شهادت سيد علي اندرزگو :
سيد علي اندرزگو در رمضان سال 1318 شمسي در بازارچه گمرك خيابان شوش تهران در يك خانواده متوسط ديده به جهان گشود . او پس از طي دوران كودكي به دليل فقر خانوادگي مشغول به كار شد و در همان دوران شب ها به فراگيري علوم ديني مي پرداخت . شهيد اندرز گو در نوجواني و سالهاي شكل گيري شخصيت اش ضمن شناخت نواب صفوي با تشكيلات فداييان اسلام بيش از پيش آشنا شد . اندرز گو كه در همان سالها خود را به سلاح علم و ايمان مسلح مي ساخت با درك پيام مبارزاتي امام خميني ره در سن هجده سالي قدم به عرصه مبارزه عليه رژيم منحوس پهلوي نهاد . وي پس از پانزدهم خرداد ماه سال 1342 توسط عمال ساواك دستگير شد و تحت شديد ترين شكنجه هاي ساواك قرار گرفت.
وي در راستاي هدفش پس ازآزادي از زندان با حاج صادق اماني ، عضو جمعيت موتلفه اسلامي آشنا و در همين دوران وارد شاخه نظامي اين تشكيلات شد . اعدام انقلابي حسن علي منصور نخست وزير وقت ، با همكاري شهيدان محمد بخارايي ، رضا صفارهرندي ، مرتضي نيك نژاد و حاج صادق اماني در اين زمان جامه عمل پوشيد . پس از اين واقعه رژيم او را غيابا به اعدام محكوم كرد . اندرزگو در همين زمان توانست به عراق مهاجرت كند وازنعمات وجودي امام خميني ره بهره اي فراوان ببرد .
اندرز گو در سال 1345 به ايران بازگشت و مجددا سرگرم فعاليت هاي انقلابي شد. او پس از شناسايي ساواك ، بارديگر به افغانستان رفت اما باز هم مخفيانه به مشهد بازگشت . وي در همين دوران با حضور در لبنان و تماس با سازمان الفتح ، تعليمات نظامي را نيز فراگرفت . اندرز گو، به اين دليل كه همواره تحت تعقيب ساواك بود ، مرتب ازخانه اي به خانه اي ، از محله اي به محله اي و از شهري به شهري در حال جابجايي بود وبا كمال فراست و زيركي يك مجاهد راستين لحظه اي ازفعاليت ضد طاغوت زمان، باز نمي ماند. سرانجام پس ازسالها مبارزه بي امان عليه رژيم شاهنشاهي در چنين روزي در سال 1358 ه ش ( 1398 ه ق ) كه مصادف با ايام شهادت اميرالمومنين علي (ع) ، سر سلسله شهيدان شيعه بود ، هنگام اذان در شامگاه هجدهم ما ه مبارك رمضان با زبان روزه در كمين خفاشان رژيم آمريكايي شاه افتاد و دعوت حق را لبيك گفت و به درجه رفيع شهادت نايل آمد .
ازجمله مطالب شنيدني ، خواندني و قابل تحسين آن مجاهد نستوه و شجاع اين است كه وقتي تحت تعقيب شديد ساواك بود با همسر و فرزند كوچكش مدتها كنارخيابان زندگي مي كرد زيرا پولي براي پرداخت اجاره بهاي خانه اي نداشت ، اما هرگز لحظه اي دست از مبارزه نكشيد . نبايد فراموش كرد كه همسر فداكار آن شهيد نيز پا به پاي وي بود و توانست تمام سختي هاي مبارزه را تحمل كند و در همان حال فرزند اني را پرورش دهد كه اكنون دو تن از آنان مدارج دانشگاهي را طي مي كنند.
قطع روابط ايران و انگلستان :
درچنين روزي درسال 1331هجري شمسي قطع روابط سياسي ايران وانگلستان آغاز شد . اين امررا كه درپي ملي شدن صنعت نفت ايران آغاز شده بود ، دكتر حسين فاطمي وزيرامورخارجه دولت وقت ايران اعلام كرد. بعدها وپس ازكودتاي بيست وهشت مرداد انگلستان اين باربه همراه آمريكا همچنان سايه خود را برثروت ملي ايران افكند. درسال 1333 قرارداد با كنسرسيوم نفتي مورد تاييد و امضاي محمد رضا پهلوي قرار گرفت .
پس ازتلاشهاي بسياردكترمصدق ونهضت ملي ايران درملي اعلام كردن اين سرمايه عظيم ، اين بارتمامي آن كوششها ناديده انگاشته شد ومجلس سناي ايران وپس ازآن محمد رضا شاه دريك قرارداد ننگين، امتيازكلاني را به كنسرسيوم نفتي واگذاركردند .
پيمانهاي همكاريهاي اقتصادي ايران با كشورهاي خارجي ديگردربرخي موارد ، مانند دوران قاجار، چندان تحميلي نبود. وكشورهاي خارجي براي فعاليت درايران برسرميزمذاكره مي نشستند و اگرآزمندي مسئولان فاسد رژيم پهلوي نمي بود، مذاكرات مي توانست منافع ايران را به خوبي حفظ نمايد اما درچنين قراردادي شاه ، نفت ايران را كه پيش ازملي شدن درانحصار انگلستان بود، اين باردريد قدرت كنسرسيومي ازشركتهاي بزرگ نفتي غرب ازجمله امريكا و انگلستان قرارمي داد . درواقع اين بار چندين شركت عهده دارغارت نفت ايران شدند .
نظر شما