به گزارش خبرنگار مهر، دومین روز از همایش هانری کربن عصر امروز با حضور اساتید برجسته فلسفه در سالن دکتر شهیدی دانشکده ادبیات دانشگاه تهران برگزار شد.
مهدی فدایی مهربانی، نویسنده و پژوهشگر ایرانی و جوان ترین عضو هیئت علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه تهران در این همایش درباره موضوع هانری کرن و فلسفه سیاسی اسلام سخنرانی کرد.
وی گفت: حاجت به توضیح نیست که هانری کربن اساسا فیلسوف سیاسی نیست و از این جهت سخن گفتن درباره اندیشه سیاسی کربن عجیب به نظر می رسد اما اگر داشتن اندیشه سیاسی را صرفا سخن از قدرت، حکومت و دیگر ملزومات سیاست ورزی جدید ندانیم می توان از سیاسی بودن اندیشه کربن سخن گفت. به همان ترتیب که می توان از سیاسی بودن اندیشه بسیاری از فلاسفه غربی سخن گفت که اساسا فیلسوف سیاسی نیستند و بخشی از فلسفه خود را به سیاست اختصاص نداده اند. قصد من در سخنرانی امروز خوانش سیاسی کربن نیست بلکه در صددم تا ظرفیت های سیاسی نهفته در اندیشه کربن را نشان دهم.
وی افزود: من خیلی راحت می توانم بگویم کربن فلسه سیاسی نداشته و کار شما را هم راحت کنم ولی من فکر میکنم فلسفه کربن ضرورتا سیاسی می شود و اندیشه های او تبعات سیاسی خواهد داشت. نکته ای که درباره کربن بسیار اهمیت دارد نحوه نگاه او به عالم هستی و جهان شناسی است. جهان شناسی او اجازه سکولاریزم نمی دهد. کربن به خاطر اینکه در جهان شناسی خودش عالم را به عالم بالا و پائین تقسیم نمی کند سکولاریزم به معنی دقیق کلمه در مباحث او وجود ندارد. او به تبع هایدگر اعتقاد دارد که فهم ناشی از نحوه بودن ما در درون جهان است. کربن بر خلاف هایدگر اعتقاد دارد که ما موجوداتی پرتاب شدن به جهان هستیم و فهم اصیل این است که خودمان را محدود به عالم ماده نکنیم یعنی نحوه بودن باید نحوه بودن معطوف به مرگ باشد.
این استاد دانشگاه ادامه داد: سنت اسکولاستیک مبتنی بر دوگانگی عالم بالا و پائین و از متافیزیک ارسطو استخراج شده است. تداوم این نگاه دوگانگی در کانت خیلی جدی تئوریزه میشود. بنابراین الهیات، علم و فلسفه با هم ادغام می شوند این در حالی است که فلاسفه اشراقی خیلی اعتقاد نداشتند که عوالم ضرورتا چیزهایی هستند که ما می بینیم. کربن به تبعیت سنت نوافلاطونی و فلاسفه اشراق معتقد است جهانی واسط میان عالم بالا و پائین وجود دارد و خیلی از مشکلات و مجادلات را همین عالم حل می کند چیزی که برای کربن اهمیت دارد اینکه عالم مثال واسطه است و از جدایی دو عالم بالا و پائین جلوگیری می کند. نکته ای که پیش می آید این است که اگر ما جهان را دارای سه ساحت در نظر بگیریم دوگانگی عقل و ایمان و دنیا و آخرت از بین می رود. کربن مدام در مقابل مارکس که می گوید کارگران بپا خیزید می گوید مشرقیان متحد شوید. او فلسفه سیاسی ندارد ولی همین عبارتش می تواند سیاسی باشد. به عبارت دیگر کربن فلسفه سیاسی ندارد اما این فلسفه سیاسی نداشتن او مثل فلسفه سیاسی نداشتن ملاصدرا است البته باید توجه کنیم که معنای سیاست در اینجا با معنای سیاست که در یونان مطرح می شد فرق دارد.
فدایی مهربانی در پایان گفت: مباحث هانری کربن در باب مسئله ولایت، فلسفه امام غایب و دیدن معطوف به مرگ رنگ و بوی سیاسی دارد. بنابراین کربن فیلسوف سیاسی که بالذات فلسفه سیاسی داشته باشد هست نه فیلسوفی که بالعرض فلسفه سیاسی داشته باشد. در تفکر صدرایی هم این گونه است که سیاست با هدایت آمیخته است.براساس دیدگاه کربن باید تبعات سیاسی و اجتماعی هرفلسفه ای پیگیری کرد.
نظر شما