به گزارش خبر گزاری مهر، در این جلسه که با حضور اساتید و دانشجویان فلسفه و ادبیات برگزار شد، دکتر دادبه میان دو بحث «فلسفه در ادبیات» و «فلسفه با ادبیات» تمایز قائل شد و گفت: در بحث اول می توان سه گونه فلسفه پردازی را در ادبیات مشاهده کرد. به این صورت که فلسفه می تواند ماده ادبیات باشد مثل منظومه سبزواری و گلشن راز شبستری و یا اینکه شاعر و ادیب در اثر خود از مضامین فلسفی استفاده کند و این مضامین را به صورتی هنرمندانه به کار گیرد، چون بسیاری از شعرهای فارسی. اما گونه ای دیگر به این صورت است که شاعر از فلسفه و مضامین فلسفی چون «غرض اولی» استفاده کند برای بازگویی «غرض ثانی» که هدف اصلی اوست.
دکتر دادبه در ادامه به بحث «فلسفه با ادبیات» پرداخت و گفت: ادبیات محصور است میان یک فلسفه متقدم و یک فلسفه متأخر. به این معنی که هر شاعر یا ادیبی با یک جهان بینی و فلسفه به خلق هنری دست می زند. ضمن اینکه این اثر او در هر صورت خود گونه ای نگرش و فلسفه را ایجاد می کند.
مدیر سابق گروه فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی در پایان به نقد نگاههایی پرداخت که اعتقاد دارند می توان بدون ادبیات فلسفه ورزی کرد و گفت: در سخنان این افراد استفاده از عناصر ادبی و استعاره ها و ایجازها آشکار و عاری از استدلال است.
نظر شما