۱۶ شهریور ۱۳۹۶، ۱۵:۰۹

گزارش تحلیلی؛

رژیم صهیونیستی و سوریه پساجنگ

رژیم صهیونیستی و سوریه پساجنگ

آنچه اسرائیل در سوریه امروز با آن روبرو است، سناریوی کابوس است که در آن آزادی عمل نظامی رژیم صهیونیستی تحت فشار قرار دارد.

خبرگزاری مهر، گروه بین الملل- سیده مهدیه قرشی*: وقوع بحران سیاسی در سوریه از سال 2011 تا کنون، بازیگران منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای را بر آن داشت تا براساس منافع و علایق خود جهت‌گیری‌های مختلفی را نسبت به این کشور، که اهمیت ژئوپولیتیک و ژئواستراتژیک خاصی در منطقه غرب آسیا دارد، اتخاذ کنند.

در این میان تلاش‌های پیگیر برخی دولت‌ها و رژیم‌ها برای اعمال فشار و ساقط کردن حکومت اسد، بر پیچیدگی اوضاع این کشور افزود. رژیم صهیونیستی از جمله عناصری است که اگرچه تا امروز ملاحظات امنیتی مانع از نقش‌آفرینی مستقیم و منفرد آن در بحران سوریه شده، اما همچنان به فعالیت‌ خود در سایه ادامه داده است. به طوری که با گذشت چند سال از مناقشه سوریه همپوشانی منافع رژیم صهیونیستی و گروه‌های تکفیری – تروریستی در این کشور زمینه همگرایی و هماهنگی نانوشته‌ای را میان آنان رقم زده که در بلندمدت منجر به تامین امنیت رژیم صهیونیستی شده است.   

از آنجا که امنیت ملی مهمترین موضوع حکمرانی رژیم صهیونیستی است، که براساس وضعیت ژئوپلیتیکی، جغرافیایی و روابط  با همسایگان‌اش تعریف می‌شود، جنگ در سوریه فرصت مناسبی برای رژیم صهیونیستی فراهم کرد تا از طریق آن به تثبیت امینت ملی خود بپردازد. وجود این چشم‌انداز که سوریه به عنوان یک کشور نسبتاً قدرتمند نظامی عربی در بی‌ثباتی و از هم گسیختگی با میلیون‌ها آواره به سر می‌برد، موجب می‌شد تا یک خطر بزرگ امنیت ملی در همسایگی رژیم صهیونیستی تضعیف شود. اگرچه این روند در بدو مناقشه قابل مشاهده بود، اما ورود کشورهای منطقه به ویژه ایران در ماتریس مناقشه در سوریه، امنیت ملی رژیم صهیونیستی را با تهدید مواجه کرد و تغییر نقشه غرب آسیا از طریق بالکانیزه کردن خاورمیانه، جلوگیری از تمرکز قدرت و تجزیه کشورهای منطقه را به تاخیر انداخت.      

از آنجا که رژیم صهیونیستی از وسعت سرزمینی کمی برخوردار است، روان‌شناسی بسیار متفاوتی را در مورد خاک و تهدید و حمله و امنیت ایجاد کرده به طوری که مواجهه این رژیم با تهدید امنیتی در شرایط کنونی از بدیهی‌ترین فاکتورهای مورد توجه سیاستمداران رژیم صهیونیستی است. این رژیم که از دیرباز و قبل از آغاز بحران در سوریه خصومت‌هایی با این کشور بر سر اشغال فلسطین توسط این رژیم، اشغال بلندی‌های جولان، اخلالگری سوریه در روند صلح اعراب و رژیم صهیونیستی، حمایت سوری‌ها از مبارزان فلسطینی داشت، با شروع مناقشه در سوریه به دنبال کاهش نفوذ روسیه و خارج کردن ایران از معادله بحران در این کشور، متوقف کردن ارسال سلاح‌های پیشرفته به حزب‌الله لبنان، جلوگیری از تهدید نظامی سوریه یا ایران علیه این رژیم، کاهش مشروعیت ادعای سوریه نسبت به جولان و ممانعت از فعالیت ارتش سنی در مرزهای این کشور وارد عمل شد و اقداماتی مانند دفاع از مناطق خود در برابر حمله‌های برون‌مرزی، بمباران قرارگاه‌ها و تسلیحات حزب‌الله، حمایت مخفیانه از نیروهای اپوزیسیون دولت اسد و مذاکره با مسکو را در دستور کار خود قرار داد.          

با توجه به اینکه اسرائیل برای تاثیرگذاری بر موقعیت سوریه به شدت ناتوان بوده و از طرف دیگر، توانایی لازم برای مقابله با نفوذ ایران در مناطق مرزی و غیر مرزی خود را نداشته است، در بحران سوریه ترجیح داد تا  به ایفای نقش مشورتی برای اتحادیه اروپا و آمریکا در مورد مسائل کنونی سوریه بپردازد، اما با پیشروی سوریه به سوی ثبات، رژیم صهیونیستی نیازهای امنیتی خود را بی‌پاسخ دیده است. اگرچه این رژیم در بدو امر چندین بار دمشق را با هدف تغییر معادله قدرت به سود گروه‌های مسلح در سوریه، مورد حمله قرار داده بود و حتی در توافق آمریکا و روسیه در جبهه جنوبی سوریه حضور داشت، اما این رژیم به جز مداخله نظامی و یا ارسال سلاح برای نیروهای شورشی سوریه، توانایی خاصی برای از بین بردن حکومت بشار اسد و یا مداخلات خارجی در جنگ سوریه نداشته است. با این حال ادامه بقای وضع کنونی در سوریه مزایایی برای این رژیم دارد که اصلی‌ترین آن درگیرشدن محور مقاومت در مقابل تحرکات رژیم صهیونیستی در منطقه است.  

رژیم صهیونیستی برای کنترل حزب‌الله لبنان، تامین مرزهای امن در بلندی‌های جولان، تضعیف دولت سوریه و تضعیف ایران، به ترسیم مدل‌های حکومت در آینده سوریه در قالب تجزیه سوریه، دولت فدرالی و تجزیه سیاسی این کشور پرداخت. این رژیم در نظر دارد برای پیشبر مقاصد خود در منطقه از سناریوهای مختلفی بهره گیرد تا در صورت عدم موفقیت در همراه سازی سوریه با خود به عنوان کشوری سازش کار مانند اردن و مصر، یکی از مدل‌های حکومتی را که از اقتدار دولت سوریه بکاهد بکار بندد. اگرچه با توجه به اقتضائات کنونی این رژیم تمام توان خود را بر تأثیرگذاری بر بحران سوریه و فرسایشی شدن آن با هدف تضعیف هرچه تمام‌تر قوای اعضای محور مقاومت متمرکز کرده است.

لکن عقب‌نشینی داعش و گروه‌های تکفیری – تروریستی از مواضع سابق خود در شهرهای مختلف سوریه زمینه مهاجرت داعش از سوریه به مصر و لیبی را فراهم کرد. در واقع بروز این وضعیت، ابتکار عمل را از رژیم صهیونیستی گرفت.  

با ادامه پیشروی نیروهای دولتی سوری در مناطق تحت اشغال داعش در این کشور وضعیت اسرائیل به شرایط قبل از بحران باز خواهد گشت. با توجه به اینکه تسخیر تپه‌های جولان در سال ۱۹۶۷ تا امروز، مقوله‌ای ناسیونالیستی فراحزبی و فرادینی برای تمام مردم سوریه است، نزدیکی هر گروه سوری با رژیم صهیونیستی به جز ضربه به اعتبار و حیثیت آن گروه در بین مردم سوریه در بر نخواهد داشت.

همچنین فقدان روابط این رژیم با برخی از همسایگان سوریه مثل عراق و لبنان و داشتن روابط سرد با همسایگان دیگر سوریه مثل اردن و ترکیه موجب می‌شود تا به این رژیم اجازه مداخله در سوریه چه از نظر سیاسی یا نظامی یا از طریق مرزها یا دستگاه دیپلماسی خود را نداشته باشد. با این وجود امکان اجرای سناریوی تعریف مدل‌های حکومتی مختلف مورد نظر رژیم صهیونیستی عملا متوقف خواهد شد.  

آنچه اسرائیل در سوریه امروز با آن روبرو است، سناریوی کابوس است که در آن آزادی عمل نظامی رژیم صهیونیستی، ضمن استقرار نیروهای محور مقاومت در سوریه، به طور دائم توسط هواپیماهای روسی و دفاع ضد هوایی سوریه تحت فشار قرار دارد. بر همین اساس دیپلماسی مداوم نتانیاهو با دولت ترامپ، پوتین و اخیرا با دبیر کل سازمان ملل متحد، بخشی از این روند است.  

اما آزاد شدن بخش اعظمی از مناطق تحت سلطه داعش مانند الرقه و دیرالزور توسط نیروهای مقاومت و ارتش سوریه را اگر به مثابه شروع شمارش معکوس پایان جنگ در سوریه و تثبیت آرامش در این کشور بدانیم، می‌توان اجرای مانور نظامی زمینی، دریایی و هوایی رژیم صهیونیستی در مرز با لبنان پس از 20 سال را در چنین شرایطی واکنش نسبت به این اوضاع ارزیابی کرد.

چنانکه اظهار نگرانی برخی از مقام‌های رژیم صهیونیستی درخصوص حضور فعال ایران در سوریه و استقرار توپخانه‌های حزب‌الله در مرزهای جنوبی لبنان طی روزهای گذشته را می‌توان نشانه‌ای بر گذار سوریه به شرایط پساجنگی دانست. گذر از بازدارندگی به پیروزی قطعی در مقابل حزب‌الله در جنگ احتمالی با رژیم صهیونیستی و القای ادامه نقش‌آفرینی این رژیم در معادلات قدرت به سایر دولت‌های منطقه و پاسخ به فوبیای شهرک‌نشینان در رابطه با تهدید حمله علیه‌شان از جمله اهدافی می‌تواند باشد که رژیم صهیونیستی از اجرای مانور نظامی دنبال می‌کند. اگرچه واگذاری زمین سوریه به نیروهای مقاومت و ارتش سوریه، بر بازنده بودن رژیم صهیونیستی در بحران سوریه پس از جنگ صحه می‌گذارد، اما به زعم این رژیم مانور نظامی اخیر می‌تواند چنین تلقی را تا حدودی مخدوش کند.

*کارشناس مسائل بین الملل

کد خبر 4081299

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha