۳۰ مهر ۱۳۸۵، ۱۵:۰۳

/ گفتگوي مهر با شاعران و صاحبنظران ادبي - 2 /

نسل امروز شعر به شناخت ريشه هاي ادب كهن نيازمند است

نسل امروز شعر به شناخت ريشه هاي ادب كهن نيازمند است

خبرگزاري مهر - گروه فرهنگ و ادب : شعر عرفاني و جاي خالي آن در حوزه ادبيات، به ويژه شعر معاصر از جمله مباحثي است كه در سالهاي اخير ذهن بسياري از دوستداران و علاقمندان به اين نوع ادبي را به خود جلب كرده است . آنچه مي خوانيد بخش دوم جمع بندي اظهار نظرات صاحبنظران ادبي در اين زمينه است .

عرفان را بايد در ادبيات كلاسيك جستجو كرد

محمود معتقدي - شاعر گفت : عرفان را بايد در ادبيات كلاسيك جستجو كرد، زيرا شاعر امروز در پي فضاهاي اينجا و اكنون و انسان مدرن و فضاهاي پسامدرن است،فضاهايي كه مربوط به عرفان و نگرش عرفاني و جايگاه آن در شعر فارسي است به موقعيت تاريخي هر دوره باز مي گردد .  

اين شاعرمعاصر در گفتگو با خبرنگار مهر ، با بيان اين مطلب افزود : عرفان ريشه در فضاي فرهنگي ايران و آئيني ما دارد و طبيعي است كه شاعر امروز نه فرصت تفكر در اين راه را دارد و نه با آن متن هاي ديروزي مرتبط است .

محمود معتقدي ياد آور شد : اگر عرفان در دوره ما هم وجود داشته باشد ، كمرنگ است ، زيرا شاعر امروز درپي عرفان نيست و درپي نگرش ها و فرم ها و تكنيك هاي خاص بياني امروز مي باشد ، ممكن است كه به صورت كمرنگ دربعضي از اشعار امروزي نگرش هاي عرفاني را ببينيم ، ولي در مجموع به اين معني نيست كه نگرش شاعر امروز به عرفان به سبك و سياق گذشته است .

وي تصريح كرد : از جمله شاعران امروزي كه به عرفان توجه داشته اند مي توان به " سهراب سپهري " اشاره كرد ،  سهراب به خاطر نگرش و فرصت ها و انتخاب هايي كه داشت و همچنين آشنايي با هنر نقاشي ، طبيعي است كه سير و سلوكي در فضاهاي عرفاني شرق به خصوص چين و ژاپن داشته باشد ، او سعي كرد كه اين مسائل را به نوعي در اشعارش بازتاب دهد و به حد زيادي اين نگرش و جستجو در شعر سهراب ديده مي شود.

اين شاعر ادامه داد : ديگران آنچنان كه بايد و شايد ، اين طور نبودند ، چون نمي توان براي شاعر امروز دستور العمل و نسخه اي پيچيد كه چگونه به فضاي عرفان و فرهنگ اسلامي نزديك شود و اين به خود شاعر و نويسنده و اهل تفكر در اين روزگارباز مي گردد.

وي خاطرنشان كرد : وقتي نيازي كمرنگ باشد ، طبيعي است كه شاعر و نويسنده و اهل هنركمتربه سراغ آن مي روند ، ضمن اينكه درخيلي از آثاررنگ ها و صداهاي فرهنگ ايراني و اسلامي كما بيش وجود دارد ، ولي اينكه اين فضا آنچنان كه بايد پررنگ نيست به نياز خود شاعران و نويسندگان ما و متن هايي كه وجود دارد باز مي گردد .

محمود معتقدي اضافه كرد : عرفان اسلامي  جايگاه  خاص خود را دارد كه با نگرشي آييني - فلسفي همراه است  و طبيعي است كه شاعران بزرگ به نوعي نگرش فلسفي خود را با تركيبي از عرفان اسلامي هماهنگ كنند .  انسان به دنبال خوديابي خويش بوده ، ولي امروزه با توجه به فضاي مدرن و پسا مدرن ، جستجوي چنداني در فضاي شرق و تمدن شرقي كه ملغمه اي از آيين عرفاني و اسلامي است ، ندارد .



لزوم پيوند نسل جوان  با ريشه ها و پيشينه ها 

مصطفي محدثي خراساني - شاعر ، گفت : براي رسيدن به عرفان اصيل اسلامي ، جوانان و نسل امروز ما نياز به شناخت ريشه و پشتوانه هاي اصلي شعر گذشته دارند .  

اين شاعر معاصر درگفتگو با خبرنگار مهر، با بيان اين مطلب افزود : ما  در فضايي كه آميخته با عرفان اسلامي است تربيت شده ايم و عرفان قسمتي از شعر فارسي به شمار مي رود .

مصطفي محدثي خراساني درخصوص جايگاه عرفان درشعر امروز، افزود : امروز وجود عرفان درشعرهاي فارسي داراي اهميت زيادي است و از اين دست مي توان به آثار دكتر محمدرضا شفيعي كدكني و قيصرامين پوراشاره كرد .

وي ياد آور شد : ما بايد بتوانيم بين شعر نسل امروز و گذشته  پيوندي شفاف و عميق ايجاد كنيم و ازحاصل اين دو نسل بتوانيم به آثاري آميخته با تعادل و معرفت دست يابيم . همچنين عرفان را بسيار نزديك با اشعارخود احساس كنيم .

وي تصريح كرد : براي تقويت و رشد عرفان درشعر ابتدا بايد در جهان بيني و دفاع از شعر شاعران برخواست ، سپس در انعكاس آن تلاش كرد ، بسياري از مباني و مفاهيم شعرهاي فارسي از اصلي غيرقابل تغيير برخوردارند و در طول تاريخ و معرفت شناسي اين را ثابت كرده اند و در زمانهاي مختلف نيزمتفاوت بوده است .

محدثي اظهارداشت : اگر بخواهيم جريان عرفان را درشعرامروز وسعت بخشيم ، بايد با نگاه عميق تري به آن بپردازيم  تا  با جلوه هاي بيشتري در شعر فارسي آشنا شويم .

وي همچنين گفت : شعرعرفاني با زمان شاعراني چون حافظ و سعدي متفاوت است  و انديشه هاي اين دو زمان با هم فرق دارد كه از جمله مي توان به استفاده از كلماتي چون خال ، مي ، ساقي اشاره كرد كه دربيشتراشعارگذشتگان يافت مي شود .

وي در ادامه گفت : درشعرامروز مي توان با استفاده از نمادها ، سمبل ها ، نشانه ها و مباني تغيير يافته از شعر گذشتگان درلابه لاي شعرهاي معاصر امروز نيز اين اصطلاحات و عناصر را با زبان امروز در شعر به كار گرفت .

محدثي خراساني در رابطه با ارتباط عرفان و انسان خاطرنشان كرد : انسان بدون عرفان و معرفت معني ندارد عرفان قطعا هميشه در جلوه هايي متفاوت خود را در وجود انسان ظاهر مي كند .

جاذبه هاي مادي و زميني شاعران را از عرفان دور كرد

صائم كاشاني - شاعر گفت : عرفان اكتسابي نيست ، بنابراين بايد در ذات يك شاعر وجود داشته باشد تا در آثارش نيز تداعي پيدا كند .
اين شاعر پيشكسوت معاصر در گفتگو با خبرنگار مهر، با بيان اين مطلب افزود : علل دور شدن شاعر امروز از عرفان به دلايلي همچون روند ديني و مذهبي در خانواده ها بستگي دارد و همچنين حضور شاعران در اجتماع كنوني و فعلي است چرا كه در اجتماع فعلي ، مردم از عرفان و خداشناسي فاصله گرفته اند .

صائم كاشاني ياد آور شد : فاصله تجملاتي در روزگار ما و همچنين ظواهر سست و بي بنياد ، تقليدها و هم چشمي ها باعث شده كه مردم از عرفان فاصله بگيرند و طبعا شاعر هم مانند مردم جامعه است ، بنابراين آن چه مسلم است اينكه عرفان بايد درخون شاعر جاري باشد و اگر خود را با اجتماع كنوني وفق نداد و با مردم زمانه همسويي نداشت و تنها به هنر شعر و تنها به فرشته الهام انديشيد و دانست كه ان خداي سخن آفرين ذوق شعر را در نهاد او پديد آورده ، به عرفان هم نزديك مي شود .

وي ادامه داد : اگر شاعر به اين مسائل بيانديشد ، طبعا عارف هم خواهد بود اما اگرشاعر به جاذبه ها و مسائل مادي و زميني انديشيد ازعرفان دور خواهد ماند ، چنانكه امروز اين اتفاق افتاده است ،  بنابراين بايد به شاعر آموزش داد آنچه كه درنهاد ماست و آنچه كه ما مي دانيم همه ازالطاف بيكران وعنايات بي پايان خداوندي است . ما بايد همواره عنايات خداوندي را در نظر داشته باشيم ، اگر به اين نكته اهميت دهيم به عرفان نزديك تر خواهيم شد و شاعرهنگامي شعرش ماندگار است كه با عرفان همسويي و همخواني داشته باشد يعني ذاتا عارف باشد .

اين شاعرتصريح كرد : يكي از مسائلي كه موجب شده كه شاعران ما ازعرفان دور شوند ، فرهنگ هاي وارداتي وعرفانهايي است كه از شرق و غرب و از طريق كتب و رسانه ها وارد شده است ، شاعر امروز بايد به شاعران پيشين و بزرگان عرفان مانند شيخ عطار ، مولانا اقتدا كند و بداند كه ما از نظرعرفان غني ترين ملت بر روي كره زمين هستيم چرا كه عارفاني مانند عراقي ، عبدالرزاق كاشاني ، مولانا ، حافظ ، ميبدي  يزدي و ... داشته ايم ، بنابراين ما بايد با  پيروي از اين بزرگان تحت تاثير فرهنگ ها و عرفانهاي وارداتي قرار نگيريم .

صائم كاشاني خاطرنشان كرد : هنگامي كه برآثار بزرگان و عارفان شعر فارسي مطالعه عميق و ژرف داشتيم مسلما تحت تاثير فرهنگ هاي وارداتي قرار نخواهيم گرفت . شاعران ما بايد مطالعه گسترده و عميق داشته باشند تا با آثارشان جوانان را به عرفان اسلامي نزديك كنند . يعني بايد با آثار شاعراني مانند مولانا ، حافظ ، عراقي ، شيخ عطار پل ارتباطي برقرار كنيم و از آنها فاصله نگيريم .



نشانه هايي از عرفان در شعر شاعران امروز 


محمد جواد محبت - شاعر ، گفت : عرفان در اديان مختلف و اعتقادات مختلف رنگ هاي ديگري دارد منتهي همه نقطه ها بايد به خداوند يكتا برسند ، يعني هر كسي كه با خدا به نحو خالص از در دوستي و آشنايي در آيد ، به نسبت استطاعت درك و كوشش و لياقت خود به او چيزي مي دهند . يعني دري از كشف و شهود به رويش باز مي شود و اگر همت والا باشد به ديدي جهانشمول مي رسد .  

اين شاعرمعاصردرگفتگو با خبرنگار مهر، با بيان اين مطلب افزود : عرفان به معناي شناخت خداوند است و شعرعرفاني يعني شعرآسماني و بعضا شاعران امروز و به خصوص جوان كه درجشنواره هاي آييني شركت دارند و با قصد قبلي شعرمي گويند رگه ها و نشانه هايي ازعرفان درشعرهايشان ديده مي شود منتهي شاعر عارفي را در ميان چهره هاي شناخته شده نمي شناسم .

محمد جواد محبت ياد آور شد : مرحوم شهريار و شعرهاي عرفاني حضرت امام (ره) به عنوان اشعارعرفاني بسيار معروف هستند و ديوان امام سرشار از اين گونه سروده هاست ، اما شاعران امروز ما در سن و تجربه حضرت امام و شهريار نيستند ، همچنين نمونه هاي خوبي از سروده هاي عرفاني در شعر" امين " كه تخلص شعري حضرت آيت الله خامنه اي است در دسترس اهل ادب است كه سرشار از معنويت و عرفان و مهر است .

وي تصريح كرد : براي ايجاد مجدد حال و هواي عرفاني بايد رسانه ها از جمله صدا و سيما به نحو جذابي وارد عمل شوند مانند بعضي از داستانها و فيلم هاي نمايش داده شده كه در اين حال و هوا است ، مخصوصا در ايام ماه مبارك رمضان كه موضوع و پرورش متن داستان زمينه اشراقي و عرفاني دارد و اينكه كسي ارشاد شود پايه اش عرفان و اشراق است .

اين شاعر در رابطه با شباهت و تفاوت عرفان اسلامي و غير اسلامي ، گفت : واقعيت امر اين است كه در اين مورد بايد خيلي با دقت و موشكافانه عمل كرد چون معنويات در اديان و عقايد ديگر رنگ هاي ديگري دارد . سالها پيش كتابهايي چاپ مي شد از كارلوس كاستاندا نويسنده امريكايي بود و در امريكاي لاتين با دو تن از سرخپوستان آشنا مي شود و سرخپوستان اين نويسنده را تحت تعليماتي قرار مي دهند كه اين تعليمات به نام عرفان سرخپوستي منتشر شد درحالي كه آن عرفان كه مستنداتش هم نوشته هاي كاستاندا بود نوعي سحر باطل بوده است نه عرفان كه رد آن در داستانهاي باستاني خود داشتيم .

وي ادامه داد :  مثلا در دين مسيحيت فرقه هايي هستند كه آدابي خاص دارند ، به غير از آداب كليسا كه موجب مي شود بعضي از پيروان و عمل كنندگان به آن آداب به مرحله اي از كشف و شهود برسند ، از جمله پيرمردي در آمريكا كه در دستانش نيروي شفا بخش داشته است .

محمد جواد محبت خاطرنشان كرد : حال و هواي عرفاني بايد در محيط زندگي ايجاد شود تا در اشعار شاعران نيز حضور داشته باشد و رسانه ها در ايجاد اين حال و هوا نقش اساسي دارند .



شعر ما از مشروطيت به بعد سياسي شد

سيد محمود سجادي - شاعر ، گفت : شعر معاصر ما نمي تواند مانند شعر دو قرن هشت و نه هجري عارفانه باشد ، چرا كه زمان متحول شده و هميشه " شعر " پرچمدار زمان خود و متاثر از شرايط از زمانه است .  

اين شاعر در گفتگو با خبرنگارمهر، با بيان اين مطلب افزود : عرفان به معناي شناخت است و مصطلحا ما به شعرهاي انساني كه به خداي خود ارتباط معنوي برقرارمي كند اشعارعرفاني يا عارفانه مي گوييم كه درتاريخ ادبيات ايران بسيار زياد هستند ، مانند اشعاري از مولانا تا شيخ محمود شبستري و صفي عليشاه و ...

سيد محمود سجادي ياد آور شد : به طور كلي ،  تاريخ ادبيات ايران سرشار از ادبيات عارفانه است و اينكه چرا امروز ما سابقه نيرومند عرفاني را در شعر معاصر نمي بينيم ، به زمان و مقتضيات آن باز مي گردد . از دوره مشروطيت به بعد شعر از حالت عارفانه و عاشقانه بيرون آمده و سياسي شده و واژگان سياسي رادر خود جاي داد ، شاعراني مانند اديب الممالك فراهاني ، فرخي يزدي و ... اشعار سياسي مي سرودند ، حتي شعرهاي تغزلي هم با استفاده از واژگان سياسي سروده مي شد .

وي تصريح كرد : زمان هر چه به طرف مدرنسيم حركت كرد ، طبعا شعر آن زمان هم مبتني  بر مقتضيات زمان به آن سمت پيش رفت يعني ارتباط نزديكي بين زبان و زمان وجود دارد . وقتي به نيما يوشيج مي رسيم در مي يابيم كه طبيعت خود را به خوبي در اشعار او نشان مي دهد و بعد از آن دوره مسائل سياسي به طور حادي در شعر مطرح مي شود .

اين شاعر ادامه داد : هرگاه شرايط مقداري آرام شد شاعران به تغزل گرائيدند ، كما اينكه در جنگ تحميلي بسيارشعر جنگ و دفاع گفته شد  و بعد از جنگ دوباره شعر در بستر آرامش افتاد اما پيش از انقلاب شعرمان خالي از رگه هاي عرفان نيست . همانطور كه تغزل در شعر هوشنگ ابتهاج بسيار قوي است . در شعرهاي شاعران غزلسرا عرفان را مي بينم در شعر شاعران نو پرداز هم مانند فروغ فرخزاد و سهراب سپهري عرفان را مشاهده مي شود و يا حتي از شاعران جديدتر مانند قيصر امين پور كه شعر " همه گلها آفتابگردانند"  را شعر عارفانه مي دانم .

وي در رابطه با حضور عرفان هاي وارداتي به فرهنگ ما ، گفت : اين مسائل يك امر اجتناب ناپذير است و امروزه نمي توان مرزهاي فكري را محدود و مسدود كرد چرا كه عصر ارتباطات ديجيتالي نا محدود شده و از كوچكترين تحولي كه در دنيا حادث مي شود تمام دنيا مطلع مي شوند .

سيد محمود سجادي اضافه كرد :  زماني ميدان مطالعه محدود بود اما الان با تغيير شرايط ما نمي توانيم از رگبار اطلاعات كه از كشورهاي مختلف وارد كشور ما مي شود جلوگيري كنيم . مسائل فكري و تفكر از تمدن هاي وارد كشور ما مي شود همان طور كه از كشور ما نيز وارد كشورهاي ديگر خواهد شد . مثلا يك زماني مردم كشوذ انگليس نامي از مولانا نشنيده بودند اما امروزه در كشورهاي اروپايي مولانا و به قول خودشان رومي يك شخصيت كاملا شناخته شده است . عرفان ما هم به آن طرف رفته همان طور كه رگه هايي از عرفان غرب در آثار شاعران ما مشاهده مي شود و به همان نسبت هم آثار عرفاني شاعران ايراني را هم در كشورهاي ديگر مي بينيم .

اين شاعر خاطرنشان كرد : به قول سعدي " كهن جامه خويش پيراستن / به از جامه عاريت خواستن " ما خوشبختانه به قول " بهار " يك ملت سرراهي نيستيم ، ما كشوري هستيم با تمدني و فرهنگ و دانشي به قدمت تاريخ ، پس خودمان داراي گنج پر بار فرهنگي هستيم . ما بايد بخوانيم و آشنا شويم ، چرا كه آشنا شدن با هر فرهنگي به معناي پذيرفتن آن فرهنگ نيست ما بايد ذهن نقاد  داشته باشيم .



شاعران ما بايد دچار گونه اي تحول روحي شوند

علي رضا طبايي - شاعر گفت : متاسفانه عدم شناخت مردم جامعه و به ويژه جوانان از مقوله اي به نام عرفان ، باعث شده كه يك فرهنگ بيگانه با عرفان و فرهنگ هاي وارداتي مانند عرفان سرخپوستي ، هندي ، ژاپني و ... وارد زندگي امروز ما شوند و عده اي هم از جوانان ما هم از آن استقبال كنند .  

اين شاعر معاصر در گفتگو با خبرنگارمهر، با بيان اين مطلب افزود : روزمرگي ها انسان امروز را نه تنها در ايران بلكه در سرزمين هاي ديگر ازسرچشمه خلوص و پاكي ها دوركرده و فرصت را براي پرداختن به عرفان ازبين برده است .

علي رضا طبايي تصريح كرد : علاوه برمشكلات انسان خاكي امروزبا زندگي ، عدم آشنايي اش با مقوله عرفان و عدم شناخت ويژگي هاي عرفاني ، او را ازاين سرچشمه دورساخته است . عرفان گونه اي ازشناخت خداوند و معنويت است و راهي براي هدايت به سمت پاكي ها زلالي ها مي باشد ، اما به دليل وجود مشكلات فراوان ، انسان روزگارما درگيرو دارحل اين معضلات ، سرچشمه زلالي ها را گم كرده است .

وي ياد آورشد : زندگي امروز با وجود فراز و نشيب ها و سختي هايي كه دارد به گونه اي وقت انسان را مي بلعد كه ديگر مجالي براي توجه به عرفان و مقوله هايي از اين دست باقي نمي گذارد .

اين شاعردر خصوص نقش شاعران معاصردرپيشبرد عرفان اسلامي ، گفت : اگر شاعران معاصرمي خواهند درپيشبرد فرهنگ و آشنا كردن جوانان ما با عرفان و به ويژه عرفان اسلامي كاري كنند ، ابتدا بايد ميزان آشنايي خودشان را با عرفان افزايش بدهند ، متاسفانه اكثر شاعران ما خودشان از عرفان و مسائل و ويژگي ها و اجزاي عرفان بي خبرند و يا آن طور كه بايد  و شايد ، آن را نمي شناسند .

وي ادامه داد : اگردرشعرمولوي ، حافظ ، سنايي و يا عطار ازعرفان سخن گفته مي شود ، به اين دليل است كه زندگي آنها با عرفان آميخته شده بود و به تعبيري : از كوزه همان برون تراود كه دراوست ، وقتي زندگي خيلي از شاعران ما با عرفان بيگانه است و آنها در پيچ و خم زندگي امروز و از حل مشكلات خودشان هم بازمانده اند چطورمي شود انتظارداشت كه به مقوله عرفان بپردازند و آن را درشعرخود بگسترند تا جامعه و نسل جوان با آن آشنا شوند .

علي رضا طبايي خاطرنشان كرد : اين يكي ازمعضلات روزگار ماست كه خشونت زندگي و سختي گذران زندگي ، وقت مردم و شاعران را كه جزئي از مردم هستند به خود مشغول كرده است و درنتيجه وقت شاعربه هدر مي رود و كمترمجال پرداختن به عرفان را پيدا مي كند مگراينكه دچار گونه اي تحول روحي شوند تا بتوانند به عرفان هم بپردازند و عرفان در اشعارشان متجلي شود ، جامعه نيزازآن بهره ببرد .



صدا و سيما به اشاعه عرفان ناب اسلامي در ادبيات امروز كمك كند

قادر طهماسبي - شاعر با ذكر اين نكته كه مسائل اجتماعي و روزمرگي باعث شده كه شاعر امروز از عرفان دور باشد گفت : صدا و سيما به اشاعه عرفان ناب اسلامي در ادبيات امروز كمك كند.

اين شاعرمعاصر درگفتگو با خبرنگار مهر، با بيان اين مطلب افزود : ابتدا بايد معيارهايي را كه درعرفان داريم ، بشناسيم و بعد ببينيم كه وضعيت عرفان درايران چگونه است و آيا ما ازگذشته آن ريشه ها را قطع كرده ايم و يا امروزه به صورت ديگري ادامه دارد ؟

قادر طهماسبي تصريح كرد : پيشتر در دوره هاي گذشته ، " عرفان " به صورت هاي مختلفي در زندگي مردم ،  به ويژه اهل قلم و شعر وجود داشته است ، اينكه انسان واجبات خود را به صورت كامل انجام دهد و بركيفيت واجبات بيافزايد و بعد ازآن وارد مستحبات و مسائل اجتماعي و ... شود ، اما امروز صحبت ازيك نوع عرفان كاربردي است كه يك قسمت بيشتري از مردم را تحت پوشش قرار دهد ، بايد ديد جايگاه عرفان و فلسفه در زندگي امروز مردم كجاست ؟ 

سراينده " مثنوي شهادت " يادآور شد : وقتي در سيما و دركشوري كه داشته هاي فرهنگي خود را از ادبيات كهن دارد ، تعدادي قليل به عنوان برنامه شعر و موسيقي كنار هم مي نشينند و در ماه رمضان شعر بزرگان ادب و حكمت اين سرزمين را به باد انتقاد و گاه استهزاء مي گيرند ، آيا ديگر مي توان به ادبيات عرفاني و شاعران درونگرا اميدوار بود ؟

طهماسبي گفت : چند چهره تكراري در شبكه دوم سيما ، چند سالي است كه نماينده تمام و كمال ادبي و شعر ما شده اند و دائم در صحبت هايشان ، از چهره هاي ادبي گذشته خرج مي كنند و همديگر را در جمعي دوستانه مي ستايند ، در صورتي كه دقيقه اي هم از برنامه ها و حرف هاي آنها به درد مردم و حتي دانش آموختگان ادبي و اساتيد دانشگاه هاي ما هم نمي خورد ، اما علي رغم انتقادات بسيار در اين سالها به اين برنامه ها ، باز هم افراد يادشده كار خود را به جلو مي برند ، متاسفانه گويا مديران سيما بيشتر از آنكه دغدغه ادبيات را داشته باشند ، همكاري بي قيد و شرط با افرادي كه ادبيات مظلوم ما را وجه المصالحه قرارمي دهند ، اصل قرار داده اند . در حالي كه پخش برنامه هاي سالم ادبي در راديو و تلويزيون ، خود مي تواند اشاعه دهنده عرفان ناب اسلامي در بدنه ادبيات ما باشد .  

به گفته وي ،  در اين سالها هركسي به خود مشغول شده  و ازمسائلي غافل مانده است ، درحالي كه عرفان درحقيقت سيري در درون خويشتن است و بايد هرانساني كه درجامعه زندگي مي كند ازآن برخوردار باشد . مثلا دردفاع مقدس درجبهه ها رزمندگاني بودند كه يك شبه ره هفتاد ساله مي رفتند و به قله هايي مي رسيدند كه شخصي بعد از 70 سال به آن درجه سير و سلوك نرسيده بود ، اين راهيابي خود نوعي عرفان را تداعي مي كرد .

قادر طهماسبي " فريد " خاطرنشان كرد : يكي ازمسائلي كه مي تواند با موضوع عرفان در دوران معاصر مرتبط شود ، " فرهنگ شهادت " است كه سير و سلوك در آن ما را به شهود مي رساند . مشكل برخي از شاعران معاصر ما بيگانگي كامل با مباحث نظري است ، از داعيه داران موج هاي جديد شعري و ادبي كه حتي در مشي ادبي هم دچار مشكل هستند و در كنار آنها از انحصارطلبان ادبي كه همه چيز را براي خود مي خواهند ، چگونه مي توان توقع " شعرعرفاني " داشت ؟

وي با انتقاد از محافل و كانونهايي كه به ترويج و تقويت عرفان هاي وارداتي در جامعه مي پردازند ، اظهار داشت : عرفاني كه وارداتي است اصلا عرفان نيست ، عرفان اصيل تنها به سمت خدا بازمي گردد و تقدس خاصي دارد . امروزه در دنيا عرفان هاي مختلفي وجود دارند كه طرفدارهم دارند منتهي به وحدتي نمي رسند .

کد خبر 397307

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha