۲۹ شهریور ۱۳۸۵، ۹:۵۷

/ گزارش مشروح مهر از نشست بررسي منظومه و نمايشنامه " ليلي و مجنون " /

ليلي و مجنون نظامي به نيازهاي امروز پاسخ مي دهد / نمايش پري صابري بيشتر به طنز شبيه است

ليلي و مجنون نظامي به نيازهاي امروز پاسخ مي دهد / نمايش پري صابري بيشتر به طنز شبيه است

فرزان سجودي گفت : اين نمايش حتي اركستراسيون و انسجام متني هم ندارد و نوعي كولاژ و پارودي است كه شخصيتي در آن به چشم نمي خورد. من در اين نمايش نوعي كولاژ پست مدرن از ليلي و مجنون ديدم كه بيشتر به طنز شبيه بود.

به گزارش خبرنگار فرهنگ و ادب مهر، نشست بررسي منظومه " ليلي و مجنون " نظامي و نمايشنامه اي به همين نام از پري صابري در شهركتاب با حضور پري صابري (كارگردان نمايش ليلي و مجنون) مهدي محبتي و فرزان سجودي عصر روز گذشته برگزار شد.

علي اصغر محمدخاني دبير نشست هاي شهركتاب در اين باره گفت : ليلي و مجنون در عين عاشقانه بودن، زباني پاك و عفيف دارد و بيشتر جنبه اي عارفانه از عشق را مدنظر داشته است.

وي به آوازه نظامي گنجوي در مشرق زمين اشاره كرد و ادامه داد : تقليدهاي زيادي از متن ليلي و مجنون صورت گرفته و بيشتر آثار نظامي در شبه قاره و آسياي مركزي و يا شمال آفريقا ترجمه شده است. مثلا در چين و در بخش مسلمان نشين سين كيانگ به اين اثر توجه زيادي شده و داستان آن بسيار رايج و تاثيرگذار بوده است.

محمدخاني تصريح كرد : دهلوي، كاشاني، استرآبادي، زماني يزدي و بسياري شعراي ديگر از منظومه او تقليد كرده اند و نزديك به شصت منظومه با اقتباس از آن نوشته شده و سي منظومه نيز در پاسخ به ليلي و مجنون نظامي به تقرير درآمده است. اين قصه به هنرهاي خطاطي و مينياتور هم نفوذ كرده و موجب احياي آنها شده است.

 

سپس پري صابري كارگردان نمايشي كه با اقتباس از اين اثر به روي صحنه رفته است، گفت : كاري كه من انجام مي دهم مطرح كردن گنجينه اي است كه به ما ارث رسيده و در حال خاك خوردن است. خوشحالم كه اجراهاي من باعث مطرح شدن اين گونه آثار مي شود. ما صاحب گنجينه هاي فراواني هستيم و هيچ ملتي شايد مثل ما حرف هايش را با شعر بيان نكرده باشد.

وي اضافه كرد : وقتي قصه اي در شعري مرا تكان مي دهد تصميم مي گيرم به آن بپردازم و در لذت بردن از آن مردم را هم شريك سازم. من محقق نيستم و در تئاتر هم در پي مستند سازي نيستم. بايد بگويم در زمانه اي كه عشق از ياد رفته است قصه اي كه از پيروزي عشق سخن مي گويد اقدامي از سر تعهد و صميميت نسبت به اثر است. از وقتي كه من توجه به ادبيات ايران را به جاي نمايشنامه هاي خارجي شروع كرده ام شور و هيجاني در مخاطب ايجاد شده و آنان به دنبال فرهنگ مي آيند و نمايش را مي بينند.

در ادامه دكتر مهدي محبتي با طرح اين سوال كه آيا مجموعه قصه هاي نظامي آثاري تاريخي هستند و يا به نياز امروز ما پاسخ مي دهند، گفت : اين قصه ها داراي چهار لايه اند كه ابتدا افسانه ها، سپس حكايت، بعد تاريخ و سپس نيازهاي روز جامعه در آنها مشهود است. بنابراين منظومه هاي نظامي به نيازهاي امروز نيز پاسخ مي گويد.

وي ادامه داد : آيا طبقات فقير با همه پاكي و صداقت مي توانند پلي به آرزوهاي خود بزنند؟ در خسرو و شيرين اين حرف به بهترين نحو زده مي شود. خسرو صاحب قدرت است و شش هزار بانو در حرمسرا دارد و اصلا اهل عشق و دلدادگي نيست. در برابر او فرهاد هيچ ندارد به غير از دلي پاك و عاشق. در تاريخ طبقاتي مردم ما هميشه فرهادها بازنده اند. فرهاد هر چه دارد در طبق اخلاص مي گذارد ولي خسرو تنها در پي كامجويي است.

وي به ارجاعات شعراي ادوار گوناگون ايران نظير حافظ و ابتهاج به ليلي و مجنون اشاره كرد و افزود : اين امر نشان مي دهد بعد چهارم يا امروزي بودن قصه هاي نظامي درست است. نظامي به اين نكته توجه مي كند كه اساسا عشق چرا به وجود مي آيد و چه چيز باعث بروز آن مي شود؟ علم روان شناسي در علت بروز عشق مساله نياز را طرح مي كند كه يكي از مهم ترين عوامل است اما اعلام مي كند كه وقتي آدم ها به هم مي رسند و آن نياز رفع مي شود عشق هم تبديل به دافعه مي شود چون انگيزه اي براي امتداد آن وجود ندارد. در واقع كم كم نياز در آدمي تبديل به ناز مي شود اما آنچه نظامي بيشتر به آن پرداخته و از لحاظ رواني مهم است اين است كه ريشه عشق نه ناز است و نه نياز بلكه ضرورتي تاريخي است.

اين استاد ادبيات با برشمردن مراتب نه گانه عشق مجنون، تصريح كرد : آنچه ضد عاشقي است قراردادهاي اجتماعي است و علت حرام بودن عشق در جوامع نيز اغلب قراردادهاي اجتماعي و وظايف و مصلحت هاست. بنابراين قراردادهاي جامعه و نيازهاي اوليه هستند كه در وهله اول با عشق در تضادند. يعني ليلي و مجنون بايد با قراردادهاي سنگين و مستحكمي به ستيزه درآيند.

وي اضافه كرد : در آن زمان عاشقي را نوعي هنجارشكني و جنون توصيف مي كرده اند و نظامي هم تكرار مي كند كه مجنون آدم شوم بختي است كه گرفتار عشق شده است. عامل بعد خانواده است كه عشق را مرزشكن معرفي مي كند. چنين روندي را در تريستان و ايزوت و رومئو و ژوليت هم مي بينيم. سپس تفاوت هاي فردي ليلي و مجنون هم توسط نظامي طرح مي شود، اين كه مجنون كاملا معطوف به ليلي است اما ليلي معطوف به خودش.

محبتي ، كل خمسه نظامي را طرحي زيباشناسانه دانست و تصريح كرد : غير از خود، خانواده و جامعه با تقدير چگونه مي توان مواجه شد؟ آيا نمي شد آنها در زماني بعدتر، فرهنگي ديگر و جغرافيايي متفاوت مي زيستند و اين قدر رنج نمي بردند؟ اساسا عشق مثلثي است شامل عشق، حسن(زيبايي) و حزن. فراغ و جدايي همواره يك ضلع اين مثلث بوده است.

سپس يارتا ياران از بازيگران نمايش ليلي و مجنون با حيرت انگيز خواندن زبان فارسي، گفت : شاعران ايراني ميراث گرانقدر و بي نظيري را بر جاي گذاشته اند. آلماني ها شعر گوته و انگليسي ها شعر شكسپير را امروز نمي توانند بخوانند ولي ما ايراني ها كاملا مي توانيم شعر گذشته خود را بخوانيم. زبان فارسي از لحاظ زيبايي و آوايي هم جزو زيباترين زبان هاي دنيا محسوب مي شود. ما داراي زباني باشكوه با ظرفيتي شگفت انگيز هستيم ولي نسل امروز ما به روايت پژوهش هاي دانشگاهي از تعداد واژگاني كه براي امور مختلف خود بهره مي برد بين 300 تا 350 كلمه است.

وي ادامه داد : ما با اين سنت عظيم خود نسلي كم سواد و كم دانش داريم. بنابراين وقتي هنرمندي تئاتري اثري را از اين سنت انتخاب مي كند كه پس زمينه آن شعر فارسي است بخشي از ادبيات ما زنده مي شود و حداقل هر شب نهصد تماشاگر را به سالن مي كشاند  و اين خود اتافقي خجسته است.

در ادامه نشست فرزان سجودي با تاكيد بر اين كه بدون پايه علمي و مستدل و از سر شيفتگي نبايد زبان خود را برترين زبان دنيا به شمار آورد، گفت : تئاتر ليلي و مجنون اثر پري صابري به قول وي روايت او از منظومه نظامي بوده اما مستند نيست. با اين وجود نام آن ليلي و مجنون و ماخوذ از نظامي است. اين امر را مي توان رابطه بينامتني دانست و حال بايد ببينيم بين متن نظامي و متن صابري چه اتفاقي افتاده است؟

وي افزود : متن نظامي متني منظوم و جزو روايتگري منظوم در ايران است. در واقع كار او در حوزه روايي و زباني است اما اثر پري صابري بنا به تئوري هاي ارسطو نوعي نمايشگري است و چيزي را در معرض ديد تماشاگر قرار مي دهد. برخي معتقدند اين دو از جنس هايي متفاوت هستند و نمايش در زمان حال رخ مي دهد و در روايتگري، فردي داستاني را در گذشته روايت مي كند. در واقع روايتگري ، توصيفي است و نمايشگري، نشان دادني و ديالوگ محور.

 اين استاد دانشگاه با تاكيد بر اين كه توصيف در نمايش مي بايست ديده شود، اضافه كرد : بايد بدانيم نمايشنامه اي چون هملت براي اجرا نوشته شده و به همين دليل ابزارهاي لازم را براي نمايشگري در خود لحاظ كرده است. ولي ليلي و مجنون اثري نيست كه براي نمايشگري نوشته شده باشد و در ترجمه آن براي تئاتر بايد ديد آيا اين امر امكان پذير است يا خير؟ تمام جدل ميان ادبيات و سينما و يا شعر و نمايش هم در همين است و معمولا در اقتباس ها عناصري از زبان از دست مي رود چرا كه زبان وسعت بيشتري براي خيال پردازي دارد ولي در نمايش همه چيز مطابق با ضوابط و قواعد محدودي است.

اين استاد نشانه شناسي تصريح كرد : قطب ديگر - درام - معتقد است اصولا الزامي به رعايت آن اصول نيست و با حفظ ارتباط بينامتني مي توان اجرا و اقتباسي نوين از اثر ارائه كرد. به اعتقاد من در نمايش خانم صابري اطلاعات دراماتيك بسيار كمرنگ است و آن را مي توان تماشاگه و عاري از درام بنيادي و كنش بنيادي و شخصيت محوري تلقي كرد.

سجودي ادامه داد : اثر پري صابري نمايشي كارناوالي و فستيوالي است كه 5/2 ساعت با رسانه هاي ديداري و شنيداري مثل آواز و موسيقي و انواع رقصه ها و صحنه هاي مكانيكي و ... اجرا شده است. در نتيجه به لحاظ نشانه شناسي و اطلاعات سيگنالي با عناصر زيادي روبرو هستيم ولي درام در مقابل اينها كمرنگ است.

بعد از اين سخنان پري صابري با انتقاد از نوع نگاه منتقدان و مسئولان نشست به تئاتر او، گفت : من حرف هاي شما را قبول ندارم ضمن اين كه به دليل اجراي نمايش فرصت پاسخ دادن هم ندارم. فقط مي گويم كه شما با مغزتان حرف زديد و من با قلبم.

با ترك كردن جلسه از سوي كارگردان نمايش، فرزان سجودي با ابراز تاسف از عدم نقدپذيري هنرمندان در عين داعيه داري دموكراسي و شعارهايي از اين دست، ادامه داد : ليلي و مجنون به روايت پري صابري متكي بر اطلاعات سيگنالي است. نمايش فاقد كنش دراماتيك است و هيچ چالشي در آن مطرح نمي شود. سنت هاي خشن عرب موجود در منظومه به طنز و پارودي تبديل شده و به همين دليل هيچ گونه همدردي و همراهي مخاطب را با شخصيت ها دامن نمي زند.

وي پرفروش بودن نمايش را دليل موفقيت و كيفيت اثر ندانست و تصريح كرد : سالن نمايش دماوند هم هميشه مملو از جمعيت است چون پر از موسيقي و كارناوال است. من سعي مي كنم از واژه شو به جاي كاباره در مورد اين نمايش استفاده كنم و بنابراين طبيعي است كه از اين ظواهر استقبال شود. اين اثر اصلا دراماتيزه نيست و همه اش كولاژ تصاوير پروجكشن و رقص و موسيقي و ... است.

سجودي به دوري شخصيت هاي نمايش از شخصيت هاي نظامي گنجوي اشاره و خاطرنشان كرد: من بيشتر به اين اثر مي خنديدم تا اين كه براي فرجام ليلي و مجنون گريه كنم. اين اثر كالايي مصرفي و ديداري و شنيداري و سرشار از هجو و پارودي و نمادهاي پست مدرن است و بنابراين ويژگي ها كاملا طبيعي است كه با مخاطبان زياد همراه شود.

سپس دكتر مهدي محبتي با تاكيد بر اين كه نويسنده و طراح نمايش كوچك ترين اطلاعاتي از نظامي گنجوي و ليلي و مجنون نداشته، تصريح كرد : ليلي و مجنون مهم ترين نماد عشق در كشور ماست و نمي توان به شيوه چسب و قيچي و سرسري به آن پرداخت. صابري مي گويد كه نمايش اش را از نظامي اقتباس كرده ولي يك سوم اشعار نمايش هم متعلق به نظامي نيست. او اگر وفادار به متن بود قصه هايي از اين متن را بكار مي برد. ما اين اجازه را نداريم كه به هر شكل ممكن كولاژي از اين اثر بسازيم. در حوزه تاويل متن، بايد اصول را رعايت كرد و دراماتيزه كردن متني ادبي اقدام دشواري است و به شكل تركيبي و آسان محقق نمي شود.

وي عامل استقبال مخاطب از يك اثر نمايشي يا ادبي و سينمايي و ... را دليل كامل بودن اثر ندانست و ادامه داد : لزوما آنچا عامه پسند است درجه يك و بي نقص نيست و علت استقبال از اين اثر هم اين است كه ما نه كافه نداريم و نه قهوه خانه. بايد بدانيم در حافظه فرهيختگان ماندن هم ملاك برتري است و اين اثر حتي لذت ادبي و دراماتيك را در مخاطب ايجاد نمي كند.

در ادامه نشست دكتر فرزان سجودي با اشاره به اين كه نظامي گنجوي بدون اطلاع از تئاتر و نمايشنامه بيش از پري صابري وجوه دراماتيك را در كارش لحاظ كرده است، گفت : مجنون اين نمايش شخصيتي خل و دچار اختلال حواس است ولي نظامي شخصيتي فرآيندي طراحي كرده كه به صورت تدريجي متحول و دگرگون مي شود.

وي تصريح كرد : اين نمايش از اصول زيبايي شناسي پست مدرن استفاده كرده و مثل شوهاي  MTV آن را به شكل كالايي مصرفي ارائه مي دهد. تنها چشم و گوش مصرف كننده اين نمايش است. مي دانيم كه در لاله زار شو و قطعات آوازي و رقص براي داشتن شبي مفرح اجرا مي شده و اين نمايش هم الگويي از نمايش هاي لاله زاري را در خود دارد. ما چون امروز آن نمايش ها را نداريم و كنار گذاشته ايم چنين اثري با داعيه دفاع از ادبيات فارسي عامه پسند مي شود.

 

کد خبر 382815

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha