به گزارش خبرگزاری مهر، محمد ملازهی در ستون "یادداشت روز" شماره امروز قدس با اشاره به حوادث عراق و تشکیل کمیته تحقیق عراق از سوی بوش نوشته است: از قرار معلوم این کمیته روی سه محور اساسی تمرکز کرده و گزینه های احتمالی را برای رئیس جمهور آمریکا در نظر گرفته است.
1- افزایش نیروهای آمریکایی در عراق و اعزام بیست هزار نفر دیگر
2- کاهش نیروهای نظامی آمریکا، تقویت ارتش عراق و باقی ماندن طولانی مدت
3- واگذاری مسؤولیت امنیت به عراقی ها و خروج ارتش آمریکا از عراق
روشن است که هرکدام از این گزینه ها پیامدهای خاص خود را خواهند داشت ولی حتی ا گر تصور شود که آمریکا به هر دلیلی از عراق خارج شود
این خروج کامل نخواهد بود و آمریکا ادامه حضور خود را در قالب دستیابی به پایگاههای نظامی در آینده ای قابل پیش بینی حفظ خواهد کرد.
بنابراین آنچه در کوتاه مدت قابل انتظار است افزایش نیروهای نظامی آمریکا در عراق درحد بیست هزار نفر جدید است. بوش براین باور است که با افزایش نیروها می تواند امنیت عراق را در سطح قابل قبولتری تا آماده شدن ارتش و پلیس ملی عراق برای به دست گرفتن کامل امنیت تأمین کند.
این که چنین برداشتی در کاخ سفید تا چه اندازه با واقعیتهای موجود درباره عراق همخوانی داشته باشد خوش بینی چندانی وجود ندارد، اما ماهیت قدرت و اهداف آمریکا در عراق و خاورمیانه روشن است.
عراق ذخایر نفت قابل توجهی در اختیار دارد و شرکتهای نفتی آمریکا پشت سر دخالت نظامی آمریکا قرار دارند. اگر تصور شود که این شرکتها از مطامع خود دست خواهند کشید و نگران جان مردم غیرنظامی عراق و یا حتی سربازان آمریکایی هستند، باید گفت که تصوری واقع بینانه نیست.
تا نفت هست آمریکا نه تنها در عراق که در کل حوزه خلیج فارس حضور خواهد داشت. بحث تنها در این است که این حضور چگونه باید باشد. در شکل عریان نظامی که پذیرش آن برای ملتهای مسلمان منطقه دشوار است یا در قالبهای ظاهر الصلاح تری؟
ظاهراً همین بحث است که کمیته مورد اعتماد «بوش» در حال بررسی گزینه ها برای تحقق آن است وگرنه اصل خروج ارتش آمریکا و پذیرش حاکمیت ملی عراقی ها توجه چندانی را به خودش جلب نکرده است.
واقعیت آن است که برداشتهای اولیه از تغییر استراتژی آمریکا در عراق تحت تأثیر گزارش کمیته تحقیق بیکر- هامیلتون نادرست بوده است، رئیس جمهور آمریکا می پذیرد که ارتش آمریکا در عراق پیروز نشده ولی نمی پذیرد که باید از این کشور خارج شود. به
باور کاخ سفید ارتش آمریکا تاکنون در عراق پیروز نشده ولی در آینده پیروز خواهد شد و به همین دلیل گزینه اعزام نیروهای بیشتر و زبده تر آمریکایی به عراق گزینه ای جدی است، هرچند که خلاف گزارش بیکر- هامیلتون است.در حقیقت آمریکا امیدوار است که با تقویت نیروهایش در عراق به تدریج زمینه نوعی مصالحه سیاسی با حزب بعث، طرفداران صدام و سازمان القاعده فراهم شود.
این درست که در چنین مصالحه ای بخشی از اعتبار و ادعاهای آمریکا به زیر سؤال خواهند رفت ولی در هرحال تلقی شکست نظامی کامل از آن نمی توان کرد.
مغایرت چنین مصالحه احتمالی با شعارهای دموکراسی خواهی آمریکا نیز چندان محل اعتنا نخواهد بود. هر اقدامی که زمینه حفظ نفوذ برتر سیاسی آمریکا در عراق و خروج آبرومندانه ارتش آمریکا را فراهم کند در کاخ سفید پذیرفتنی خواهد بود.
در عین حال در طراحی احتمالی استراتژی جدید آمریکا در عراق که معادله قدرت داخلی را خارج از قواعد و ساز و کارهای دموکراتیک برقرار خواهد کرد، محاسبات منطقه و منافع کشورهای محافظه کار عرب لحاظ می شود.
در چنین استراتژی، قدرت مانور دولت نوری مالکی نیز محدودتر می شود هرچند که ممکن است دولت خودمختار کرد قدرت انطباق با شرایط را با فاصله گرفتن از دولت و پذیرش توزیع مجدد قدرت بیابد ولی برای شیعیان عراق پذیرش چنین تحولی ساده نخواهد بود.
نظر شما