به گزارش خبرگزاري مهر، جريان صدر و هيئت علماي اهل تسنن عراق نسبت به اظهارات جلال طالباني مبني بر حضور طولاني مدت نيروهاي آمريكايي در عراق واكنش نشان دادند و آن را خواسته طيف خاصي در عراق دانسته و اظهارات طالباني را غير مسئولانه خواندند .
تاكنون اظهارنظرهاي متعددي درباره حضور نيروهاي آمريكايي در عراق به كرات از جانب مسئولان عراقي مختلف اعم از شيعه و سني و كرد شنيده شده است، ولي تاكيد بر طولاني مدت بودن حضور نيروها در اظهارات مقامهاي عراقي به تناسب وابستگي آنها به طيف هاي مختلف فرق داشته است . كردها بيشترين حامي در ماندگاري نيروهاي خارجي و سني ها كمترين درصد موافقت را با حضور نيروهاي بيگانه دارند .
قوميت عرب عراق اعم از شيعه و سني و همچنين همسايگان اين كشور به دفعات نگراني خود را از عملكرد كردهاي عراق اظهار داشته اند و حساسيت هاي اخير نيز ناشي از افزايش اين نگرانيها به دليل تحولات منطقه در چند ماه اخير است .
اين نگراني ها به سه دليل بر پا شده است كه مي توان آن را در سياست جهانشمولي آمريكا ، خروج از انزواي اسرائيل و تحقق كشور مستقل كردستان جستجو كرد .
سياست آمريكا : آمريكايي ها به دليل سياست هژمون محور خود، خواهان حضور دائمي در عراق هستند در حالي كه مردم عراق به آن به عنوان لكه سياه در تاريخ سياسي خودشان مي نگرند و اين حضور را در جهت منافع واشنگتن قلمداد مي كنند، مقامهاي كرد با سياست موافقت با حضور آمريكا در عراق در قبال جلب رضايت و همكاري آنها براي زمينه چيني يك كردستان مستقل هستند.
نگاه اسرائيل : دومين نگراني به سياست كهنه رژيم صهيونيستي در قبال اقليت هاي قومي و ديني در منطقه خاورميانه برمي گردد. هدف از اين سياست تضعيف كشورهاي عربي، ايجاد مشكلات داخلي در اين كشورها و دوركردن هر چه بيشتر قدرت دولتهاي عربي از آوردگاه چالش با اسرائيل است. اين سياست در چند سال گذشته در مورد كردستان عراق به راحتي دنبال شده است .
نفوذ اسرائيل دركردستان به دهه هاي شصت و هفتاد ميلادي و دوران جنگ هاي جدايي طلبانه كردها با دولت عراق بر مي گردد. در آن دوران دولت هاي اسرائيل و ايران، هر كدام به دلايل خودشان، بر آن بودند كه با تقويت كردهاي عراق در مبارزات جدايي طلبانه شان، دولت مركزي عراق را تضعيف كنند. قرارداد سال 1975 بين ايران و عراق، به حمايت دولت ايران از كردها پايان داد ، اما نياز اسرائيل به ياران و متحدان غير عرب در دريايي از دشمنان عرب تبار به جاي خود باقي ماند.
شرايط ايجاد شده بعد از دو جنگ آمريكا و عراق، نا امني روز افزون عراق و دستيابي ايران به فناري صلح آميز هسته اي و از سوي ديگر تقويت پايه هاي دولت خودمختار كرد و نياز آن به يك يار منطقه اي قدرتمند ، اسرائيل و كردستان را به هم نزديك كرده است. نتيجه آنكه كارشناسان اسرائيلي طي دو سال اخير كردستان عراق را جولانگاه خود قرار داده اند . اين نزديكي با توجه به تلاشهاي گذشته بسيار نگران كننده تر به نظر مي رسد .
مورخان اسرائيلي كوشيده اند كه اين قضيه را به اثبات برسانند كه كردستان سرزمين اصلي و خاستگاه اصلي ملت يهود است و آنان اظهار مي دارند كه يهوديان قبل از آن كه به سمت فلسطين بروند در كردستان مي زيسته اند و بخشي از يهوديان از آنجا به فلسطين كوچ كرده اند و گويا كردهايي هم كه در اين مناطق باقي مانده اند با اسرائيلي ها از يك نژاد و يك جد مشترك هستند و كردها در واقع ازتيره و نژاد يهوديها مي باشند و ادعا مي كنند كه گويا ملكه يهوديها "عشتار موردخاي" در منطقه "اورامان" كردستان مدفون است و دانيال پيامبر هم در "كركوك" دفن شده است و تمام مورخان اسرائيلي هم بر سر اين مسئله با همديگر موافق هستند كه يك سده پيش از ميلاد در كردستان سلسله شاه نشين يهودي تحت عنوان "آديايان" بوده و پايتخت آن نيز "اربيل" بوده است.
همچنين از لحاظ بيولوژيكي، كارشناسان اسرائيلي تمام تلاش خودشان را به كار بسته اند تا ارتباط ژنتيكي ميان كردها و يهوديان را به اثبات برسانند تا اينكه به اين طريق مورخان اسرائيلي را ياري كنند كه گويا كردها در اصل از ريشه يهوديان و اسرائيلي ها هستند. در اين باره كارشناسان بيولوژي اسرائيلي در دانشگاه عبري از لحاظ ژنتيكي ميان اسرائيلي ها و افراد ديگري از سايرنژاد ها آزمايشاتي را انجام داده و بر اين عقيده اند كه كردهاي كردستان عراق از لحاظ ژنتيكي نزديكترين ملت به يهودي هاي سفارديم (يهودي هاي شرقي تبار) هستند و به اين طريق مي خواهند ثابت كنند كه كردها و يهوديان از يك نژاد هستند.
علاوه بر تلاشهاي نظري و تجربي، از لحاظ فعاليتها و تلاشهاي عملي اسرائيل هم اكنون اهداف خودش را به مراحل اجرا گذاشته است. اجراي چندين پروژه بزرگ در شهر اربيل از جمله آنهاست. بزرگ ترين پروژه از اين دست پروژه مركز بازرگاني اربيل است كه با هزينه اي معادل 500 ميليون دلار به اجرا گذاشته مي شود و براي اين منظور حكومت محلي اربيل منازل ومغازه هاي مردم كرد را در شهر اربيل و در محله ميان پردسيداوه و بازار لنگه تخريب كرده و به سرمايه داران اسرائيلي تحويل داده است. اين پروژه بزرگ 100% پروژه اي اسرائيلي است و"شركت خاورميانه"مشغول كار بر روي اين پروژه است كه وابسته به سرمايه داران اسرائيلي است. مقامهاي كرد همچنين خريد و فروش املاك محله قيصر را كه گويا قبلا از يهوديان مصادره شده، را ممنوع اعلام كرده و قرار است آن را به يهوديان براي مقاصد تجاري و يا سكونتي واگذار كند .
كردستان : نگراني سوم دراين موضوع به استقلال طلبي كردها بر مي گردد . كردها درطول حيات سياسي خود در قرن بيستم ، در زمان قيموميت و پس از آن به دنبال هويتي مستقل بودند و در اوايل دهه 60 در زمان حكومت عبدالكريم قاسم و در اواسط اين دهه توسط رژيم بعث، تاوان سنگيني را به خاطر اين خواسته پرداخت كردند و مورد غضب حكومت مركزي قرار گرفتند و اين روند در دهه 1980تشديد شد و پس از سرنگوني رژيم بعث در هنگام تدوين قانون اساسي دائمي عراق كردها از تعقيب خواسته تاريخي خود چشم پوشي نكردند و دنبال ماده واحده قانوني براي حق تعيين سرنوشت بودند .
براي دستيابي به اين هدف، كردها از نياز اسرائيلي ها به يك دوست منطقه اي سود مي جويند و ازتجربيات اين رژيم براي آموزش نيروهاي تخصصي نظامي و اقتصادي بهره برداري مي كنند . بيشتر كردها معتقدند تا هنگامي كه روابط ميان دو طرف به تحقق آرمانهاي قوم كرد بينجامد و حقوق قومي آنها را خواه تابع نظام عراق باشد و خواه از سيستم حكومتي مستقلي برخوردار باشد، تامين كند، هيچ مشكلي در برقراري اين رابطه وجود ندارد، حتي اگر اين روابط به اجراي طرح هاي ويژه اسرائيل كمك كند.
علاوه براين ، كردها درتوجيه ارتباطات چند وجهي خود بويژه درزمينه به رسميت شناختن رژيم اسرائيل، بر اين استنباط تكيه مي ورزند در حالي كه عربها خود پيشگام در برقراري رابطه با اسرائيل هستند انتظار تحريم روابط از سوي كردها نابجا و غير عقلايي است .
با اين اوصاف ارزيابي "مهر" بر آن است كه نغمه تاريخي كردها در مرحله نخست خواسته تاريخي استقلال كشور كرد را محقق مي كند و هم به پيگيري سياستهاي هژمون محور آمريكا و سياست تخريب جغرافيايي خاورميانه كه از جانب اسرائيلي ها دنبال مي شود ، كمك مي كنند . بر همين اساس است كه طيف هاي مختلف عراقي از اظهارات و عملكرد كردها نگران هستند و نسبت به آن حساسيت فوق العاده نشان مي دهند .
نظر شما