خبرگزاری مهر – گروه استانها – حامد فردوسی مؤذن: اینجا بوی عطر نان محلی در فضا پیچیده است کوچهباغهای قدیمی و صدای گنجشکها ناخودآگاه مرا به کرج قدیم میبرد سینهای صاف میکنم و بهیکباره از داستانهای قدیمی کرج سر درمیآورم، گذر از تونل زمان را کامل احساس میکنم و از کرج امروز آلوده به سرب و مازوت به کرج سالهای دور و هوای بهاری و تمیز آن وارد شدم.
با اجازه اهالی وارد خانه میشوم با جمعی صمیمی و گرم بهمانند تنورهای داغ توتک پزی مواجه میشوم اینها زنان کلاکی هستند، افراد فامیل، همسایهها، اعضای یک خانواده در نسلهای مختلف از مادربزرگ و نوادگان همه و همه گرد هم آمدهاند تا یکی از سنتهای زیبا و البته قدیمی کرج را احیا کنند.
اینجا کلاک، یکی از قدیمیترین سکونتگاههای بشری است، یکی از بانوان کرجی کنار تنور ایستاده است به گفته یکی از اهالی منزل این بانو درزمینهٔ تاریخ محله قدیمی کلاک صاحب تألیف است با وی همصحبت میشوم و میخواهم برایمان از کلاک بگوید؛ بانو تقیخانی کلاک را اینگونه توصیف میکند؛ سرزمینی است که قدمت آن به شش هزار سال پیش بازمیگردد، این منطقه در شمال شرقی کرج و در دامنه جنوبی سلسله کوههای البرز قرارگرفته و از شمال به «دشت کوه» که قلعه و زندانی از دوره کیانیان است، میرسد، از جنوب به حاشیه رودخانه کرج و از غرب به حصار و پل تاریخی صفوی متصل میشود، این ناحیه خوش آبوهوا از شرق به شهر جدید گرمدره، چیتگر و وردآورد محدود میشود، آبوهوای کلاک به سبب همسایگی با دامنه رشتهکوه البرز معتدل و کوهستانی است.
اما موضوعی که برایش به تونل زمان سری زدهام، یکی از سنتهای قدیمی کرج یعنی همان توتک پزی است؛ این بانوی کرجی در ادامه از حال و هوای مراسم توتک پزی برایمان میگوید؛ در آستانه فصل بهار کلاکی ها برای نو شدن آماده و محیا میشوند قبل از رسیدن ایام نوروز و بعد از تمیز کردن منازل نوبت تهیه شیرینی عید میشود که با آنها از میهمانان پذیرایی میکنند «توتک» و «اَگردک» شیرینی اصلی اهالی کلاک است، برای تهیه این شیرینی زنهای کلاکی ابتدا گندمهای پاکشده را به آسیاب میبردند و بعد از آرد شدن گندم، آرد را برای تهیه این نان شیرین محلی آماده میکردند.
این پختوپز مراسم مخصوصی داشت و هرروز، دو یا سه خانواده نوبت پخت داشتند زنهای فامیل و اهالی روستا در محلی جمع شده و آرد را خمیر کرده و با کمک یکدیگر آن را ورز میدادند، پس از ورز خمیر با شادی و خنده شیرینی یک یا دو خانوار را میپختند، تهیه توتک به این شکل چند روزی طول میکشید.
این نانهای پختهشده با توجه به مواد تشکیلدهنده و نوع پخت درجهبندی میشدند.
خانم تقیخانی میگوید؛ چون پخت توتک یک عمل حیثیتی برای مردمان این دیار، علیالخصوص بزرگان بهحساب میآمد، برای هرچه بهتر شدن آن از هر عملی بهره میبرند خمیر را برای تهیه بهتر توتک به مردان تنومند خانواده میسپردند تا خوب ورز دهند توتک درجهیک برای بزرگان آبادی بود که مواد تهیه آن بهصورت اعلاء انتخاب میشد.
آرد سفید کمتر سبوسداری که بعد از الکهای چندباره از پارچه ململ نیز عبور داده میشد شکر سفید، روغن صافی گذشته و کمی هم روغن دنبه که با آن مخلوط میشد تا خمیری یکدست تهیه شود.
توتک درجهدو را برای پذیرایی از خودمانیها تهیه میکردند که ملات کمتری برای مواد اولیه آن در نظر گرفته میشد ورز آن را خانمها انجام میدادند و آرد الک شده آن را نیز دیگر از پارچه ململ عبور نمیدادند شیره آن نیز از مخلوط شکر سفید و قرمز تهیه میشد.
سومین درجه توتک از مازاد مواد درست میشد که بهجای شکر از شیره توت یا انگور استفاده میکردند مازادی که فقط کافی بود به تنور بچسبند کوله هم جزو همین دسته محسوب میشود این دسته برای کودکان وزنانی بود که هنگام رفتن به کوه برای تناول میبردند.
در میان توصیفات خانم تقیخانی به جمع باصفای زنهای گرد تنور دقیق شده بودم صفای باهم بودن، از تجارب نسلها گفتن، انتقال سینهبهسینه رمز و رازهای زندگی به کم سن و سالها، این گرمی و صفا، نزدیکی و صمیمیت مادربزرگم با اقوام وزنان فامیل را به خاطرم آورد قدیمیها با همین کارهای گروهی و لذت دورهم بودن سالها تنور دلشان گرم بود و توتک پزان برخلاف نسل گوشی به دست امروز شیرینکام بودند.
گویی همزمان با خاموش شدن آتش و گرمای این تنورهای خانگی، مهر و محبت نیز در میان ما به خاکستر نشست.
نظر شما