خبرگزاری مهر- گروه استان ها:کمتر کسی که تاکنون داستان واقع گوهرشاد و جنایات رضاخان در حرم مطهر رضوی را نشنیده و یا نخوانده باشد.فاجعه ای که شاید نمونه آن در تاریخ وجود نداشته باشد زیرا دهها نفر تنها به جرم تن ندادن به استفاده از پوشش خاص آن هم در حریم قدسی امام رضا (ع) به رگبار بسته شدند تا سوغات شوم رضاخان از فرنگ، بر مردم تحمیل شود.
۲۱ تیرماه یادآور رشادت های مردمانی است که برای حفظ عقیده تا پای جان ایستادند و اجازه نداند عده ای خود فروخته فرهنگ و تمدن این سرزمین را بازیچه قرار دهند.
سعید تشکری یکی از نویسندگانی است که طی سال های گذشته در خصوص این واقعه تاریخی قلم زده و مجموعه یافته های خود را در چند رمان به نام های «پاریس پاریس»،«مردمان قصه کنند» و« بیست قصه فیروزهای»منتشر کرده است.
به بهانه ۲۱ تیرماه سال روز واقعه گوهرشاد به سراغ وی رفتیم تا چند کلامی در خصوص این حادثه مهم با ما سخن بگوید.
زورگویی اجتماعی رهاورد سفر رضاخان به ترکیه
تشکری معتقد است اگر به مسئله کشف حجاب در دوره پهلوی اول نگاهی انداخته شود، به یک نتیجه مشخصی میرسیم که در آن دوره سفر رضا شاه به ترکیه، رهاوردش برای مردم ایران اتفاقات هول انگیزی بود که تاوان یک بخش عظیمی از آن را مردم مشهد متحمل شدند و در واقع فشار پهلوی بر روی این شهر به صورت زورگویی اجتماعی ختم شد.
این نویسنده با بیان اینکه در امنترین قسمت کشور و در جوار ثامن الائمه(ع) خونهای زیادی ریخته شد اظهار میکند: این فاجعه چیزی نیست که به فراموشی سپرده شود اما سالیان زیادی است که از یادها رفته و در نهایت توسط چند نویسنده چند کتاب که اولین آن در سال ۶۰ به نگارش درآمد، مسئله کشف حجاب پهلوی و واقعه گوهرشاد مطرح شد.
وی میافزاید: بعد از آن هیچ گونه عکس العمل روشن فکری متعهد، در هیچ جریان رسانهای و مکتوباتی دیده نشده است.
تشکری تاکید میکند: واقعیت امر این است که این کتابها و تلاش جمعی هنوز که هنوز است در جامعه دیده و در باره آن به شکل فراگیر صحبت نمیشود و این مسئله با سکوت مواجه است.
اختلاف بر سر اجرای دستورات رضاخان
وی با اشاره به اتفاقات واقعه گوهرشاد اظهار میکند: قبل از سال ۱۳۱۴ تولیت آستان قدس رضوی و استاندار یک نفر بود. حول و حوش سال ۱۳۱۰ در باغ نادری مشهد یک جریان فرهنگی مردمی و یک آشوب وسیعی توسط روشن فکران مذهبی شکل میگیرد که متعاقب آن شبهای شعری علیه رضا خان برگزار میشود.در آن روزها اشعار ملک الشعرای بهار و شیخ احمد بهار دو شاعر متعهد، دیوار کوبی میشد و توسط نقالها دهن به دهن منتقل میشد.
وی میافزاید: در آنموقع اخبار مقدمات کشف حجاب به گوش مردم میرسد و آنطور نبوده که این واقعه در مشهد خاموش باشد. با آمدن شخص پاکروان جدایی بین تولیت آستان قدس رضوی و وزارت کشور آن موقع صورت میگیرد که پاکروان در یک تفاهمی با عدهای دیگر برای اینکه حرف رضا خان را انجام دهند مسابقهای میان خود راه میاندازند تا کدام زودتر این فاجعه را رقم میزند.
تشکری ادامه میدهد: این فاجعه تا آنجایی پیش میرود که مجالسی در مشهد برگزار میشود تا بدون حجاب در آن مجالس حضور پیدا کنند. در واقع این آغاز موضوع بود. تا اینکه در بین تمامی صنوف موضوع کشف حجاب ترویج پیدا میکند و مردم مشهد به حرم امام رضا (ع) پناه میبرند.
واقعه گوهرشاد در خفقان باقی ماند
این نویسنده ابراز میکند: در برگشت رضا شاه به مشهد و حرم مطهر رضوی، شخص رضا شاه در کفشداری با اکراه چکمههای خود را درمیآورد و در همان حین کفشدارها از کفش وی عکس میگیرند و عنوان میکنند رضا شاه برای آمدن به حرم کفشهایش را کند.
وی بیان میکند: این موضوع در سطح شهر میپیچد و سطح خشم بالا میرود و درب مسجد گوهرشاد قفل میشود. علاوه بر مسجد گوهرشاد اطراف مشهد نیز بسته میشود. بعد از آن مسجد گوهرشاد با سیل عظیمی از جمعیت به توپ بسته میشود و این فاجعه سالیان سال در خفقان باقی میماند.
تشکری زنده نگه داشتن این واقعه را منوط به اطلاع رسانی و بیان این واقعه در بین مردم میداند و تاکید میکند: برخورد سطحی با مسئله کشف حجاب باعث انزوای فرهنگ، هویت، غیرت ما میگردد و آمدن یک تجدد جعلی را نمایان میسازد.
وی همچنین بر این باور است: امروز با خواندن مصاحبههایی از بازماندگان آن فاجعه میتوان عمق فاجعه را تا حدودی درک کرد. نمونهاش محبوس ماندن عدهای از زنان کشورمان در خانههایشان به دلیل ترس از کشف حجاب بود. جنس این واقعه به اندازهای هولناک بود که مردم با ترس و وحشت روز را به شب میرساندند.
این نویسنده معتقد است که این واقعه به اندازهای جای تولید و نشر دارد که خشم مردم آن دوره و آسیبهایی را که دیدهاند باید به نمایش گذاشته شود و سکوت این سالها را بشکند.
نظر شما