به گزارش خبرنگار مهر، مهدی شمس در چهارمین جلسه رسیدگی به پرونده فساد نفتی در ادامه دفاعیات خود اظهار داشت: خود زنجانی شرکت فال را به کاملاً میشناسد و این که میگوید من این شرکت را معرفی کردهام کاملاً دروغ است.
نجفی نماینده دادستان خطاب به متهم گفت: پول نفت برای خرید انورایر رفته است، روز روشن را شب نشان ندهید.
شمس: امکان دارد چک به نام شخص ثالث باشد؟ باید چک بانکی باشد نه به نام شخص، شما اگر خواستید از کارشناسان بانکی هم بپرسید. من میگویم فال پول اونورایر را پرداخت کرده اما اینکه چک به نام من بوده قبول ندارم، من اسناد را آورده امف تمام پرداختها موجود است. من اصلاً وساطت مالی نداشتم، امکان ندارد بتوانند این حجم از پول را به حساب من بریزند. آقای ج به من گفت خانوم یو نماینده ارتش چین است، ظاهراً زنجانی نفت به او فروخته یا باید پولش رو بدهد یا ما نفت را برگردانیم، آقای ج به من گفت کمک کنم و من کارهای نبودم.
وی ادامه داد: خود برادران فهیم باید امکانسنجی میکردند که زنجانی میتواند پول را بدهد یا نه، من در این زمینه وظیفهای نداشتم.
شمس تاکید کرد: سیستم بانکی به دلیل تحریمها قفل شده بود، به جز زنجانی، و برخی نهادها کسی دیگر نمیتوانست نفت بگیرد، ما برای خرید هواپیما هم ۵ دست میچرخاندیم تا خرید انجام شود. این پتکی که نزدیک ۴ سال است بر سر ما کوبیده شده که ما کاسب تحریم بودهایم، دردآور است.
وی افزود: همه میخواستند کمک کنند، برای خود آبروی جهادی درست کنند اما خود را کنار کشیدند ولی وزیر نفت با شجاعت این تصمیم را گرفت. محل ورود من به ماجرای زنجانی سال ۸۹ برای خرید هواپیما بوده است، لذا تحصیل مال نامشروع که اسناد آن هم به نام زنجانی است به من ارتباطی ندارد. در آن زمان اگر میخواستید هواپیما بخرید باید یک قرارداد صوری تهیه میکردید میفرستادید یک کشور دیگر، ۵ دست میچرخید که متوجه نشوند برای ایران است، آدمهایی یودند که یک میلیارد و دو میلیارد برای خرید هواپیما میگرفتند اما من برای این هم هزینهای نگرفتم.
شمس گفت: هنگامی که نیکو میخواست اولین محموله نفتی را از زنجانی تحویل بگیرد از من کمک گرفت، من پیگیری کردم و آقای ی گفتند زنجانی مورد اعتماد است و هر کمکی میتوانی انجام بده.
شمس: من هیچ منفعتی نبردهام
متهم ردیف دوم با اشاره به وضع تحریمها گفت: در آن زمان حتی کوچکترین حمل نفت قطعاً کمک به نظام به حساب میآمد و از قصد و غرض زنجانی اطلاعی نداشتم. من به اندازه خودم آبرو و امکانات مالی داشتم و نیازی نداشت خیانت کنم، تاجر و استاد موفقی بودم و اگر میخواستم خیانت کنم به ایران نمیآمدم.
در همین هنگام، قاضی از شمس پرسید: تو میگویی از قصد زنجانی اطلاع نداشتی اما در پرونده ادعا کردی به بابک گفتم شرکت نفت پولش را میخواهد؟
شمس: اون اواخر کار بود، من وظیفه خودم را انجام دادم
قاضی: چه وظیفهای؟ میگفتی تعهد کردی پول نفت را برگردانی.
شمس: زمانی که این اتفاق افتاد و من تذکر دادم اوایل مشکلات با فال بود، حتی در زندان هم قسم جلاله میخورد که من پول دارمف اینها رو که خودش میگوید که پول دارد که به من ارتباطی ندارد در صفحه ۷۶ دادنامه آمده، آقای ج ادعا کرده هیچ گونه اسناد حمل و باربری به زنجانی داده نشده در حالی که طبق مدارک و اسناد مالکیت محرز شده است.
قاضی: شما بدون بارنامه و اسناد نفت را رد کردید؟
۱۲ میلیارد نفت از طریق زنجانی فروخته شد
شمس در ادامه دفاعیات خود با اشاره به زمان انعقاد تفاهم نامه وزا گفت: در آن زمان من اصلاً ایران نبودم. آقای پ، در جلسه کمیسیون اصل ۹۰ در یازدهم تیر اعلام کردند که ایشان برای فروش نفت کمکهایی داشتند به طوری که ۱۲میلیارد از طریق ایشان یعنی زنجانی نفت فروخته شود.
وی افزود: من که طرف قرارداد آقایان نبودم شما میگویید سهامدار بودند یعنی طرف قرارداد بودند.
قاضی مقیسه خطاب به شمس گفت: شما موظف بودی نفت را بفروشی و پولها را برگردانی.
شمس در ادامه دفاعیات خود گفت: ذهنیت شما فقط بر اساس کیفرخواست و به اسنادی که من در این دادگاه ارائه میدهم، هیچ توجهی نمیکنید. هر چه من میگویم شما باز حرف خود را میزنید که همه اش بر اساس کیفرخواست صادر شده است.
وی افزود: سال ۹۰ وزیر از بابک زنجانی تقدیر و تشکر کرده و اسناد ان هم موجود است.
قاضی مقیسه خطاب به متهم گفت: تقدیر و تشکر سال ۹۰چه ربطی به فروش نفت دارد.
شمس در پاسخ گفت: این یعنی وزیر به زنجانی اعتماد داشته است. وزیر زنجانی را از زمانی که در قرارگاه خاتم بوده میشناخته است.
قاضی مقیسه خطاب به متهم گفت: منفرد بارها پشت ما حرف زده است اما اینجا باید بگویم که در مالزی که نیاز به کشتی برای خالی کردن نفت وجود داشت که این فرد شبانه کشتی را برای تخلیه هماهنگ کرد.
نظر شما