مجله مهر: با گردش هر ۳۶۵ روز زمین به دور خورشید یک سال میگذرد و در هر سال آدمها و حوادثی هستند که بیشتر از ماجراهای دیگر پر رنگ میشوند، این روزها با وجود شبکههای اجتماعی انتقال اخبار بسیار سریعتر اتفاق میافتد و این مردم هستند که خودجوش در بسیاری موارد موج خبری را راه میاندازند. این جریان چه درست و چه غلط باعث معروف شدن یک آدم معمولی یا در مواردی از بین رفتن محبوبیت یک فرد شناخته شده میشود.
سال ۹۵ کم از این حوادث و از این افراد که یک شبه معروف شدند، نداشت؛ آنهایی که در شبکههای اجتماعی دیدیم، اتفاقهای دردناکی بودند که پا به پای هم در شبکههای اجتماعی آنها را دنبال میکردیم. در این گزارش نگاهی داریم به برخی از همین چهرهها، آنهایی که خودشان به صورت مشخص در سالی که گذشت دیده شدند و اتفاقهایی که آنقدر بزرگ بودند که به خودی خود شخصیت پیدا کردند و مهم شدند.
خطای پزشکی
شبکه های اجتماعی بهترین ناظر عملکرد پزشکان در سال گذشته بود. هیچ خطای پزشکی از چشم فعالان فضای مجازی دور نماد و عجیب ترین خطاها در سال ۹۵ رخ داد. عمل اشتباهی پا و درآوردن اشتباهی کلیه بیمار از عادی ترین خطاهای پزشکی بود و شاید پرهزینه ترین خطای پزشکی نیز مرگ عباس کیارستمی بود. در روزهای پایانی سال ۹۴ کیارستمی قربانی خطای پزشکی شد و در تابستان امسال به دلیل همان اشتباه جان سپرد تا افکار عمومی بیش از هر زمان دیگری نسبت به اشتباهات پزشکان حساس شوند. افزایش درآمد پزشکان به واسطه طرح تحول سلامت نیز یکی از پدیده هایی بود که در تشدید حساسیت افکار عمومی نسبت به این قشر تاثیر گذاشت.
کیمیا علیزاده
روزی که در المپیک ۲۰۱۶ ریو مدال برنز تکواندو را گرفت، عنوان نخستین زن ایرانی که در بازیهای المپیک مدال گرفت را از آنِ خود کرد، اما با در نظر گرفتن ۱۹ ساله بودن عنوان جوانترین مدالآور تاریخ ورزشی ایران را هم به نامش زدند. پدیده تکواندوی ایران در تابستان سال ۷۷ در اردبیل متولد شده و در سال ۲۰۱۴ به دلیل اینکه سنش کمتر از ۱۷ سال بود نتوانست در بازیهای آسیایی اینچئون ۲۰۱۴ حضور پیدا کند. با اینحال او دو سال بعد توانست نام خود را در تاریخ ورزشی ایران جاودانه کند.
توئیتر
توئیتر یکی از شبکهاهی اجتماعی است که با وجود فیلتر بودن در کشور، کاربران زیادی دارد. از مدیران و صاحبان منصب کشور تا روزنامهنگاران و صاحبان قلم در این شبکه اکانت دارند و در آن درباره مسائل روز به اظهار نظر میپردازند، البته این اظهار نظرها بیشتر در فضای کنایه و طنز هستند، یکی از دلایلی که توئیتر را محبوب کرده، به موجز بودن نوشتهها برمیگردد، هر توئیت نمیتواند بیشتر از ۱۴۰ حرف داشته باشد و همین کوتاه بودن این نوشتهها باعث محبوبیت بیشتر توئیتر شده است. در سالی که گذشت توئیتر به قدری در فضای کشور مورد توجه قرار گرفت که حتی باعث به وجود آمدن موجهایی در فضای سیاسی و اجتماعی کشور شود. این شبکه اجتماعی تا جایی فراگیر شده است که امروزه وقتی کسی اکانت میسازد، با ویدئوی تصویری به دیگران خبر میدهد که اکانت رسمی خودش است!
پلاسکو
قطعا سال ۹۵ تا همیشه با نام «پلاسکو» گره میخورد، ساختمانی با بیش از نیم قرن سن که مدتها بود به عنوان یکی از مراکز تولید و فروش لباس شناخته میشد، بسیاری در طبقات آن و در کارگاههای تولیدی کار میکردند و شغل داشتند. این ساختمان ۱۵ طبقه که در زمان خودش نخستین سازه با اسکلت فلزی بود و آسانسور داشت و در یکی از مناطق اصلی و خوشنشین شهر قرار گرفته بود، نخستین مواجه ایرانیها با مرکز خرید بود، آنهم در قلب تجارت و تفریح شهر، شهری با جمعیت دو میلیونی که وقتی بعد از چهار سال این ساختمان در آن سربرآورد، از همه جای شهر میشد آن را دید! میگویند در دهه ۴۰ و ۵۰ طبقه زیرین با آن حوض بزرگش و طبقات اولیه ساختمان را سینمادارها و دفاتر پخش گرفته بودند و طبقه آخر برج هم به رستورانی می رسید که اتفاقا در زمان خودش جای شیکی محسوب می شد.
اما صبح روز پنجشنبه ۳۰ دی ماه ۹۵، همه این خاطرات با تمامی سرمایههایی که در جای جای این ساختمان وجود داشت، به یک باره فروریخت، همه چیز از چند دقیقه مانده به هشت صبح شروع شد، آن آتش سوزی در طبقات میانی آغاز شد، طبقات هشتم به بالا میسوختند و دود سیاهی آسمان را در برگرفته بود، بعد از سه ساعت، با تلاش آتشنشانها، آتش مهار شده بود، اما به نظر میرسید ساختمان پیرتر از آن است که توان تحمل این آتش و گرما را داشته باشد و در خودش فرو ریخت، آنهم در حالیکه آتشنشانها و برخی از مردم همچنان داخل بودند. پلاسکو پنجشنبه ریخت و ۹ روز تمام نیروهای امداد، عملیات آواربرداری را انجام دادند تا در نهایت از این پیر ۵۰ ساله ۱۷۰۰ کامیون با ۲۰ هزار تُن نخاله خارج شود.
پلاسکو علاوه بر اینکه در مدت ۱۰ روزه حادثه در صدر اخبار رسانههای رسمی و حتی غیر رسمی بود و تقریبا تمامی موضوعات دیگر جامعه را تحت تاثیر قرار داده بود و همه در انتظار شنیدن خبری از آنانی که زیر آوار بودند، هر لحظه اخبار را دنبال میکردند با اینکه از این حادثه کسی زنده نماند و بر اساس گفته شاهدان عینی دمای آتش در زیر آوار بیش از ۵۰۰ درجه بود، اما همدردی مردم با آتشنشانها و آنهایی که همه دار و ندار خودشان را از دست دادند، باعث شد پلاسکو را شخصیت مهمی در سال ۹۵ بدانیم.
آیتالله هاشمی رفسنجانی
عصر روز ۱۹ دی ماه بود، جلسه مجمع تشخیص مصلحت نظام تازه تمام شده بود، دبیر مجمع برای ورزش به استخری در نزدیکی سعدآباد میرود، همانجا دچار عارضه قلبی میشود، او را به بیمارستان تجریش میبرند، اما کار از کار گذشته بود، ساعت ۱۹:۳۰ در حالیکه مراحل احیای قلبی روی او اثر نداشت، خبر درگذشت یکی از ستونهای اصلی انقلاب اسلامی در رسانههای کشور منتشر شد. آیتالله اکبر هاشمی رفسنجانی که یکی از پایههای نظام جمهوری اسلامی بود، در حالی در سن ۸۲ سالگی دار فانی را وداع گفت که در کارنامه سیاسی او هشت سال ریاست جمهوری، ریاست مجلس خبرگان، دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام و رئیس هیئت موسس و هیئت امنای دانشگاه آزاد و همچنین در زمان جنگ ایران و عراق به عنوان نماینده رهبر در شورای عالی دفاع را میتوان دید. او که از شاگردان امام خمینی (ره) بود، از دوستان نزدیک رهبر انقلاب نیز محسوب میشد.
معمای شاه
یک سال تمام سریال فاخر صدا و سیما از شبکه اول و رسمی کشور پخش شد! مجموعهای که در آن ۸۵ بازیگر اصلی، ۵۴۰ بازیگر فرعی و بیش ۵۶۰ عوامل سینما و تلویزیون حضور داشتند و وقتی تمام شد علی عسگری، رییس صدا و سیما آنرا سریالی فاخر دانسته و گفت باید «معمای شاه» را الگوی ساخت سریالهای الف ویژه قرار داد! پنج سال زمان برد تا محمدرضا ورزی این سریال را بسازد، مجموعهای که در شبکههای اجتماعی و برنامههای مختلف به خاطر گاف های زیادش بیشتر دستمایه شوخی قرار گرفته بود تا اینکه داستانش الگویی برای نسل جدید باشد. «معمای شاه» هرشب از تلویزیون پخش شد تا شاید مخاطبانی پای آن بنشینند، اما کارکرد آن فرقی نکرد و شوخیهایی که درباره آن وجود داشت بیشتر از اصل ماجرایی که سازندگان و مدیران میخواستند، مورد توجه قرار گرفته بود، حتی به نظر میرسید بعضیها هستند که «معمای شاه» را میبینند تا بتوانند از آن سوتی بدست بیاوردند.
تاکسیهای آنلاین
با اینکه تاکسیهای آنلاین دو سالی میشد در سامانه اینترنتی کشور ظهور کرده بودند و حتی برخی هم از آنها استفاده میکردند، اما با تولد تپسی در اردیبهشت ۹۵ و فعالیت گسترده آنها باعث شد اسنپ هم برنامههای خودش را گسترش دهد و سال ۹۵ هرکسی میخواست از جایی به جای دیگر برود، با پیشنهاد استفاده از این تاکسیهای آنلاین روبرو شوند. وجه تمایز این تاکسییابها با سایر روشهای سنتی را در سه چیز میتوان عنوان کرد، کیفیت، مقرون به صرفه و در دسترس بودن. البته باید این نکته را در نظر گرفت که مقرون به صرفه بودن به معنای آن است که هزینهای که مشتری پرداخت میکند باید متناسب با سرویسی که دریافت میکند باشد و ارزانتر یا گرانتر بودن در اینجا ملاک نیست.
این سرویسهای تاکسی اینترنتی به دلیل قیمت کمتر و معمولا در دسترس بودن به نخستین گزینه افراد برای سفرهای درون شهری بدل شدهاند و کافی است برنامه آنها را در گوشی خودتان داشته باشید تا در هر جای تهران که بودید با دسترسی به اینترنت، سوار تاکسی شده و به راحتی به محل مورد نظر برسید.
صفدر حسینی
ماجرای فیش های نجومی یکی از زلزله های سال ۹۵ بود که البته قربانیان زیادی نگرفت ولی همان قربانیان اندک، حسابی خبرساز شدند. علی صدوقی مدیرعامل بانک رفاه بود که برکنار شد و مدیران بیمه مرکزی نیز برکنار شدند اما معروفترین چهره پرونده حقوق های نجومی صفدر حسینی بود. صفدر حسینی وزیر کار و اقتصاد دوره هشتم بود ولی در دولت روحانی او را به عنوان رئیس صندوق توسعه ملی ایران میشناختند. اما در ۲۵ خرداد ۹۵ اخباری درباره دریافت حقوق میلیونی او منتشر شد. در نهایت با انتشار فیش حقوقیاش همه دیگر میدانستند که صفدر حسینی ماهی ۵۷ میلیون حقوق میگرفته است، بعد از این ماجرا او از سمت خود استعفا داد. البته این روزها دخترش به عنوان نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی حضور دارد که با ۲۶ سال سن خودش را دکتر معرفی میکند، و یک شرکت صرافی را در سال ۹۰ و زمانی که کشور با بحران ارزی رو به رو بود به نام خود ثبت کرده بود که البته غیرمجاز اعلام شد، شرکتی که با وجود غیرمجاز بودن، سرمایه آن را چهار میلیارد تومان تخمین زدهاند. فاطمه حسینی در یکی از جلسات رسمی مجلس به بهانه اعتراض وقت گرفت، اما به جای صحبت از موضوع، به دفاع از پدرش پرداخت.
سجاد رضایی
«سجاد رضایی هستم، فرزند اکبر کلاس دوم ب، دبستان سیف. پوریا جعفری و شهریار فدایی میخواستن منو با خطکش بزنن» احتمالا شما هم با خواندن این جملهها صورت گرد و بانمک پسربچه اصفهانی در ذهنتان میآید. همانی که با شیرینزبانی جلوی ناظم مدرسه با خطکشی که در دست دارد، سعی میکند خودش را تبرئه کند. بعد از پخش شدن این کلیپ که بسیاری هم دست به دست شد و دابسمشهای مختلفی هم برایش درست کردند، بسیاری نگران بودند که با این اتفاق ماجرای «شیب، بام» و اتفاقهایی که برای بیژن افتاد، دوباره تکرار شود، اما اینبار ماجرا فرق کرد و با دعوت از این پسر شیرین زبان در چند برنامه تلویزویونی برای خودش حسابی معروف شد و دیگر همه او را میشناختند؛ برای همین سجاد رضایی یکی از چهرههای شناخته شده سال ۹۵ بود که هرکسی با دیدن کلیپ او از حاضر جوابی و شیرینزبانیاش خنده به لبانش آمد.
دیوانه ای به نام ترامپ
در میانی ایرانیها و اتفاقهایی که در مرزهای خودمان رخ داده، برخی خارجیهایی هستند که تصمیمهای آنها روی ما هم اثر دارد و حتی مردمی که خیلی اخبار را پیگیری نمیکنند، درباره آن اظهار نظر میکنند و برایشان مهم است. دونالد ترامپ که بعد از باراک اوباما عنوان ریاست جمهوری امریکا را بر عهده دارد، یکی از این افراد است. او در سال ۹۵ در انتخابات پیروز شد، با اینکه مخالفان و موافقان سرسختی در امریکا دارد، با اینحال برای چهار سال آینده رییس جمهور امریکا خواهد بود. او پیش از انتخابات هم بارها درباره ایران و جریان برجام اظهار نظرهایی کرده و گفته بود که اصلا برجام را قبول ندارد. او در اولین اقدام، دستوری برای اعمال محدودیتها برای پناهجویان را امضا کرد، با اینکه این دستور در مجلس این کشور تصویب نشد، اما این اتفاق نشان داد که ترامپ درصدد اجرایی کردن وعدههای انتخاباتی خود که در مواردی هم افراطی بودند، است.
به نظر شما کدام یک از این گزینه ها، چهره ترین گزینه سال است. شما به کدام یکی از آن ها رای می دهید؟
نظر شما