خبرگزاری مهر- گروه استان ها، مرضیه اردکانی: شورای فرهنگ عمومی در سال ۱۳۸۷، ۱۴ آبان را روز فرهنگ عمومی نامگذاری کرده است. از آن سال به بعد، روز ۱۴ آبان ماه با این عنوان در تقویم ها ثبت شده و این روز فرصتی است تا تفکر و تعمیق نگاه کنیم.
با امکانات ارتباطی نوین امروزه، خیلی سریع می شود به معانی کلمات دست پیدا کرد، ولی واژه فرهنگ از آن دست کلماتی است که از سوی افراد، جوامع و گروه های متفاوت، معانی مختلفی شده است.
قطعا جمع کردن تمامی این تعاریف که از جانب ادیبان، روشنفکران و صاحبان فن بیان در کشور خودمان عنوان شده در کنار تعاریف متفکران غرب و روشنفکران جهان که در دوره ها و عصرهای مختلف، ثبت شده کار یک گزارش و حتی یک کتاب نیست اما واضح است که فرهنگ ارتباط مستقیمی با آموزش و پرورش دارد.
نقش مردم در ارتقای کیفیت فرهنگ عمومی جامعه
صاحبان علم و ادب در ایران، فرهنگ عمومی را مجموعه ای از عقاید، ارزش ها، هنجارها، اعتبارات و تفکرغالب جامعه که مقبول همگان است می دانند و شکل گیری، بقاء و تداوم فرهنگ عمومی در جامعه به رفتار و واکنش های یکایک افراد بستگی دارد که مهم ترین آن می تواند رعایت حقوق شهروندی و احترام به حقوق دیگران باشد.
به هر حال هر جامعه و اجتماعی، فرهنگی دارد که برای جلوگیری از نابسامانی و بی نظمی ها در آن اجتماع باید رعایت شود، حتی عده ای بر این باورند که فرهنگ از نیازهای اولویت دار جامعه است زیرا معرف اندیشه، تفکر و عقاید یک ملت و یک کشور است و از مهم ترین فاکتورهای جلوگیری از آسیب های اجتماعی به حساب می آید.
ارتقای فرهنگ عمومی زمانی اتفاق می افتد که هر شخصی در تمام موقعیت ها، خود را ملزم به رعایت فرهنگ عمومی بداند و این موقعیت ها می تواند شامل مواردی مثل رانندگی، مسافرت، حضور در اماکن تفریحی، خرید کردن، ازدواج، تحصیل در مقاطع مختلف و مواردی دیگر باشد.
با فرهنگی و بی فرهنگی از نظر عامه مردم
همه ما در تعریف و تمجید از اخلاق و رفتار یک شخص از واژه بافرهنگ استفاده می کنیم؛ همان طور که اگر رفتار شخصی مطابق سلیقه و مذاق ما نباشد او را بی فرهنگ می دانیم.
استفاده از این دو واژه آن قدر رواج پیدا کرده که فراموش می کنیم برخی اوقات این با فرهنگ و بی فرهنگ خطاب کردن یک شخص از سلیقه و نظر شخصی ما نشأت می گیرد نه جامعه، اما در مجموع می شود گفت موارد مشترکی است که یک فرد را بافرهنگ یا بیفرهنگ معرفی کند.
بین مردم می رویم و نظر آنها را در مورد بی فرهنگی رایج در جامعه و فرهنگ های خوب ایرانیان جویا می شویم.
نرجس حیدری دانشجوی رشته حقوق در گفتگو با خبرنگار مهر می گوید: در همه کشورها و فرهنگ ها، همه نوع بی فرهنگی وجود دارد، ناسزاگویی چه در دنیای واقعی و یا در فضای مجازی که جزئی از واقعیت است؛ سهم بسزایی از بی فرهنگی در جامعه ایران را به خود اختصاص داده است. ریاکاری هم زیاد دیده می شود. متاسفانه به خاطر خوش آمدن دیگران، تعاریف اغراق آمیز و غیرواقعی هم از رفتارهایی است که این روزها خیلی به چشم می آید.
در فضای کاری هم؛ از زیر کار در رفتن و کم کاری، نمونه ای از تقلب و بی فرهنگی است در مورد فرهنگ خوب ایرانیان هم می شود به میهمان نوازی و خونگرمی آنها اشاره کرد.
مدرسه مکانی است که رعایت فرهنگ را می شود در آن نهادینه کرد و دانش آموزان باید این مهارت را در دوره تحصیل خود کسب کنند.
محمد امین خارکن دانش آموز ۱۷ ساله در مورد رفتارهای فرهنگی و بی فرهنگی که در مدارس اتفاق می افتد می گوید: رعایت نکردن بهداشت و نظافت مدرسه، آسیب رساندن به وسایل مدرسه و یادگاری نوشتن بر روی میز و نیمکت و دیوارهای مدرسه، احترام نگذاشتن به کادر مدرسه، رعایت نشدن ادب توسط دانش آموزان و استفاده از القاب زشت در صدا کردن همدیگر و بدتر از همه اینکه بعضی دانش آموزان وقتی مدرسه تعطیل شد، با لباس فرم مدرسه در خیابان یا کوچه ها سیگار می کشند از مصادیق بی فرهنگی است. رفتارهای دانش آموزان بافرهنگ هم شامل رعایت بهداشت فردی و نظافت مدرسه، احترام به دبیران، مدیر مدرسه، محافظت از اموال مدرسه، به موقع و سر وقت به مدرسه آمدن، کمک به دانش آموزان ضعیف است.
سپیده طاهران ۲۷ ساله و یکی از شهروندان قزوینی هم عقیده دارد: یکی از فرهنگ های بد برخی از ایرانیان، احترام قائل نبودن به حریم خصوصی دیگران و دخالت کردن در زندگی آنها است. سیگار کشیدن افراد در اماکن عمومی هم از دیگر اخلاق های ضد فرهنگ بعضی از افراد است که بدون توجه به حال عمومی دیگران انجام می دهند. البته می توانیم بگوییم که ما در ایران، بی فرهنگی زیادی را در راهنمایی و رانندگی می بینیم که رعایت حقوق عابران پیاده، حق تقدم، سبقت و سرعت غیرمجاز، بیرون انداختن زباله از ماشین به سطح شهر یا جاده از مهم ترین آنهاست.
وی می گوید: به نظر من سرآمد فرهنگ خوب ایرانی ها، حس انسان دوستی و کمک به دیگران در زمان وقوع یک حادثه بد و کمک رسانی به همدیگر است.
حامد نادری ۵۶ ساله دارای شغل آزاد می گوید: فرهنگ یعنی آموزش و درک قانون در قالب حقوق شهروندی و رعایت آن از طرف مردم که باعث شکوفایی و رشد اجتماعی می شود و عدم رعایت آن موجب بروز ناهنجاری های شهری و کشوری است.
وی می افزاید: از عواملی که باعث ایجاد رشد فرهنگ می شود وجدان کاری و اجتماعی و رعایت حقوق شهروندی است که شادی و طراوت را هم به دنبال دارد.
این شهروند اظهار داشت: به نظر من کمرنگ شدن فرهنگ «تشکر از دیگران» از مواردی است که باید بیشتر رعایت شود. چرا باید بیشتر ما محبت و خدمات دیگران را از وظایف آنها بدانیم.
تشکر و قدردانی باعث محکم شدن پیوندهای عاطفی میان شهروندان می شود، ایرانی ها فرهنگ های خوب زیادی دارند که بهترین آنها مهمان نوازی، صله رحم و دستگیری از مستمندان است. البته توصیه های دین اسلام باعث غنی شدن فرهنگ ما شده و حتی بسیاری از فرهنگ های ملی و قومیتی ما هم از دین اسلام نشأت گرفته است.
زرنگی یا بی فرهنگی
متاسفانه در خیلی از جوامع امروزی، بی فرهنگی با زرنگی و باهوش بودن، توجیه می شود. فریب کاری، سوء استفاده کردن از سادگی دیگران، بی اعتنایی به حقوق و نوبت سایرین و دروغگویی و سایر موارد این چنینی به اشتباه یک نوع درایت و زرنگی به حساب می آید.
عده ای خارج از نوبت خرید کردن و یا دریافت خدمت را نوعی سرعت عمل و هوش بالا می دانند و حتی آن را از امتیازات خود به حساب می آورند، از نظر این افراد به عنوان مثال عبور از چراغ قرمز، جلو زدن ناعادلانه در صفوف خرید، پارک کردن در نقطه های پارک ممنوع، کم فروشی، سر درآوردن از امور شخصی دیگران همه مهارتی می خواهد که از عهده همه برنمی آید؛ همچنین بر این عقیده هستند که این موارد یک جسارت و ریسک پذیری بالا می خواهد؛ پس کسانی که این فرهنگ را از خود نشان می دهند، یک انسان زرنگ و فرصت شناس هستند. بدترین حالت زمانی اتفاق می افتد که این افراد برای این بی فرهنگی های خودشان، مورد توجه دیگران قرار گرفته و از سوی عده ای هم تشویق می شوند و حتی نقش مربی را هم برای دیگران ایفاء می کنند.
این چنین است که برخی از بی فرهنگ ها نه تنها مورد عتاب و سرزنش قرار نمی گیرند بلکه به عنوان الگو به نسل های بعدی هم منتقل می شوند. در این موارد واکنش ها و برخوردهای دیگران هم بی تاثیر نیست. در برابر این بی فرهنگی ها، بعضی از افراد بافرهنگ، به دلیل ملاحظات و رعایت حقوق دیگران، به ترسو بودن و تنبلی متهم می شوند، شایستگی و هوش آنها زیر سوال می رود و به نوعی از سوی عده ای طرد می شوند.
این جابه جایی ارزش ها به فرزندان ما هم منتقل می شود و فرهنگ های اصیل را کمرنگ می کند و موارد بی فرهنگی را در جامعه بیشتر می کند.
نامگذاری روز ۱۴ آبان با عنوان روز فرهنگ عمومی، نباید فقط به ثبت در تقویم منحصر شود بلکه استفاده از این فرصت می تواند؛ آشفتگی های فرهنگی را بر طرف کند و مانعی برای شکل گیری بدعت های نادرست شود لذا بررسی خلاء های فرهنگی کشور ما از ملزومات رشد وتوسعه است.
طبق نظر کارشناسان، بزرگترین خلاء و کمبود در حوزه فرهنگ، پایین بودن سرانه مطالعه و کتاب خوانی است. بیگانه بودن با فرهنگ مطالعه به ویژه در میان نسل جدید، خود یک بی فرهنگی بزرگ است. کتاب خوانی اولین قدم برای ارتقای فرهنگ و علم و دانش یک ملت است. پس برای این که بتوانیم در برابر بی فرهنگی ها، ایستادگی کنیم ابتدا باید سطح دانش و مطالعه خود را بالا ببریم.
نظر شما