به گزارش خبرگزاری مهر- گروه حوزه و دانشگاه، زهرا ساختمانیان: ساختمان نوساز ۶ طبقه قد کشیده به آسمان در خیابان رشت که منتهی به خیابان ولی عصر می شود محل استقرار یکی از خوابگاه های خیر ساز دانشگاه صنعتی امیرکبیر است که قدمتی چندساله دارد.
برای رسیدن به در خوابگاه چندبار خیابان را بالا و پایین می رم که با کمی پرس و جو کوچه بن بستی را نشانم می دهند که ساختمان خوابگاه در آنجا وجود دارد.
ساکنان این خوابگاه نما آجری دانشجویان دختر دوره کارشناسی دانشگاه صنعتی امیرکبیر هستند که این روزها علاوه بر گذراندن امتحانات، به روزه داری نیز مشغول هستند و همین امر موجب شد تا در روزهای پایانی ماه رمضان مهمان آنها شوم و چندساعتی را از نزدیک با نحوه درس خواندن آنها در روزهای ماه رمضان آشنا شوم.
با پرده ای درب ورودی ساختمان از راهرو اصلی جدا می شود، راهرو خلوت است و با پله و آسانسور می توان به طبقات بالا رسید.
در هر طبقه ۳ واحد وجود دارد و هر سوئیت خوابگاهی دارای دو اتاق ۴ تخته است. در یکی از واحدها نیمه باز است و صدای خنده ساکنان داخل اتاق من را ترغیب می کند تا خود را به واحد دعوت کنم. ۵ دانشجو در کنار هم نشته اند و درس می خوانند.
اجازه ورود که می گیرم جایی میان جزوه های درسی خالی می کنند تا بنشینم. وقتی می گویم خبرنگارم کمی خود را جمع و جور می کنند و برخی ریز ریز می خندند. می گویند تاکنون مصاحبه نکرده اند. کمی با آنها صحبت می کنم و انگار یخشان آب می شود.
باب گفتگو باز می شود. از شب ها و روزهای امتحان می گویند و شرین کاری هایی که گاهی خطرآفرین می شود.
شب و روز دانشجوها تغییر کرده است
دومین سالی است که ماه رمضان در خوابگاه هستند و سختی امتحان و روزه داری را باهم تجربه می کنند.
هانیه دانشجوی کارشناسی رشته مهندسی پزشکی و از شهر ساری آمده است. او می گوید: «برای اینکه بتوانیم همزمان با روزه داری بهتر درس بخوانیم بیشتر شب ها بیدار می مانیم. حالا که ماه رمضان با امتحانات همزمان شده جای شب و روزمان تغییر کرده. بیشتر دانشجوهای ساکن خوابگاه شب ها بیدار هستند و ساعت های نزدیک به افطار می خوابند.
برخی از دانشجوها نیز عادت به شب بیدار ماندن ندارند و این تغییر ساعت درس خواندن موجب شده تا اختلافاتی میان دانشجوها ایجاد شود.»
خدیجه دانشجوی رشته مهندسی فیزیک است که از فشردگی امتحانات دانشگاه گلایه دارد. وی می گوید: «حالا که زمان برگزاری امتحانات با ماه رمضان همزمان شده باید برنامه ریزی به گونه ای می بود که امتحانات این طور فشرده برگزار نشود.»
درس خواندن دسته جمعی بازدهی بیشتری دارد
یکی دیگر از دانشجوها ساکن در اتاق نیز به جمع ما می پیوندد. وی که از میان جزوه های درهم ریخته روی میز تحریرش به دنبال چیزی می گردد و می گوید: «زندگی در خوابگاه سختی های خاص خودش را دارد اما در کل چندان هم بدک نیست.
وی از شیراز آمده است و معتقد است یکی از شیرینی های زندگی در خوابگاه درس خواندن جمعی و شب بیداری های آن است. وقتی دانشجوها در کنار هم درس می خوانند می توانند مشکلات درسی را از یکدیگر جویا شوند و این رویه زمینه بهتر فهمیدن را فراهم می کند.
ریما می گوید: در محیط خوابگاهی دانشجویان از فرهنگ های مختلف هستند و این موضوع باعث می شود تا کمی زندگی را در ابتدای ورود به این محیط سخت کند اما در اینجا می توانیم یاد بگیریم چگونه با فرهنگ های مختلف زندگی کنیم و انگار شروعی برای اجتماعی شدن فراهم می شود.»
حواس پرتی امتحان و آتش گرفتن آشپزخانه
همان طور که گاهی به سوالات من جواب می دهند و کمی در جزوه هایشان غرق می شوند به یاد خاطره ای می افتند که چندان خوشایند نبود و از حواس پرتی شب های امتحان برایشان رخ داده بود.
می گویند ماه رمضان سال گذشته یکی از دوستانشان در حین درس خواندن به فکر آشپزی می افتد و بعد از قرار دادن ماهی تابه پر از روغن فراموش می کند که سر به آن بزند و این سهل انگاری تبدیل به آتش سوزی می شود و بخشی از آشپزخانه اتاقشان آتش می گیرد و به کمک مسئولان خوابگاه آتش سریع خاموش می شود و حادثه بدی رخ نمی دهد.
یک ساعتی بیشتر به افطار باقی نمانده است. نمی خواهم نزدیک افطار و استرس امتحان وقتشان را زیاد بگیرم از دانشجوها خداحافظی می کنم و به طبقه دیگر خوابگاه می روم. در تمامی اتاق ها بسته است و صدایی نمی آید. آرام در می زنم و دختری در را می گشاید. اجازه می گیرم و وارد می شوم.
این اتاق خلوت است. سه نفر از دانشجویان مشغول درس خواندن هستند و وقتی سراغ بقیه دانشجویان را می گیریم می گویند همگی خواب هستند.
افطارهای ماه رمضان خوابگاه صمیمی است
فائزه دانشجوی کارشناسی رشته مهندسی نساجی است که سه سال است تجربه زندگی در خوابگاه را دارد. وی می گوید: «هیچ چیز جای سفره های افطار خانه را نمی گیرد اما سفره های افطاری خوابگاه صمیمت خاصی دارد که فراموش نمی شود.
همه هرچه دارند بر سر سفره می گذارند و این سادگی، صمیمتی را ایجاد می کند که شاید نتوان دیگر تجربه کرد.
می گوید اکنون که ماه رمضان با برگزاری امتحانات مصادف شده است با تمام سختی که وجود دارد اما روزی ۸ تا ۱۰ ساعت درس می خوانیم. گاهی نیز برای رفع خستگی آب بازی می کنیم و اتاقمان خیس می شود.»
جستجوی جزوه های امتحانی در تلفن همراه
در کنار انبوه جزوه های دانشجوها گوشی های تلفن همراه نظرم را جلب می کند. انگار جزئی جدا نشدنی هستند از دانشجویان. وقتی با خنده از آنها می پرسم تلفن همراه برای زنگ تفریح است؟، زهرا که دانشجوی رشته مهندسی برق است می گوید: «این روزها بخشی از جزوه ها در گوشی است و اصلا بدون تلفن همراه نمی توان درس خواند. به همین خاطر مجبوریم در کنار جزوه ها از تلفن همراه هم استفاده کنیم.
وی تاکید می کند: با تلفن همراه راحت می توانیم مشکلات درسی را از دیگر دانشجوها جویا شویم.»
سفره ای ساده اما صمیمی
نیم ساعتی به افطار نمانده و جنب و جوش خوابگاه کمتر و کمتر می شود. ساکنان خوابگاه کم کم درس و کتاب را رها می کنند تا به نماز خانه و سفره ساده ای که برای آنها پهن می شود بروند. آنها روزه شان را با نان و پنیر و خرما و چای باز می کنند و بعد دوباره درس، درس و درس... .
صدای اذان در نمازخانه می پیچد، چند نفر قرآن به دست گرفته اند و فارغ از دلهره، آیات را زمزمه می کنند. بعضی دیگر سفره را می چینند و عده ای هم بی خیال از تمام همهمه ها دعا می خوانند.
حالا همه چیز در این خوابگاه عادی به نظر می رسد، دخترانی که تا چند دقیقه قبل بادقت تمام روی کتاب ها و جزوه ها خم شده بودند، حالا بی خیال از دلشوره امتحان دور سفره افطار جمع شده اند.
از ساختمان بیرون می آیم. صدای اذان بلند شده است و تاریکی خیابان را فرا گرفته است.
نظر شما