آیه روز:
و توکل على الحی الذی لا یموت وسبح بحمده وکفى به بذنوب عباده خبیرا.
و بر آن زنده اى که هرگز نمی میرد توکل کن و او را همراه با ستایش تسبیح گوى ، کافى است که او به گناهان بندگانش آگاه باشد .
سوره فرقان، آیه 58
احادیث امروز:
پیامبر اکرم(ص) فرمودند:
اول من یدخل الجنه شهید .
نخستین کسی که وارد بهشت می شود، شهید است .
میزان الحکمه، حدیث 2635
امام حسین (ع):
فَانی لا أری الموتَ الا السعادة و الحیاة مع الظالمین الا برمای .
به درستی که من مرگ را جز سعادت نمی بینم و زندگی با ستمکاران را جز محنت نمی دانم .
تحف العقول ، صفحه 245
حضرت علی (ع) در نهج البلاغه:
فلو رمیت ببصر قَلبِک نحو ما یوصف لک منها لعزفت نفسک عن بدائع ما اخرج الى الدنیا من شهواتها و لذاتها و زخارف مناظرها، و لذهلت بالفکر فى اصطفاق اشجار غیبت عروقها فى کثبان المسک على سواحل انهارها، و فى تعلیق کبائس اللؤلؤ لرطب فى عسالیجها و افنانها، و طلوع تلک الثمار مختلفةً فى غلف اکمامها، تجنی من غیر تکَلف فتأتى عى منیة مجتنیها، و یطاف على نزالها فى افنیة قصورها بالاعسال المصفقَة، والخمور المروقة ...
آنچه که از بهشت براى تو وصف مى شود اگر با چشم دل بنگرى، به شگفتى هایى که در دنیا پدید شده از شهوات و خوشیها و آرایش هایى که نظر را جلب مى کند بى رغبت گردى و اندیشه ات در میان درختانى که شاخه هایشان به هم مى خورد و ریشه هایشان در دل تپه هایى از مشک بر کنار جویهاى بهشت پنهان شده سرگردان مى گردد، و فکرت در خوشه هایى از مروارید تر در شاخه هاى کوچک و بزرگ آن درختان، و همچنین پدید آمدن میوه هاى گوناگون که از غلاف هاى خود سر برون آورده حیران مى شود، که آن میوه ها بدون زحمت و رنج چیده مى شوند و بر اساس میل چیننده به دست مى آیند، و عسل هاى پاک و شراب صافى در قصرهاى ساکنان بهشت به گردش مى آورند تا هر که بخواهد بهره مند گردد ...
امام سجاد(ع):
دعوتک، و هاجر الى بلاد الغربة و محل الناى عن موطن رحله، و موضع رجله، و مسقط راسه، و مانسِ نفسه، ارادة منه لاعزازدینک، واستنصارا على اهل الکفر بک، حتى استتب له ما حاول فى اعدآئک، واستتم له ما دبر فى اولیآئک، فنهد الیهِم مستفتحا بعونک، ومتقویا على ضعفه بنصرک، فغزاهم فى عقر دیارهم، وهجم علیهِم فى بحبوحة قرارهم، حتى ظهر امرک، و علت کلمتک، و لوکره المشرکون. اللهم فارفعه بما کدح فیک الَى الدرجة برسان
به جهت فراخواندن مردم به آئین تو به زحمت افتاد(پیامبر اکرم) و به نصیحت نمودن پذیرندگان دعوتت مشغول ساخت، تا آنجا که به دیار غربت و محل دور از اهل و عشیره و مرکز سکونت و نشو و نما و تولد و آرامگاه جانش هجرت نمود، خواست او این بود که دین تو را عزیز کند و بر علیه کافران یارى جوید، تا جایى که هر چه درباره دشمنانت اراده کرده بود با پایدارى به دست آورد و آنچه در مورد عاشقانت تدبیر نموده بود انجام گرفت. پس در حالى که از تو کمک مىخواست، و در ضعف خود از تو نیرو مىگرفت به جنگ کافران برخاست، و تا پایان برنامه در پایگاه دیارشان مبارزه نمود و در میان قرارگاهشان بر آنان هجوم برد، تا فرمانت آشکار، و کلمه ات برترى یافت، گر چه مشرکانرا خوشایند نبود. بارالها، مرتبه او رابه سبب زحماتى که در راه تو کشید به بالاترین درجات برسان .
نظر شما