خبرگزاری مهر، گروه بین الملل- فرزاد فرهادی: موشک بالستیک یمن که به کاخ یمامه شلیک شد، مسائل پشت پرده بیشتری را درباره هماهنگی آمریکا و آل سعود ضد یمن بیشتر از قبل آشکار کرد به طوری که دونالد ترامپ پس از این حمله موشکی در تماس تلفنی با ملک سلمان با وی ابراز همبستگی کرد.
وی در این تماس تلفنی آنگونه که برخی منابع یمنی گزارش کرده اند بر ضرورت تلاش برای فشار بیشتر به ارتش و کمیته های مردمی به منظور به زانو درآوردن آنها و نیز قرار دادن ارتش و کمیته های مردمی یمن در برابر ملت این کشور تاکید کرد تا تناقض گویی و نفاق آمریکا و ترامپ درباره موضوعات انسانی و بشردوستانه بیش از قبل آشکار شود.
امروز برای افکار عمومی عربی و غربی عیان شده است که سعودی ها با سلاح آمریکایی-انگلیسی و فرانسوی، ملت یمن را هدف قرار می دهند امروز برای افکار عمومی عربی و غربی عیان شده است که سعودی ها با سلاح آمریکایی-انگلیسی و فرانسوی، ملت یمن را هدف قرار می دهند و کشتار به راه می اندازند و علت حمایت این کشورها در سازمان ملل و دیگر محافل بین المللی از عربستان به خاطر فروش تسلیحات به ریاض است که بر سر مردم یمن فرود می آید. پول های سعودی دهان انسانیت را بسته و سبب شده است که کشورهای غربی و آمریکا چشمان خود را بر روی جنایاتی که ضد ملت یمن مرتکب می شود، ببندند.
شلیک موشک از سوی یمنی ها به کاخ یمامه در واقع حقایق را آشکار کرد و اینکه چرا این اقدام یمنی ها که در واقع دفاع از خود در برابر متجاوزان است با جنجال و حمایت های جامعه بین المللی از عربستان روبرو می شود اما جامعه بین المللی به کشتار زنان و کودکان در یمن واکنشی نشان نمی دهد و سکوتی خفت بار دارد.
جنایات ائتلاف تحت رهبری سعودی ها با چراغ سبز آمریکا و سلاح های آمریکایی رخ می دهد. آمریکا به اعتقاد ناظران امور یمن و منطقه به دنبال اهداف راهبردی و تاکتیکی در یمن است.
در واقع علاوه بر حمایت بی دریغ آمریکا از ائتلاف تحت سرکردگی سعودی ها در یمن و کسب درآمد از طریق فروش سلاح به متجاوزان، واشنگتن به دنبال تحقق اهداف پنهان در یمن استواشنگتن به دنبال تحقق اهداف پنهان در این منطقه هستند. این به علت اهمیت راهبردی و ژئوپلتیک یمن و تنگه باب المندب است. آمریکا به دنبال صلح و توقف جنگ در یمن نیست زیرا ادامه این شرایط را به فرصتی برای حضور نظامی خود در منطقه می بیند. موقعیت یمن مشرف به دریای سرخ و منابع نفتی و گازی آن سبب ادامه سیاست های آمریکا برای جنگ در این کشور برای تحقق منافع سیاسی و اقتصادی آن است.
به اعتقاد ناظران امور یمن، سیاست آمریکا برای اجرای طرح هایش در یمن بر بی ثباتی در باب المندب در وهله اول و در ثانی حضور القاعده در استانهای جنوبی که تحت سیطره اشغالگران قرار دارد در وهله دوم قرار دارد و این فرصتی به آمریکا می دهد که به دنبال حضور نظامی در یمن باشد.
تقویت توان انصارالله یمن در سه سال گذشته در سایه حمایت مردمی که از آن می شود؛ به مثابه تهدید بزرگی برای رژیم صهیونیستی است و این موضوعی نیست که خوشایند آمریکایی ها باشد زیرا آنها این موضوع را به مثابه تهدید فعالیت های دریایی رژیم صهیونیستی در دریای سرخ و باب المندب می دانند.
این سبب شده است که آمریکا و رژیم صهیونیستی، همپیمانان خود در ائتلاف ضد یمن را به حمله به این کشور تشویق کنند تا مبادا منافع رژیم صهیونیستی و آمریکا در یکی از مهمترین شاهراه های آبی در دنیا به مخاطر بیافتد.
از دلایلی که موجب شده است که صهیونیستها، آمریکا و همپیمانان آن به دنبال سیطره بر باب المندب باشند، نگرانی آنها از بابت عبور کالاها و انرژی مورد نیازشان از باب المندب و نیز حفظ ثبات و امنیت پایگاههای آمریکایی در شاخ آفریقاست.
به اعتقاد ناظران امور، علت اصلی نگرانی آمریکا و عربستان از قدرت گرفتن انصارالله در یمن، تنگه باب المندب و تسلط انصارالله براین شاهراه اساسی است و علت حمایت آمریکا، انگلیس، فرانسه و رژیم صهیونیست را در همین موضوع هم باید جستجو کرد.
نکته دیگری که درباره یمن و آمریکا باید مورد توجه قرار داد تلاش واشنگتن برای تجزیه یمن استنکته دیگری که درباره یمن و آمریکا باید مورد توجه قرار داد تلاش واشنگتن برای تجزیه یمن است. آمریکا که برای سوریه و عراق و دیگر کشورهای منطقه نقشه تجزیه را در سر می پروراند؛ درباره یمن نیز بخشی از راهبرد آن در خاورمیانه تجزیه این کشور است اما ماموریت تجزیه را به سعودی ها و اماراتی ها داده است.
همانطور که گفته شد یمن از موقعیت ممتازی برخوردار است زیرا علاوه بر در اختیار داشتن تنگه باب المندب که نفت سعودی ها را به بازارهای جهانی می رساند؛ محموله های تجاری از طریق این تنگه به کانال سوئز و به دریای مدیترانه و سپس اروپا و آمریکا می رود.
از نظر جغرافیایی باب المندب از این نظر حائز اهمیت است که دومین تنگه مهم جهان پس از کانال سوئز به شمال می آید، زیرا نقطه ارتباطی بین دریای سرخ و مدیترانه است به اضافه اینکه جنوب غرب آسیا را به شرق آفریقا و اروپا متصل می کند. همچنین باب المندب گذرگاه آبی استراتژیک است که دریای سرخ را به خلیج عدن و بحر العرب متصل می کند و مرزهای آبی آن بین سه کشور یمن، اریتره و جبیوتی مشترک است. عرض این تنگه حدود ۳۰ کیلومتر است که از «رأس منهالی» در یمن شروع شده و تا «رأس سیان» در جیبوتی امتداد می یابد و جزیره پریم (میون) متعلق به یمن این تنگه را به دو کانال شرقی و غربی تقسیم میکند. کانال شرقی به «باب اسکندر» معروف است که عرض آن سه کیلومتربوده و عمق آن به ۳۰ متر می رسد. اما کانال غربی به نام «دقة المایون» معروف است و عرض آن ۲۵ کیلومتر و عمق آن ۳۱۰ متر است و در نزدیکی ساحل آفریقا مجموعه جزایر کوچکی قرار دارد که هفت برادران (الاشقاء السبعة) نامیده می شوند.
از نظر اقتصادی نیز بر اساس آمار موجود حدود پنج تا شش درصد تولید نفت جهان و به عبارت دیگر حدود چهار میلیون تن نفت هر روز از این تنگه به سمت کانال سوئز و از آنجا به سایر نقاط جهان عبور می کند. بر اساس ارزیابی های اداره اطلاعات انرژی آمریکا در سال ۲۰۱۳، مقدار نفتی که روزانه از این تنگه عبور کرد، حدود سه میلیون و ۸۰۰ هزار بشکه بود که این رقم معادل شش درصد تجارت نفت جهانی به شمار می آید.
سالانه حدود ۲۱ هزار کشتی حامل انواع کالاها نیز از باب المندب عبور می کند. با توجه به اهمیت باب المندب در تجارت جهانی و حمل و نقل نفت، کشورهای غربی نیز تلاش کردند این تنگه را گرچه به طور نیابتی در اختیار خود داشته باشند و رفت و آمد آن را نیز تحت کنترل در آورند. در راستای تحقق این اهداف واشنگتن به ساخت پایگاههایی نظامی در نزدیکی باب المندب اقدام کرد که نمونه آن پایگاه نظامی جیبوتی است که در بخش غربی باب المندب واقع شده است.
از سویی اماراتی های از تاثیرات یمن بر اقتصاد خود آگاه هستند و بر همین اساس تحولات سیاسی، اقتصادی و نظامی درعرصه یمن تاثیر زیادی بر امارات دارد در واقع انتقال سفارت کشورهای اروپایی و آمریکا از صنعا به عدن گامی ابتدایی برای تجزیه یمن محسوب می شود.
اما آمریکا علاوه بر تلاش برای تجزیه یمن با کمک همپیمانان منطقه ای خود به دنبال بی ثباتی در باب المندب با هدف مشارکت مسقتیم در جنگ یمن استآمریکا علاوه بر تلاش برای تجزیه یمن با کمک همپیمانان منطقه ای خود به دنبال بی ثباتی در باب المندب با هدف مشارکت مسقتیم در جنگ یمن است.
به اعتقاد برخی ناظران آمریکا به دنبال بی ثباتی و گسترش تروریسم در استانهای جنوبی و در ادامه بهانه قرار دادن بی ثباتی در یمن برای مشارکت مستقیم و حضور نظامی در یمن مشابه آنچه در عراق و سوریه انجام شد با هدف سیطره بر یمن است.
اما آنچه آمریکا به آن توجه دارد این است که مشارکت مستقیم نمی تواند زیاد ادامه داشته باشد زیرا از سویی توان بازدارندگی ارتش و کمیته های مردمی مطرح است و از سوی دیگر ضربه اقتصادی که به کشورهای اروپایی به علت بی ثباتی باب المندب وارد می شود موضوعی دارای اهمیتی است.
آمریکا به دنبال فرصتی برای دخالت نظامی مستقیم است و سعی در رصد و تحولات نظامی در باب المندب دارد تا این فرصت را به دست آورد اما هوشیاری یمنی ها تاکنون این بهانه را به آمریکا نداده است. حمله آمریکا به سایت های راداری انصارالله یمن به بهانه حمله به ناو ماسون و برخی کشتی های دیگر نیز در همین راستا صورت می گیرد. هدف آمریکا و همپیمانانش اجرای سناریویی با هدف تسلط بر منطقه باب المندب است.
نظر شما