۴ فروردین ۱۳۹۷، ۱۳:۳۹

خطبه نماز جمعه مرکز اسلامی هامبورگ؛

خدای متعال به افراد توکل کننده وعده پیروزی می‌دهد

خدای متعال به افراد توکل کننده وعده پیروزی می‌دهد

آیت الله رمضانی گفت: خدای قادر متعال در بیان نتیجۀ افراد توکل کننده به خودش ـ جهت عبور از مصائب و مشکلات ـ  وعدۀ نجات و پیروزی می‌دهد و این را به عنوان یک دستورالعمل پیروزی معرفی می‌کند.

به گزارش خبرگزاری مهر،  آیت الله رمضانی امام و مدیر مرکز اسلامی هامبورگ در خطبه نماز جمعه با عنوان درس‌هائی از قرآن (11) « توکل 3 » به سخنانی پرداخت که در ادامه می آید:

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله ربّ العالمین و الحمد لله الذی لا مُضادّ له فی مُلکه و لا مُنازِعَ لَهُ فی أمره. الحمدالله الذی لا شریک لَهُ فی خلقه ولا شبیه لَهُ فی عَظَمَتِه (جزء من دعاء الإفتتاح) وصلّی الله علی سیدّنا ونبیّنا محمّد صلّی الله علیه وعلی آله الطاهرین واصحابه المنتجبین. 

عبادالله ! أُوصیکم و نفسی بتقوی الله و اتّباع امره و نهیه.

با توجه به این که «حقیقت توکّل» در زندگی فردی و اجتماعی آثار فراوانی را به دنبال دارد، لذا باید توجّه داشت که برای انجام بسیاری از کارها ممکن است موانع متعددی از درون و بیرون وجود داشته باشد. امّا انسان مؤمن می تواند با تکیه به قدرت مطلق خدای تعالی این موانع را کنار زده و از آن عبور کند. بویژه در خصوص موانعی نظیر: سستی اراده، خوف، اندوه، اضطراب، حرص، نادانی، خجالت، بدگمانی و ... که از درون پدید می آیند. چرا که گاهی هر کدام از این موانع می تواند انسان را از انجام بسیاری از کارها منصرف سازد، امّا اگر آدمی به خدا توکّل نماید و خود را پس از هر نوع تلاش و تدبیری به او بسپارد، بدون شک در موفق شدن نسبت به تصمیمی که گرفته است نباید تردیدی به خود راه دهد. بنابر این آنچه که اهمیت دارد این است که داشتن این فضیلت نفسانی، در همۀ مراحل زندگی می تواند به پیشبرد اهداف انسان در مراحل زندگی کمک کند. به همین جهت بر مؤمنین لازم است داستان هر کدام از پیامبران الهی را که با توکّل به قدرت مطلق الهی، در انجام رسالت خود موفق شده اند را مورد مطالعه جدی قرار دهند.

در مباحث پیشین نسبت به حیات توأم با توکّل حضرت نوح(ع) مطالبی عنوان شد، و در ادامه به موارد دیگری که در قرآن مورد اشاره قرار گرفته است، اشاره می گردد.

توکل نمودن حضرت هود(ع) به خدای تعالی

حضرت هود(ع) یکی از پیامبرانی است که پس از دعوتِ قومش به راه راست، به شدت مورد تهدید قرار گرفت، امّا آن پیامبر آسمانی(ع) با بالاترین درجۀ توکّل در برابر هر نوع اذیت و آزار قومش مقاومت نمود؛ و در مقابل، آنان را نسبت به این که هیچ کاری نمی توانند بکنند، تهدید نمود. چرا که ایشان براین باور بود که با توکل نمودن به ذات اقدس الهی، هیچ خطری از سوی مخالفین متوجه او نخواهد شد. لذا در مقام پاسخ به آنان می فرمود: من به خدایم که قادر متعال است توکّل نموده ام: «قالَ إِنِّی أُشْهِدُ اللَّهَ وَ اشْهَدُوا أَنِّی بَری‏ءٌ مِمَّا تُشْرِکُونَ * مِنْ دُونِهِ فَکیدُونی‏ جَمیعاً ثُمَّ لا تُنْظِرُونِ * إِنِّی تَوَکَّلْتُ عَلَی اللَّهِ رَبِّی وَ رَبِّکُم‏؛ (هود) گفت: «من خدا را به شهادت می ‏طلبم، شما نیز گواه باشید که من بیزارم از آنچه شریک (خدا) قرار می ‏دهید * از آنچه غیر او (می ‏پرستید)! حال که چنین است، همگی برای من نقشه بکشید؛ و مرا مهلت ندهید! (اما بدانید کاری از دست شما ساخته نیست!) * من، بر «اللَّه» که پروردگار من و شماست، توکل کرده ‏ام!».[1]

توکل در سیرۀ حضرت ابراهیم(ع)

در قرآن کریم مباحث زیادی دربارۀ حضرت ابراهیم(ع) مطرح شده است که طرح آن موضوعات نیازمند مباحثی بسیار طولانی است. لکن از آنجا که آن معمار توحید امتحانهای بسیار سخت و سنگینی را داشته است، در همۀ این آزمایش ها، با توکّل بر خدای تعالی پیروز و سربلند بیرون آمده است. به همین جهت از سوی خداوند سبحان به مقام امامت و رهبری نائل آمده است. آن پیامبر توحید(ع) با توجه به آن مشکلات و سختی هایی که برایش پدید آمد، در هیچ  یک از آنها ضمن اینکه اعتراضی نکرده، خود را به عنوان عبد الهی به معبودش می سپارد؛ و با کمال اطمینان و آرامش به رسالت الهی خود عمل می کند. آن پیامبر الهی(ع) در یکی از مأموریتهایش همسر و فرزند دلبندش را در سرزمینی خشک و سوزان، و بی آب و علف رها می کند، و از آنجا به وطن خود باز می گردد: «رَبَّنا إِنِّی أَسْکَنْتُ مِنْ ذُرِّیَّتی‏ بِوادٍ غَیْرِ ذی زَرْعٍ عِنْدَ بَیْتِکَ الْمُحَرَّمِ رَبَّنا لِیُقیمُوا الصَّلاةَ فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِنَ النَّاسِ تَهْوی إِلَیْهِمْ وَ ارْزُقْهُمْ مِنَ الثَّمَراتِ لَعَلَّهُمْ یَشْکُرُون‏؛ پروردگارا! من بعضی از فرزندانم را در سرزمین بی‏ آب و علفی، در کنار خانه ‏ای که حرم توست، ساکن ساختم تا نماز را برپا دارند؛ تو دلهای گروهی از مردم را متوجّه آنها ساز؛ و از ثمرات به آنها روزی ده؛ شاید آنان شکر تو را بجای آورند!».[2]

یکی دیگر از ابتلائات این پیامبر گرامی(ع) آن زمانی است که قومش او را محاکمه نموده، و داخل منجنیق گذاشتند؛ که در این هنگام حضرت جبرئیل(ع) نزد وی می آید و به ایشان چنین می فرمایند: «و لَمّا القِیَ إبراهیمُ(ع) فِی النّارِ تَلَقّاهُ جَبرَئیلُ(ع) فِی الهَواءِ وهُوَ یَهوی إلَی النّارِ، فَقالَ: یا إبراهیمُ، ألَکَ حاجَةٌ؟ فَقالَ: أمّا إلَیکَ فَلا؛ زمانی که جناب ابراهیم(ع) را در آتش انداختند، جبرئیل(ع) او را در فضا در حالی که به زمین می ‏آمد ملاقات کرد و عرضه داشت: ای ابراهیم، آیا حاجتی داری؟ حضرت(ع) فرمود: امّا به تو، حاجتی ندارم».[3] این پاسخ از سوی این وجود نورانی، در حقیقت بیانگر اوج مقام توحید عملی آن پیامبر بزرگ الهی است. لذا مناسب است آیات مربوط به مقام «یقین و اطمینان»و نیز آیات مربوط به احتجاج ایشان با «ماه پرستان، خورشید پرستان، ستاره پرستان» با دقت مورد تبیین واقع شود، و سخنان او با این افراد برای اثبات نمودن وجود حضرت حق مورد توجّه قرار گیرد. «قالَ لا أُحِبُّ الْآفِلین‏؛ گفت: «غروب‏کنندگان را دوست ندارم!».[4]

با توجه به سخنان حضرت ابراهیم(ع) در تمامی مطالبی که بیان گردید و همچنین بیان آن پیامبر الهی(ع) در مقام اثبات ذات اقدس ربوبی، می بایست تمام حرکت ها، در جهت رضایتمندی حق به عنوان یک الگو برای همه موحدانِ عالم قرار گیرد. به همین جهت خدای تعالی در قرآن کریم در این خصوص می فرماید: «قُلْ إِنَّ صَلاتی‏ وَ نُسُکی‏ وَ مَحْیایَ وَ مَماتی‏ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمین‏؛ بگو: نماز و تمام عبادات من، و زندگی و مرگ من، همه برای خداوند پروردگار جهانیان است‏».[5]

توکل نمودن حضرت شعیب(ع)

در قرآن کریم ماجرای حضرت شعیب(ع) نیز مقام توکّل آن پیامبر خدا در مواجهه با قوم بت پرست و مشرک و تهدیدات آنها بازگو شده است، تا همۀ این بزرگواران به عنوان الگو قرار داده شوند: «إِنْ أُریدُ إِلاَّ الْإِصْلاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَ ما تَوْفیقی‏ إِلاَّ بِاللَّهِ عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَ إِلَیْهِ أُنیب؛‏ من جز اصلاح ـ تا آنجا که توانایی دارم ـ نمی ‏خواهم! و توفیق من، جز به خدا نیست! بر او توکّل کردم؛ و به سوی او باز می ‏گردم‏».[6]

توکل سایر انبیاء الهی

قرآن کریم در بیان داستان توکل سایر پیامبران الهی از جمله: حضرت یعقوب، حضرت یوسف، حضرت موسی و آخرین پیامبر خدا حضرت محمّد(ص) به مقام و منزلت توکّل آن پیامبران الهی نسبت به نحوۀ مواجهه آنان با دشمنان الهی اشاره می کند، و به برجسته سازی نقش«توکّل» برای پیروزی آنها اشاره می کند. چه اینکه در برخی از آیات نیز سنت مبارزه پیامبران الهی با توکّل را مورد تأکید قرار داده است. آنجا که می فرماید: «وَ ما لَنا أَلاَّ نَتَوَکَّلَ عَلَی اللَّهِ وَ قَدْ هَدانا سُبُلَنا وَ لَنَصْبِرَنَّ عَلی‏ ما آذَیْتُمُونا وَ عَلَی اللَّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُتَوَکِّلُون‏؛ و چرا بر خدا توکّل نکنیم، با اینکه ما را به راه ‏های (سعادت) رهبری کرده است؟! و ما بطور مسلّم در برابر آزارهای شما صبر خواهیم کرد (و دست از رسالت خویش بر نمی ‏داریم)! و توکّل کنندگان، باید فقط بر خدا توکّل کنند».[7] 

نتیجۀ توکل نمودن به خداوند در مرتفع ساختن مشکلات

توکل به خدای تعالی جایگاه بسیار مهمی در از بین بردن مشکلات دارد، به گونه ای که خدای قادر متعال در بیان نتیجۀ افراد توکل کننده به خودش ـ جهت عبور از مصائب و مشکلات ـ  وعدۀ نجات و پیروزی می دهد، و این را به عنوان یک دستورالعمل پیروزی معرفی می کند. «وَ مَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَی اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدْراً؛ و هر کس بر خدا توکّل کند، کفایت امرش را می‏کند؛ خداوند فرمان خود را به انجام می‏رساند؛ و خدا برای هر چیزی اندازه‏ای قرار داده است‏»

کد خبر 4257663

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha