به گزارش خبرنگار مهر، هر چند بیکاری همیشه به عنوان چالش بازار کار مطرح میشود اما در این بین حفظ نیروی کار موجود و جلوگیری از ریزش نیروی کار باید به عنوان سیاستهای مکمل جلوگیری از افزایش بیکاری با جدیت مد نظر سیاستگذاران قرار گیرد.با این حال وضعیت نشان میدهد که بخشی از کارگران شاغل در کارگاههای صنعتی زیر خط فقر و با دستمزد پایین مشغول به کار هستند و به لحاظ میزان درآمد، تفاوت قابل توجهی با بیکاران ندارند.
مرکز پژوهشهای مجلس مطالعاتی در خصوص پایین بودن سطح دستمزد شاغلان انجام داده که بر اساس آن، در سال ۹۲، کارگران در ۵۲۲ بنگاه صنعتی کمتر از ۵۰۰ هزار تومان در ماه دستمزد دریافت میکردند. البته در سال ۹۲ نسبت به سالهای ۹۰ و ۹۱ تعداد بنگاههای با دستمزد پایین رو به کاهش و بنگاههای با دستمزد بالا رو به افزایش بود.
در حال حاضر آماری از سالهای ۹۳ تا ۹۵ در دسترس نیست اما محتمل است که در این سالها نیز بخشی از شاغلان از جمله شاغلان جدید در دسته شاغلان با دریافتی پایین و فقیر قرار بگیرند!
عواملی چون نارضایتی شغلی، قراردادهای موقت، بیتوجهی کارفرمایان به عوامل رشد انگیزشی در بین کارکنان، عدم تطبیق رشته تحصیلی با شغل و موارد متعدد دیگر به عنوان عوامل محرک ترک شغل به شمار میروند.
اما یکی از مهمترین دلایل نارضایتی نیروی کار از شغل، به دلیل سطح دریافتی پایین و عدم تناسب دستمزد با حرفه است که سهم زیادی از کارکنان را شامل میشود. نارضایتی شغلی نه تنها به لحاظ فردی اثرات سوء برای شاغلان دارد اما یکی از مهمترین نتایج آن کاهش بهره وری نیروی کار است که در نهایت بر خروجی فعالیت شاغل اثرات عکس دارد.
در عین حال اگر سطح عمومی دستمزد برای شاغلان کاهش یابد و غالب جامعه حقوق بگیر را در بگیرد میتواند هشداری برای اقتصاد تلقی شود که منتج به کاهش کیفیت کار میشود.علاوه بر این، شاغلان باید احساس کنند تا در شغل خود جایی برای پیشرفت دارند؛ بخشی از این پیشرفت هر چند میتواند ارتقای جایگاه شغلی باشد اما صرفا همه موضوع نیست بکله باید سازوکاری اندیشیده شود تا با فراهم کردن آموزشهای حین کار از سوی مدیریت، برای شاغلان ارزش افزوده ایجاد شود که افزایش سطح اعتماد به نفس کارکنان را در پی دارد.
نظر شما