۹ مرداد ۱۳۹۷، ۱۱:۳۶

نصرالله حکمت:

بدترین روزگار، دورانی است که در آن تفکر تعطیل است

بدترین روزگار، دورانی است که در آن تفکر تعطیل است

عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی اظهارکرد: بدترین روزگار و دوران به اعتقاد سهروردی همان دورانی است که در آن تفکر تعطیل و باب مشاهدات مسدود گردد.

به گزارش خبرنگار مهر، نصرالله حکمت، عضو هیأت علمی دانشگاه بهشتی در در مراسم بزرگداشت سهروردی در سخنانی با اشاره به کتاب حکمت الاشراق سهروردی اظهارکرد: با خواندن متن آثار سهروردی به روزگار سهروردی می رویم. اما با خواندن مقدمه حکمت الاشراق سهروردی را به روزگار خود می آوریم و با او امروز به گفتگو می نشینیم که ببینیم آیا سهروردی برای انسان امروز در قرن بیست و یکم سخنی دارد یا نه. این مقدمه مباحث کلیدی زیادی را در بر دارد که شامل ۷ گام می شود. گام اول بحث ایمان پیشافلسفی است. معتقدم فلسفه اسلامی در ماهیت خود با فلسفه یونان متفاوت است و اینگونه نیست که صرفاً مسائلی را افزوده باشد. بلکه در صورت و ساختارش با فلسفه یونان تفاوت دارد که مهمترین تفاوت ایمان پیشافلسفی است.

وی افزود: معتقدم از فلسفه ارسطو به بعد بذر یک بحران کاشته شده و آن ایمان به خدای خالق است که اگر انسان آن را نداشته باشد، فلسفه یک فریب بزرگ است. سهروردی هنوز وارد ساخت فلسفه نشده، به ستایش خالق یکتا می پردازد. گام دوم تأمل در خویش و برقراری ارتباط با حقیقت است. خلوت و منازله از کلیدواژه های حکمت اشراق و عرفان ابن عربی است. خلوت یعنی آنجایی که انسان از عالم ماده به معنای ترک محسوسات و مالوفات و برقراری ارتباط با خویشتن درونی انسان که از آن به خداگاه تعبیر می کنیم، می پردازد. انسان در خلوت می تواند با خودآگاهش ارتباط برقرار کند و خودآگاه همان حقیقت الهی است که از وجود الهی در انسان منتقل شده و ظرفیت آن را دارد که بتواند اسرار عالم هستی را به دست آورد.

حکمت ادامه داد: منازله به معنی یک نزول دوسویه است و اگر خدا نازل می شود، انسان هم باید از آن مرتبه ای که در آن استقرار دارد نازل شود و کمی فرودآید تا این منازله و ارتباط برقرار شود. گام سوم، این است که حقیقت در انحصار کسی نیست که باز به شکل دیگری استادان آن را مطرح کردند. هم ادیان و هم ملل از این حیث که در طلب حقیقت اند می توانند با امر فعال این عالم ارتباط بیابند و هر حقیقتی را که می خواهند کسب کنند. سخنی که شیخ اشراق می گوید ادامه سخن ابن سینا است که معتقد است اساساً نفس بشری ارتباط و مناسبتش با جهان ملکوت بسیار بیشتر از ارتباطش با این جهان محسوس است. در عالم ملکوت هیچگونه بخلی نیست. معرفت و دانش همانند باران بر انسان ها می بارد و اگر حجابی است، از ناحیه ما است.

وی با اشاره به گام چهارم، ادامه داد: به اعتقاد سهروردی بدترین روزگار و دوران همان دورانی است که در آن تفکر تعطیل و باب مشاهدات مسدود گردد. همچنان که در روزگار کنونی آن را مشاهده می کنیم. گام پنجم نیز راه بسیار طول و درازی است که بخواهیم از طریق منطق ارسطویی و استدلال حقایق آن را دریابیم، بعید است که بتوانیم این راه را طی کنیم. بحثی که اینجا سهروردی مطرح می کند، بحث مهم و جدی در بیان تفاوت فلسفه اسلامی با فلسفه یونان است که بنده با تعبیر متد و سلوک آن را مطرح می کنم. آنجا باید بکوشیم درست راه برویم ولی در اینجا باید بکوشیم راه درست را برویم و این تفاوت استراتژیک کل فلسفه غرب است از ارسطو تا کانت. کانت بحث روش و راه را مطرح کرده، سهروردی هم می گوید باید بکوشیم راه درست را پیدا کنیم.

استاد دانشگاه شهید بهشتی بیان کرد: گام ششم بحث سیاست است. سهروردی می گوید ما کسانی را داریم که اهل تامل و بحث هستند. زمام امور عالم به دست کسی است که این دو جنبه را دارد یعنی در راه درست، درست راه می رود. گام هفتم تعبیر تعویض و تصریح است که سهروردی از امام علی (ع) این تعبیر را گرفته است. او امام علی (ع) را حکیم عرب می خواند. زبان کنونی ما، زبان خشم و خشونت و کینه است در حالی که این مملکت، مملکت علوم انسانی، ادبیات، ابن سینا، سهروردی، حافظ و مولوی است و در شان ما نیست که با دنیا اینگونه صحبت کنیم و فقط چهره خشم خود را به دنیا نشان دهیم. فکر می کنم سهروردی در این گام سخنان بسیاری برای امروز ما دارد.

کد خبر 4361846

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha