روح عاشورایی محسن حججی استمرار ندای عزتمندانه هیهات من الذّله بود

خبرگزاری مهر-گروه استانها، حجت الاسلام مسعود صفی یاری: اولین بار که تصویر شهید را دیدم ناخداگاه تمام وجودم جذب نگاه نافذ و چهره مصمم او شد. نامش را خواندم " محسن حججی " تصویر منتشر شده گویای این بود که وی اسیر چنگال دشمن است.  دشمنی پلید ، سخیف ، کریه و به تمام معنا وحشی در نگاه عادی و معمولی اسارت آن هم در چنگال قبیله ای وحشی به نام داعش ، موجی از ترس اضطراب و وحشت را به همراه دارد  اما در چهره و قامت بلند این سردار سرافراز نه تنها هیچ اثری از ترس و وحشت نبود که دشمن به ظاهر قالب او مبهور ایمان اقتدار شجاعت و ایستادگی این شهید عزیز واقع شده بود و موجی از ترس و وحشت سراسر وجود نحس او را گرفته بود.

 نمی توانستم چشم از تصویر این شهید مظلوم اما مقتدر بردارم ، نگاهم به نگاهش بود ، نه یک بار ، دوبار ، ده بار ، و دهها بار ، چشم در چشمان نافذ و نگاه اقیانوسی او دوختم ، گویا اسرار زیادی در نگاهش وجود داشت ، رازهایی که باید آن را در قامت استوار و چهره مصمم و پیروزمندانه او یافت. سعی کردم با او هم حس شوم.

هم حسی در آن لحظه ی حساس ، لحظه ی اسارت ، اسارت در چنگال وارثان شجره خبیثه یزیدی  وعمر سعدی به عنوان مخوف ترین و وحشی ترین باند آدم کش در تاریخ معاصر اما هرچه تلاش کردم نتوانستم آن حس را درک کنم ، با خود اندیشیدم محسن حججی با دستان بسته اما قامتی بلند و چشمانی نافذ به همه درس ولایتمداری و مقاومت می دهد ، محسن به نگاهش فریاد رسایی دارد ، و آن خطاب به مقتدای آزادگان جهان ، مقام معظم رهبری (مدظله ) که غصه ی ریزش ها را نخورید ، نگران انقلابی های پشیمان ، خسته و جامانده نباشید بگذارید آن ها همواره به گذشته و سوابق خود افتخار کنند هرچند امروز از قافله ولایت عقب مانده اند گروهی خواسته یا نا خواسته در جبهه مقابل و خاکریزدشمن قرار گرفته اند.

آقای ما، مقتدای ما و رهبر عزیز دل خوش دار به رویش های امروز که تا پایان جان با عهدی که با ولایت بسته اند ایستاده اند و به فضل الهی تا آخر خواهند ایستاد سربازان جان بر کف که نه تنها از اخم ها و تشر های دشمن واهمه ندارند که به خاطر خدا   و انقلاب تمام طعنه های برخی مثل دلواپسین تندروافراطی را هم فقط  در راستای هدف مقدس که دارند به جان میخرند.

به افق های دور دست قامتی رسا و استوار اسیر باشی و هیچ نشانی از شکستگی نداشته باشی اسیر باشی و حسرت یک آه را بر دل دشمن نشانی ...

با خود گفتم خوانده و شنیده بودیم آوای مقتدانه دختر شجاع امیر المومنین (ع) حضرت زینب کبری (س) در قلب دشمنی که فریاد زده و ما رایت الا جمیلا و اکنون با چشم خود دیدیم تربیت یافته مکتب اهل بیت سرباز شجاع سید علی و مدافع حرم و حریم زینبی را تجسم عینی این آوای حماسی شد .

 و ما رایت الا جمیلا شنیده بودیم که ندای مظلومانه اما پیروزمندانه سالار شهیدان حسین بن علی که در مقابل دنیای کفر ندای هیهات من الزله طنین انداز شد و امروز روح عاشورایی محسن حججی استمرار این ندای عزتمندانه را تضمین کرد از امام صادق (ع) خوانده بودم انسان آزاده همواره آزاده است ، گرفتاری ها و مصیبت ها او را خم نخواهد کرد و او مقهور اسارت ظاهری و سختی ها نمی شود و امروز جوانی از تربیت یافتگان مکتب خمینی (ره) و عاشقان دلسوخته خامنه ای (مدظله) تصویر عینی از آزادی و آزادگی شده و در اسارت ظاهری صلابت و عزت انقلابی خود را به رخ همه دنیا می کشد.

 محسن به آرزویش که همان شهادت فی سبیل الله بود رسید اما من و تو چه تکلیفی داریم ؟ تکلیف ما را شهید حججی در وصیت نامه اش مشخص کرده است . فرازی از آن را نوشته و راه و رسم زندگی خود نماییم :

"به رهبرم بگویید که اگر در بین مردمان زمان خودت و کلامت غریبید ما اینجا برای اجرای فرمان شما آمده‌ایم و آماده تا سرمان برود و سر شما سلامت باشد"