيت هاي نا مكشوف وجود دارد كه مي شود خيلي كارها انجام داد و به خيلي مهارت ها دست پيدا كرد ، من فكر مي كنم اگربه هرحال شاعراني باشند كه بتوانند از اين تجربيات و كارهايي كه در غزل ( چند نسلي كه پس از نيما تا دهه هفتاد ) انجام شده ، بهترين استفاده را بكنند و همچنين از تجربيات ديگري كه در ساخت ساير قالب ها وجود دارد مثل سپيد و به طور كلي شعر معاصر و امكانات خود غزل هم بهره بگيرند صددرصد مي توانيم يك زبان و دوره درخشان براي غزل در دهه هاي بعدي داشته باشيم و اصولا تلاش هايي كه در دهه هفتاد شده همين بوده . الان هم رگه هاي اميدوار كننده اي در شعر ما هست .
محمد سعيد ميرزايي خاطرنشان كرد : متاسفانه همه كنگره هايي كه تا كنون برگزار شده " چه اينترنتي يا غير اينترنتي " و جاهايي كه اظهار نظر شده است ، خصوصا نسبت به شعر و غزلي كه در دهه هفتاد شكل گرفته واقعا مغرضانه بوده و اصولا نود درصد اينها هم واقعا صلاحيتي ندارند ، به خاطر اين كه پايه هاي زيباشناسي و آن ارزش هاي مدرنيته كار را نمي دانند و اكثرا هم با آن ديدگاه زيباشناسانه اي كه در سبك حافظ و عراقي هست غزل را بررسي مي كنند در صورتي كه غزل بسيار وسيع است و ما آنقدر تجربه مدرن در كار مولوي و حضرت بيدل داريم كه نا مكشوفند .
نظر شما