یادداشتی از یحیی یثربی؛

سهروردی به ما می آموزد که دنیادوستان از معرفت محرومند

سهروردی به ما می آموزد که دنیادوستان از معرفت محرومند

می توان از سهروردی کنجکاوی و عشق و علاقه شدید به معرفت، دوستی و علاقه به ایران زمین، بی اعتنایی به مال و جاه و عقیده و عمل به این نکته که معرفت با دنیا دوستی در یک جا جمع نمی شود، را آموخت.

به گزارش خبرنگار مهر، متن زیر یادداشتی کوتاه به مناسبت روز بزرگداشت شیخ شهاب الدین سهروردی از یحیی یثربی است که در ادامه می خوانید؛

گر عشق نبودی و غم عشق نبودی

چندین سخن نغز که گفتی؟ که شنودی؟

سهروردی

من دو کتاب درباره دو شخصیت عرفانی ایرانی نوشته ام؛ یکی کتابی است درباره شهاب الدین سهروردی به نام «قلندر و قلعه» و دیگری اثری است درباره حسین بن منصور حلاج به نام «صلیب و صلابت». در این دو کتاب، من زندگی این دو بزرگوار را به صورت داستان نوشته ام و البته در هردو از تخیل و برداشت های خود نیز استفاده کرده ام؛ اگرچه این برداشت های تخیلی در مورد سهروردی کمتر است و در مورد حلاج بیشتر، چون سهروردی از نظر تاریخی و از نظر فکری جایگاه روشن تری نسبت به حلاج دارد. نه تنها زمانش نزدیک به دو قرن از زمان حلاج به ما نزدیک تر است، که آثار مکتوب متعددی دارد که شخصاً آنها را نوشته و مطمئناً از سخنان خود اوست و لذا برای ما شناخته شده تر است. در حالی از حلاج، آثار مطمئنی برای ما باقی نمانده و هرچه هست، چیزهایی است که به وی نسبت داده اند.

گاهی این سخنان چنان امروزی است که من از آنها در کتاب صلیب و صلابت بهره گرفته ام تا جامعه را متوجه نکاتی بکنم که پیشینیان به آنها توجه نداشته اند؛ از جمله اینکه آنچه ما را نجات می دهد، آگاهی همه مردم جامعه است، نه چشم دوختن به این و آن که بیایند و ما را نجات بدهند. نجات اجتماعی و سیاسی در هر جامعه ای وابسته به میزان هوش و شعور آن جامعه است، وگرنه با هیچ توپ و تانکی شرایط سیاسی و اجتماعی جامعه قابل تغییر نیست.

به هرحال، از هردو شخصیت می توان نکات بسیاری آموخت؛ از سهروردی می توان کنجکاوی و عشق و علاقه شدید به معرفت، دوستی و علاقه به ایران زمین، بی اعتنایی به مال و جاه و عقیده و عمل به این نکته که معرفت با دنیا دوستی در یک جا جمع نمی شود، را آموخت. سهروردی به ما می آموزد که دنیادوستان از معرفت محرومند و اهل معرفت نیز به دنیا اعتنا نمی کنند. نکته مهم دیگری که می توان از سهروردی آموخت آن است که انسان نباید با عقل دیگران فکر کند؛ او می گوید تقلید نکنید، حتی از من! خودتان فکر کنید و خودتان نتیجه بگیرید. 

نیز از حلاج می توان آزاد ماندن، آزاد زندگی کردن و جرئت و جسارت را آموخت که به هیچ قیمتی نباید از راه حق برگشت یا سخن حق را نگفت. از حلاج می توان مردم شناسی و نیز تحلیل رفتار پادشاهان و عالمان و مشایخ عرفانی را آموخت و با نگرش های عمیق و تحلیل های دقیقی که از او می آموزیم، می توان پرده از بسیاری از فریبکاری ها برداشت.

این یادداشت را با ترجمه منظوم ابیات عربی شعری منسوب به حلاج به پایان می برم:

شب تاریک و من در کام طوفان

زمقصد دور و بشکسته سفینه

از آن ترسم که نصرانی بمیرم

نه رو بر قبله، نه دل با مدینه!

کد خبر 4360620

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha