۱۰ آبان ۱۳۸۵، ۱۶:۱۸

اخلاق سياسي و جامعه معاصر (6)

سنت آگوستين و نسبت شهر خدا و شهر بشري

سنت آگوستين و نسبت شهر خدا و شهر بشري

خبرگزاري "مهر" - گروه دين و انديشه: با تولد مسحيت، مغرب زمين دوره اي تازه از حيات خود را تجربه مي كند. سنت مسيحي به همراه تفكر يوناني سنتزي را ايجاد مي كنند كه متفكران زيادي در ذيل اين سنتز به كار فكري مشغول مي شوند. يكي از اين افراد سنت آگوستين است كه در اين مقال نسبت سياست و اخلاق از ديد وي بسط مي يابد.

به گزارش خبرنگار "مهر"، با مرگ ارسطو در سال 322 پيش از ميلاد، عصر طلايي فلسفه در يونان به پايان مي رسد. فلسفه كه تا آن زمان با استدلالهاي قوي سرو كار داشت اندك اندك به نوشتن شرح و تفسير بر سخنان پيشينيان گرفتار شد. در دوران معروف به هلنيسم يا يوناني گري بعد از فتح توسط اسكندر مكاتب فكري متعددي ظهور و بروز يافتند؛ مكاتب فكري چون رواقيون، اپيكوريان و... كه عمده مباحث آنها متناسب با شرايط زمانه ارايه روشهايي جهت بي ميلي به دنيا و فرار از رنج و جستجوي لذت بود.

اگر ما در زمان دولت شهرهاي پر رونق يوناني با فلسفه اي منسجم در مورد سياست واخلاق مواجه ايم واگر در دولت شهر يوناني است كه خردمندي و فضيلت معنا پيدا مي كند اما دراين دوره با فروپاشي دولت شهرها نزد پيروان اين مكاتب خردمندي به معناي چشم پوشي از تمنيات نفساني و انتخاب آگاهانه فضيلت در زندگي فردي است يعني بيشتر بر اخلاق فردي بدون توجه به جامعه پرداخته مي شود.

علاوه بر اين مكاتبي نيز به پيروي از افلاطون ايجاد شده بودند عمدتا به تفسير، تشريح و پروردن آراي گذشتگان مي پرداختند. مشهورترين آنها فلوطين بود كه باني حكمت اشراقي وعرفاني درغرب است.

او مولفه ديني انديشه افلاطون را تقويت كرد و مضامين عرفاني گوناگون را وارد آراء افلاطون نمود. خلاصه آنچه كه تبليغ و تدريس مي كرد تقاوت چشمگيري با آراء افلاطون پيدا كرد و فلسفه نو افلاطوني ناميده شد.

مهمترين اثر تاليفي آگوستين "شهر خدا" است كه مهمترين آرا او در باب سياست و جامعه دراين كتاب فراهم آمده است.

انگيزه اصلي نوشتن اين كتاب دفاع از مسيحيت بود چرا كه در آن زمان بسياري سقوط امپراتوري روم غربي را توسط افراد وحشي ناشي از گسترش مسحيت مي دانستند. گذشته از اين بحث مشخص ترين بحث آگوستن ارايه نظريه شهر آسماني و شهر زمين است. او معتقد بود كه انسانها شهروند دو شهر هستند: شهر زميني و محل تولد و شهر آسماني.

به ديگر سخن منافع بشر دو گونه است منافع زمين واين جهان، و منافع آسماني و اخروي. منافع زميني مربوط به جسم طبيعي انسانهاست و منافع آن جهان مربوط به روح انسان. شهر زميني و منافع مادي بر اساس خودخواهي و خود پرستي است وشهر خدا و منافع روحاني بر پايه عشق به خداپرستي است. شهر زمين مبتني بر انگيزه هاي پست طبع بشر و شهر خدا بر پايه اميد به صلح آسماني و رستگاري ارواح مي باشد.

فلسفه آگوستن كه بشدت بر تفكر سده هاي مياني تاثير گذاشت تاريخ را مبارزه و كشاكش بين نيروهاي زمين ونيروهاي شهر آسماني مي ديد؛ مبارزه اي كه سر انجام در برقراري جامعه مشترك المنافع مسيحي به اوج خود مي رسد.

شهر زمين نيز سلطه اصل خود پرستي است و اعتقادي به خداوند نيست ولي شهر آسماني مملو از عشق به خداوند است.

نكته جالب توجه از نظر بحث ما درانديشه آگوستين اين است كه او مي گويد خداوند كارگزاريهايي را مقرر كرده است تا در جهت رستگاري به انسانها كمك كنند. اين كارگزاران عبارت از كليسا و دولت است. البته نقش كليسا به مراتب مهمتر است. درواقع دولت اگر مسيحي نباشد حتي مي تواند مانع رستگاري انسانها شود. كليسا بزرگترين نهادي است كه نماينده خدا روي زمين است. از زمان تاسيس كليسا نيروهاي خير همه چيزهاي لازم بر شكست شيطان را دارند. از آنجا كه به اعتقاد آگوستين همه انسانها گناهكار متولد مي شوند مي بايست با كمك كليسا و دولت به مسيح بپيوندند تا رستگار شوند. ماهيت كليسا البته آن را در سطح بالاتري از دولت قرار مي دهد چرا كه كليسا جهت رستگاري انسانها مبارزه مهمي را با نيروهاي ظلمت و از طرف خداوند انجام مي دهد.

همانطور كه مشاهده مي شود آگوستين تحت تاثير شاخه نو افلاطونيان و انديشه هاي مانوي با ترسيم دو شهر خدا و شهر زمين به عنوان دو نهاد خيرو شر و با تاكيد بر گناه اوليه تنها راه رستگاري و سعادت را دراين دنيا تبعيت از كليسا و دولت مسيحي مي داند با اميد اينكه با كمك آنها به شهر خدا يعني سعادت اعلي دست يابد.

کد خبر 400503

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha