۴ دی ۱۳۸۵، ۱۱:۴۰

/ به بهانه انتشار "راز یک لبخند" شاعر پیشکسوت شیرازی /

نسل پیشانی بلند شعر ما

نسل پیشانی بلند شعر ما

خبرگزاری مهر - گروه فرهنگ و ادب : از اولین دیدارم با پیرمرد شیرین سخن شیرازی " محمد خلیل جمالی مذنب " بیش از یک دهه گذشته است ، اما انگار همین دیروز بود که با خواندن هر بیت از غزلهای عاشقانه اش ، جمعیت حاضر در سالن متلاطم می شد و از استشمام آن مضامین عرفانی و عاشقانه در کلام موزون پیرمردی با بیش از هفتاد و اندی سال به شعف می آمد .

حالا پس از این همه سال و خاطراتی که زینت بخش سالهای نجیب سرودن و نوشتن شده اند ، کتابی با جلد آبی به رویم لبخند می زند و قرار است "راز یک لبخند" شاعری از دیار حافظ و سعدی را فاش کند :

با بهانه پیری ، عاشقانه می گریم
تا بهانه ای دارم بی بهانه می گریم

آبرویت ای پیری ، رفته رفته می ریزم
عشق یک جوان دارم ، عاشقانه می گریم

ذوق چیدن سیبی تازه می کند داغم
دست بیدلی دارم ، زیر چانه می گریم

هرکجا زخود رفتم ، دل شکسته برگشتم
کوزه ام به سنگ آمد ، کودکانه می گریم

در هجوم این مردم تا که عشق من شد گم ،
کوچه کوچه می نالم ، خانه خانه می گریم

نامه وفا اینجا در پر کبوتر نیست
هرچه دیده می ریزد آب و دانه می گریم

چشم گریه می بندم ، شعله شعله می خندم
خنده خنده می سوزم هر کجا نه می گریم

تا که دیده کردم باز ، گریه کردم از آغاز
بعد مرگ هم شاید ، جاودانه می گریم

محمد خلیل جمالی که "مذنب" تخلص می کند ، با اتکا به گنجینه خیره کننده ادبیات گذشته حرکت می کند اما ازتحولات زبانی شعر امروز نیز رویگردان نیست و تلاش می کند تا اثر قلمی خود را به ذائقه و سلیقه مخاطب ادب معاصر نزدیک سازد :

پیراهن سپیده به تن دارم
حال و هوای صبح شدن دارم
آبشخوری ز دشت خطا بیرون
بویی ز آهوان ختن دارم
                              " با هرچه دل " صفحه 74 

و یا :

همسفر! این چه درنگ است ، بیا تا برویم
فکر پرواز قشنگ است ، بیا تا برویم
اگر اینجا که منم ، باغ بهشت است که نیست
سیب این باغ دورنگ است ، بیا تا برویم
ناز معشوق و غرور من و تو بر سر عشق
قصه ماه و پلنگ است ، بیا تا برویم
                                              "سیب این باغ" صفحه 77

شاعر کهنسال ، سرشار از تجارب سالهای سرودن و حضور بی دریغ در انجمن ها و گردهم آیی های ادبی و فرهنگی و دمخوری با گروه ها ، نحله ها و جریان های متعدد و متنوع شعری ، پیشتر چند دفتر شعر ، از جمله مجموعه شعر" دختر صوفی" را روانه بازار ادب کرده است ، او در قریب به اتفاق اشعار ، از موضع پیری دردمند ، اما امیدوار و عاشق به مجموعه هستی و زندگی نگریسته است :

دردی از خمر جوانی در سبو دارم هنوز
با جوانان ، موسم پیری نمی جوشم چرا
من که یک دریا خروشیدم در این سامان سبز
چشمه ای تا خشکی لبها نمی جوشم چرا
ای دل عاشق ، نمی جوشی چرا در سینه ام
ای خدای دل ، نمی گیری در آغوشم چرا
                                                "خواب خرگوشی" صفحه 54    

زیست در دیاری که لسان الغیب وضع آن را بی مثال می داند و بی زوالی آن را از درگاه لایزالی تمنا می کند ، بر مجموعه جذابیت ها و رویش های شعری شاعران منطقه فارس از جمله جمالی افزوده است و کلام او را معطر به عطر ریاحین و سبزه و بوستانهای همیشه سبز آن دیار ساخته است :

بناز ای گل که نازی ، نازنینی دوستت دارم
صفای گلشنی ، عشق آفرینی دوستت دارم
به بوی هرگلی رفتم ، زخود پیوسته و دیدم
که تو خوشبوتر از خوشبوترینی دوستت دارم
زمستان وجود من ، دگرگون می شود با تو
تو مثل فصل سبز فرودینی ، دوستت دارم
                                                  "اگر پیگرد عقلی" صفحه 110

اما نکته مهم درباره اشعار محمد خلیل جمالی سهل و ممتنع بودن این سروده هاست و اینکه چنانچه نام وی را از زیر اشعارش قلم بگیریم ، شاید نتوانیم نام کسی دیگررا به عنوان خالق آن آثار جایگزین کنیم زیرا نوع نگاه شاعر و نوع معماری سازنده شعر ، تقریبا مشخص است ، به تعبیری دیگر وجود این اشعار درکارنامه شاعری دیگر ، نمی تواند گام چندانی برای گزینه دوم به حساب بیاید زیرا خود جمالی است که با جهان بینی خاص و توفیق در ارائه شفاهی اثر ، شعرش را مطرح می کند ، از این رو باید گفت که صرف تنفس در حال و هوای شعر سنتی و تن دادن به قالب های شعر کلاسیک ، بدون توجه به پارامترهایی که در شعر امروز مورد توجه و اقبال همگانی است ، نمی تواند برای شاعر جوان معاصر به منزله یک امتیاز تلقی گردد .

از سویی دیگر"جمالی" و نسلی که با او در این وادی قلم و قدم زده است ، قدرتمندانه و دردمندانه سروده  و خود را به عنوان نسلی پیشانی بلند درشعرروزگار خود شناسانده است ، اما به روشنی به این واقعیت اذعان دارد که توقف شاعر جوان یا مخاطب شعر امروز در این آثار، نه به مصلحت مولد است و نه اقبال عمومی مولود را رقم می زند ، همان گونه که زیان عبور شتابناک از این آثار نیز می تواند جبران ناپذیر باشد . 

مجموعه غزل "راز یک لبخند " را که البته از دوبیتی های شیرین محمد خلیل جمالی مذنب نیز بی بهره نمانده است ، نشر سوره مهر وابسته به حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی برای اولین نوبت در11000 نسخه چاپ و عرضه کرده است  .   

کد خبر 426275

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha