به گزارش خبرنگار مهر، آیتالله سید مختار میرعظیمی، استاد حوزه علمیه قم به مناسبت شهادت امام حسن(ع) اظهار کرد: سرور و پیشوای دوم شیعیان امام حسن مجتبی در نیمه رمضان سال سوم هجری در مدینه متولد شدند. زمان رحلت پیامبر هفت سال داشتند و ۳۰ سال از عمر مبارکشان مقارن با امامت حضرت امیرالمؤمنین بود. ایشان پس از ده سال امامت طبق روایتی در هفتم صفر و در قولی دیگر در بیست و هشتم صفر با توطئه معاویه مسموم شده و به شهادت رسیدند.
وی افزود: داستان تیر باران پیکر مبارک ایشان برای ممانعت از دفن ایشان در جوار مرقد پیامبر در کتب تاریخی موجود است. زندگی ساده و زاهدانه، کمک به فقرا و نیازمندان و حمایت از آنها، بذل و بخششهای فراوان ایشان که بارها اموال خود را در بین فقرا تقسیم کردند و امتیازات و فضائل اخلاقی منحصربهفرد ایشان همواره مورد ستایش دوستان و محبین بود.
استاد برجسته حوزه علمیه قم ابراز داشت: بغض و کینه همان دشمنانی که پدر گرامیاش را در محراب به شهادت رساندند، باعث شد که تاب نیاورند و ایشان را با زهر معروف به هلاهل به شهادت برسانند. حضرت زینب بعد از فرق شکافته پدر، جگر پارهپاره برادر را در تشت دید و تاب نیاورد و چه میدانست که روزی سر برادر دیگر را بر بالای نیزهها خواهد دید و بوسه بر حلقوم بریده برادر خواهد زد.
وی بیان داشت: نکته قابلتوجه و چالشبرانگیز در تاریخ زندگی امام حسن مجتبی (ع) مسئله صلح ایشان با معاویه است. اگر سیری در تاریخ صدر اسلام داشته باشیم خواهیم دید که سیاست حکومتی پیامبر گرامی بر مبنای جنگ و صلح بود. همان پیامبری که زمانی دستور جنگ احد و بدر و احزاب را صادر میکرد زمانی نیز بنا بر مصالح مسلمین پیمانهای صلحی چون بنی ضمره و بنی اشجع و حدیبیه را با دشمنان منعقد میکرد، در حالی که هر کدام در شرایط ویژه خود برای قوت و اقتدار اسلام کاملاً ضروری بود.
آیت الله میرعظیمی تصریح کرد: قدرت امامت و احاطه همهجانبه بر اوضاع موجود، سیاست زیرکانه و هوشمندانه امام حسن برای پذیرش این صلح مصلحت آمیز برای حفظ اسلام در شرایط آن روزگار بهترین استراتژی امام بود که خرده گیران و کوتاهفکران قادر به درک آن نبودند. همانهایی که در زمان یاری خواستن امام حسن برای مقابله با معاویه برای خود فلسفهبافی میکردند، همانها در جریان صلح نیز طبل مخالف میزدند و فلسفه خود را همچنان درست میپنداشتند، چراکه تابع ولی امر مطلق خود نبودند و در یاری امام منفعتی نمیدیدند.
استاد برجسته حوزه علمیه قم ادامه داد: آنها چارچوب پیرامون خود را میدیدند ولی امام حسن مجتبی اسلام و مسلمین را در ابعادی وسیعتر میسنجید که دشمنی دیرینه چون روم شرقی داشت که مهمترین هدف حضرت علی نیز شکست دادن آنها بود ولی جنگهای داخلی مانع از تحقق آن شد. امپراتوری روم مدتها بود که در فکر نابودی اسلام و تدارک جشن بزرگتر کردن قلمرو خود بود و جنگ امام با معاویه این بستر را برای آنها فراهم میکرد و موضعگیری بهموقع امام، خطر این دشمن بزرگ خارجی را دفع کرد.
آیت الله میرعظیمی خاطرنشان کرد: اوضاع داخلی نیز که در اثر پشت پا زدن به بیعتی که با پیامبر در روز غدیر انجام داده بودند همچنان نابسامان و پر از اختلاف بود. سیر این جریانات، تاریخ مسلمانان را تحتالشعاع قرار داد که نتیجه نهایی آن ناکامی در تشکیل حکومت اسلامی مطابق با سیره پیامبر و روی کار آمدن خلفای نالایق شد.
وی ادامه داد: در این میان مقام عظمی امامت وظیفه و رسالت خود را به نحو احسن انجام داد؛ ولی در مقابل کوتاهی و سکوت خواص و غفلت عامه شرایط بد و ناخوشایندی را به وجود آورد. صلح امام حسن با در نظر گرفتن مصالح جامعه اسلامی مقدمهای برای تشکیل قیامی به نام عاشورا به دست امام حسین شد که اسلام زنده بماند قبل از آنی که قربانی توطئههای دشمنانی گردد که همه هدفشان نابودی اسلام بود.
استاد برجسته حوزه علمیه قم تأکید کرد: امام حسین ده سال پس از امامت خود و در ادامه سیاست برادر بزرگوار خود کمکم شرایط را برای قیام الهی خود فراهم دید و با روی کار آمدن یزید و عدم بیعت با او و خروج از مدینه زمزمههای قیام خود را در بلاد اسلامی منتشر کرد.
آیت الله میرعظیمی گفت: عاشورا اگر عاشورا شد و شعلههای آتش قیام از زیر خاکستر صلح بیرون آمد به خاطر این بود که برنامهریزی برای حفظ اسلام، دقیق و حسابشده بود و این دو برادر گرانقدر هر یک در جایگاه خود این مهم را با مهارت تمام به سرانجام رسانیدند. بعد از پیامبر که در صدر اسلام در میان قوم خود ندای یاری سر داد، هر امامی نیز در زمان خود فریاد ( هل من ناصر ینصرنی) سر داد که گروهی شنیدند و لبیک گفتند و کثیری شنیدند و گذشتند گویا که هیچ نشنیدهاند.
وی ابراز داشت: نااهلان حکومت را به دست گرفتند و امامان در نهایت مظلومیت در میانه جامعه بهاصطلاح مسلمان آن روزها یکی پس از دیگری به شهادت رسیدند. حال نیز امام زمان خود را دریابیم در حالی که فریاد هل من ناصر امام عصر از هر گوشهای بلند است و خوشا به حال آنان که لبیک گو هستند. دعای همه در این روزها فرج امام زمان و پایان جدایی ما از ایشان باشد تا جهانی نجات یابد.
نظر شما