۲۴ فروردین ۱۳۹۶، ۹:۳۱

قصه معتکفان با دلهای دریایی جاری است؛

روایتی از خواستن ها و طلبیدن ها در نجوایی عارفانه

روایتی از خواستن ها و طلبیدن ها در نجوایی عارفانه

سوادکوه - ماجرای اعتکاف هر معتکف، روایتی است از خواستن‌ها و طلبیدن‌ها؛ قصه جان‌هایی که هرکدام به زبانی، روایتگر عشق به پروردگار و تلاش برای شناخت بیشتر و نزدیکی به خالق هستی است.

خبرگزاری مهر - گروه استان ها: هوای شهر بارانی است؛ در خلوت این عصر بارانی، اما مسجد شهر پر از جمعیت است، جمعیتی که آمده‌اند تا چند روزی را به‌دوراز خواستن‌های مادی زندگی، در مکانی پاک درنگ کنند و معتکف باشند.

وارد مسجد که می‌شوم، اولین چیزی که توجهم را جلب می‌کند، گوشه‌ای از مسجد است که عده‌ای کنار هم جمع شده‌اند و آرام در حال نوحه‌خوانی و عزاداری هستند. مراسمشان که تمام می‌شود با یکی از آن‌ها هم‌کلام می‌شوم؛ خود را زمرد طاووسی معرفی می‌کند و می‌گوید به خاطر شب وفات حضرت زینب (س) در حال نوحه‌خوانی بوده‌اند و این عشق به اهل‌بیت (ع) است که او را هرسال به اینجا می‌کشاند.

در این مسجد کوچک، ماجرای اعتکاف هر معتکف، روایتی است از خواستن‌ها و طلبیدن‌ها؛ قصه جان‌هایی که هرکدام به زبانی، روایتگر عشق آنها به پروردگار است و اعتکاف، روایتِ فاصله گرفتن از امور مادی و ارتقاء مرتبه وجودی آدمی برای شناخت اوست.

معصومه کوچک‌ترین معتکف این جمع است و سنگینی نگاه معصومانه‌اش را از مصاحبه اول به خود حس کرده بودم، کودک پاکی که منتظر روایت قصه‌اش بود و این‌گونه قصه‌اش را آغاز می‌کند: از سال گذشته دوست داشته که معتکف شود اما به‌خاطرعدم‌توانایی برای روزه‌داری این خواسته‌اش محقق نشد اما امسال که به سن تکلیف هم رسیده، برای اولین بار، معتکف شده و باوجودی که تنها و بدون مادرش آمده، در مسجد احساس تنهایی نمی‌کند و با شوق ادامه می‌دهد که پس از اعتکاف، وقتی به مدرسه برود به دوستانش خواهد گفت که اعتکاف چه حال‌وهوای خوبی دارد و آن‌ها را نیز برای آمدن به اعتکاف سال بعد تشویق خواهد کرد.

سمیرای بیست‌ساله اما ماجرای اولین اعتکاف خود را این‌گونه تعریف می‌کند: سال گذشته که مراسم اعتکاف را از تلویزیون تماشا می‌کردم، احساس کردم که چقدر دوست دارم تا مانند آن‌ها معتکف شوم، اما نمی‌دانستم که مراسم اعتکاف در شهرهای کوچکی مانند اینجا نیز برگزار می‌شود و امسال دخترعمه‌اش از او برای همراهی در اعتکاف دعوت کرده و او نیز به مراسم آمده است.

سمیرا در ادامه ماجرایش می‌گوید که در روز اول اعتکاف به خاطر دوری از خانواده و دل‌تنگی و با این فکر که ایمانش در برابر دیگر معتکفین قوی نیست، احساس ناراحتی بسیار کرده اما گفتگو با دیگر معتکفین حال خوبی به او داده است، به‌ویژه هم‌صحبتی با مادر شهیدی که سال‌هاست برای اعتکاف به این مسجد می‌آید و او برای اولین‌بار توانسته با یک مادر شهید از نزدیک آشنا شود و احساسات او را لمس کند و اکنون دوست دارد حتی بیشتر از سه روز هم در اینجا معتکف باشد.

پای صحبت باسابقه ترین بانوی معتکف

خود را حاجی زهرا گودرزی معرفی می‌کند و باسابقه‌ترین معتکف جمع است و با زبانی شیرین داستان اولین اعتکاف خود را می‌گوید، زمانی که هنوز مراسم اعتکاف به این شکل برگزار نمی‌شد، هنگامی‌که او به همراه دو خانم دیگر برای اولین بار در این مسجد معتکف شده‌اند: پیش از انقلاب و در جریان انقلاب، درست چند زمانی پس از مرگ شیخ کافی بوده است که من به همراه خواهرم و یک خانم دیگر برای اولین‌بار در این مسجد معتکف شدیم و برای همه این کار ما تعجب‌برانگیز بود. چون تنها بودیم، شب‌هنگام در ورودی مسجد را قفل کردیم، اما اکنون خداروشکر جمعیت زیادی برای اعتکاف به مسجد می‌آیند.

قصه مائده یازده‌ساله و مهدیه سیزده‌ساله، روایت دو خواهری است که از سن نه‌سالگی هرسال همراه مادرشان در این ایام معتکف می‌شوند و از احساس خوبشان در این ایام می‌گویند و نمی‌خواهند این روزها زود بگذرد و مادرشان که می‌گوید همه تلاشش این است تا بتواند فرزندانی مؤمن و رهرو امام زمان (عج) تحویل جامعه دهد.

می‌گوید معلم است و خود را فاطمه علی‌نژاد معرفی می‌کند و روایتش از اعتکاف، بیانگر توجه او به روح جمعی معتکفین است، معتکفینی که دورهم جمع می‌شوند و برای هم دعا می‌خوانند و با این کار دعاهایشان زودتر اجابت می‌شود؛ می‌گوید: اعتکاف احساس نورانی به قلب و جان انسان می‌دهد و دعاهایمان در جمع اجابت می‌شود. دسته‌جمعی دعای مجیر می‌خوانیم و در این خواندن حالات خوب و عرفانی به انسان دست می‌دهد و احساس نزدیکی بیشتری به خدا می‌کنیم.

روایت انسیه سلیمانی از اعتکاف، روایت زن میان‌سالی است که اعتکاف را جاذبه‌ای قلبی و معجزه‌گر برمی‌شمارد و می‌گوید: اعتکاف حال‌وهوایی غیرقابل وصف دارد، سال گذشته به دلیلی نتوانسته بود معتکف شود اما تمام مدت فکر و قلبش در اینجا بوده و امسال باوجود برخی مسائل و بیماری دوباره معتکف شده و در اینجا انگار سالم شده، چراکه مسجد آرامش‌بخش است و حضور سه شبانه‌روز در آن، آرامش مضاعف است.

پاکیزه مراد نژاد معتکف شدن را سعادت برمی‌شمارد و می‌گوید: رفتن به هر مکان معنوی نیازمند سعادت است و نصیب هرکسی نمی‌شود و اعتکاف دعوت امامان و شهداست و با اعتکاف آدمی خود را بیشتر می‌شناسد وزنده و آگاه می‌شود.

هوای شهر هنوز بارانی است؛ یک قطره، دو قطره، ... بی‌شمار قطره باران، چه کسی می‌تواند همهٔ این قطرات را بشمارد؟ در روایات آمده است که پیامبر اسلام (ص) در شب معراج، فرشته‌ای را می‌بیند که می‌گوید: قادر است تمام قطرات باران که بر کره زمین می‌بارد بشمارد اما توان شمارش اجر و ثوابِ صلواتی که امت پیامبر دسته‌جمعی بر او می‌فرستند را ندارد!

و در اینجا، در این مکان پاک، جمعی از امت روزه‌دار برای سه شبانه‌روز به ذکر و صلوات مشغول‌اند، به‌راستی چه کسی را می‌توان یافت که بتواند اجر این اعمال را برشمارد؟

حدود ۲۵ هزار نفر امسال در ۳۲۰ مسجد مازندران معتکف شدند.

کد خبر 3951432

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha

    نظرات

    • مهدیه امیری IR ۲۲:۱۹ - ۱۳۹۶/۰۱/۲۴
      0 0
      خیلی خبر های خوبی بود من هم یکی از اون معتکف ها بودم همون مهدیه سیزده ساله که با خواهر و مادرم شرکت کردم و دوست دارم که این ایام بیشتر از سه روز باشه واقعا عالی بود.