به گزارش خبرگزاری مهر، مسئولان جشنواره طنز «چرند پرند» در نشست خبری این رویداد درباره موضوعاتی چون شکلگیری این جشنواره از زمان زلزله بم، هدف از برگزاری آن، ترویج فکاهی و رویکرد هستیشناسانه به طنز سخن گفتند.
رضا رفیع، طنزپرداز که اجرای این نشست را به عهده داشت، جشنواره طنز را یکی از نیازهای جامعه عنوان کرد و گفت: جشنواره پشتوانه علمی مقوله طنز است و یکی از دلایل اهمیت این جشنواره نامی است که برای آن انتخاب کردهاند. البته سنگ بنای این جشنواره بعد از حادثه زلزله بم با شعار «درآوردن لبخند از زیر آوار» شکل گرفت.
سپس محمدعلی علومی، دبیر علمی جشنواره سراسری طنز «چرند و پرند» گفت: من یکی از بانیان و پایهگذاران جشنوارهای هستم که یکی دو سال بعد از زلزله بم شکل گرفت. ما میخواستیم ثابت کنیم بم زنده است. منظور من از بم کل سرزمین ایران بود که در طول تاریخ با بلاهای زیادی روبهرو بوده است. من از دوستان خود خواهش کردم تا برای ادامه جشنواره مرا همراهی کنند که آنها نیز بدون هیچ تعللی پذیرفتند.
علومی با اشاره به علت برگزاری این جشنواره گفت: این جشنواره پیش از این، یکی دو سال پس از زلزله بم برگزار شد که البته با تغییر دولت تعطیل شد؛ جشنوارهای که در ابتدا با هدف برآوردن خنده از دل ویرانیها، برگزار شد. جشنواره سراسری طنز چرند و پرند به شکلی تداوم جشنواره قبلی است اما تلاش دارد تا با شکلی نو برگزار میشود؛ این در حالی است که در سالهای گذشته وقایع اجتماعی، از طنزنویسی جلوتر بوده است.
این طنزپرداز افزود: امید داریم در سالهای آینده طنزپردازانی از کشورهای همسایه به عنوان میهمان داشته باشیم. مسئله دیگر که اهمیت بسیاری دارد این است ما حامی و اسپانسری نداشتیم، بنابراین نقطه قوت این جشنواره استقلال آن است و به همین جهت این شعار برای جشنواره انتخاب شده است؛ «هر چه میخواهد دل تنگت بگو». هدف ما از برگزاری این جشنواره ترویج فکاهی و رویکرد هستیشناسانه طنز است و در نظر داریم تا این جشنواره با حضور طنزپردازانی از ایران و دیگر کشورهای فارسیزبان برگزار شود.
علومی همچنین بیانیه این جشنواره را قرائت کرد که به این شرح است:
الف- خرد در مفهوم گسترده خود، گوهری است بی بدیل که اهمیت وجودی و ضروری خود را به طرزی روز افزون ابراز میدارد، آن طور که جهان یا باید پیرو رویکردهای گوناگون خردورزی باشد، یا به ناچار غرق در دهشت و هول گردد.
ب- در سویی از جهان اشخاصی متکی بر سلطه گری و باورهای وحشتزای نژادپرستی به طرزی آشکار و پنهان و جهت دستیابی به منابع و غنایم بر طبل جنگ با جهانیان میکوبند و در دیگر سو، گروههایی مانند داعش با فرهنگ عشایری ما قبل مدرن، گویی برآمده از گورستان.
پ- از ارسطو به بعد، معمولاً کمدی و طنز را در مقامی فروتر از تراژدی محسوب کردهاند. اینک جهان به شکل جنایتکاری فرتوت چون دراکولا یا دوالپا درآمده است با ابعادی غولآسا و زشت از شکنجه و قتل که در ضمن ادعاهای خندهآوری در دفاع از مدنیت و یا مانند داعش به طرزی شوم، چندشآور و مضحک ادعای دفاع از رستگاری را دارد. باری طنز گروتسک شکل گرفته و به شکل زندگی روزمره بخش قابل توجهی از مردم جهان درآمده و شرایط جهانی چنان است که مشکل میشود طنز ننوشت.
ت- امّا این همه چه ربطی به مردم ما دارد؟ (تو کز محنت دیگران بی غمی/نشاید که نامت نهند آدمی). مردم ما به سبب سابقه قدیم و قوی در تمدن و فرهنگ در انواع رویکردهای طنز آثار درخشانی خلق کردهاند. قسمتهایی از گاتها و یشتهای اوستا (یکی از کهنترین متون مکتوب جهان) بیانگر طنز موقعیت و طنز کلام است. قسمتهایی از شاهنامه که براساس تاریخهای باستانی ایران نگرش یافته نیز از انواع طنز بهرهمند شده است.
در هنگامه ایلغار مغول و تیمور بود که عطار با روانه کردن دیوانههایش به اجتماع آشفته و مولانا در بعضی از حکایتهای مثنوی و سعدی و عبید زاکانی، در بحرانهایی شبیه رویکردهای داعش کنونی، پایههای زودهنگام طنز اجتماعی را در نقد و انتقاد از جور حکام و جهل عام پی ریختند. حافظ و خیام رویکردی هستیشناسی و فلسفی در طنز داشتند. مثلاً این رباعی خیام نمونهای از آمیختگی طنز و تراژدی با رویکردی فلسفی است: «آنان که محیط فضل و اداب شدند/در جمع کمال شمع اصحاب شدند/ ره زین شب تاریک نبردند به روز/ گفتند فسانهای و در خواب شدند. طنز جدید ایران با آثار درخشانی از دهخدا، سیداشرف الدین حسینی (نسیم شمال)، جلیل محمد قلیزاده و دیگران، انسان عادی کوچه و بازار را موضوع ادبیات قرارداد تا با سلاح طنز به مقابله ستم ستمگران حاکم و جهل عوامی برود که شاه را سایه خدا میدانست. اما آن کارکرد فاخر طنز با رویکردهای فلسفه و تعیین جایگاه انسان در پیچیدگی روابط هزاران ساله اجتماعی و غلبه ادراکات تبهگون برانسان مسخ شده در حاشیه واقع شد مگر در معدود آثار طنزی از مرحوم هدایت، بهرام صادقی، ساعدی و مجابی و رمان «موسیقی عطر گل سرخ» از شادروان عمران صلاحی و... .
یکی از اهداف این جشنواره پرورش استعدادهای جوان در طنزنویسی و کاریکاتور است که به این امر مهم توجه دارند و اتفاقاً تعدادشان هم کم نیست. چرا که یکی از منزلگاههای قدرتمند طنز، ادراک و بیان فاصله میان امر واقع، انسان چنان که هست با آرزوها یا رویکردهایی است که برای انسان دستیافتنی و حتی جزوی از وظایف و تعریفهای اوست. چنین رویکردی در طنزهای مثنوی بارها دیده میشود و به طرزی شگفتانگیز همین موضوع در خیلی از لطیفههای عبید زاکانی و لطیفههای منسوب به ملانصرالدین نیز بارها بیان شده است. فکاهینویسی باز یکی از موضوعهای گم شده یا کمرنگ در ادبیات طنز جدید ایران است. در حالی که از باب مثال داستان فکاهی «من و عینکم» از رسول پرویزی، پس از دههها هنوز هم بینش انسانی و در ضمن فکاهی و خندهآور خود را حفظ کرده است. پس یکی دیگر از اهداف جشنواره «چرند و پرند» کوشیدن در جهت تولد مجدد فکاهینویسی است که فی نفسه میتواند مقابلهای ادبی با افسردگی عام نیز باشد.
در ادامه، دبیر علمی جشنواره «چرند پرند» خاطرنشان کرد: امیدواریم میهن ما از این به بعد شاهد شادی و خوشحالی باشد. ما از طنزپردازان برجسته کرمانشاه دعوت کردهایم تا در این جشنواره شرکت کنند.
در ادامه علومی درباره انتخاب عنوان «چرند و پرند» برای این جشنواره بیان کرد: واقعیت این است که رؤسای قدرتمند جهان چیزی جز چرند و پرند ننوشتهاند و نگفتهاند؛ همانطور که بقال سر کوچه نیز چیزی جز چرند و پرند نمیگوید.
سپس علیرضا گیلانپور دبیر اجرایی این جشنواره به برگزاری این جشنواره در ۱۶ و ۱۷ اسفندماه و ایامی که مصادف با فوت دهخدا است اشاره کرد و گفت: ما هر آنچه را میخواهیم در شعارمان که شعری از مولاناست آوردهایم و نیازی به حرف نیست. جشنواره با نام دهخدا گره خورده است و مراسم پایانی جشنواره همزمان با سالروز فوت دهخدا برگزار میشود.
گیلانپور با تأکید بر این که جشنواره به همت منطقه ویژه اقتصادی ارگ جدید برگزار میشود، افزود: جشنواره سراسری طنز «چرند و پرند» نخستین رویدادی است که کاملا مستقل برگزار میشود و قرار است به استقلال خودش ادامه دهد و روی پای خود بایستد.
او با این توضیح که جشنواره با موضوع آزاد و در ۶ بخش شعر، نثر، داستان کوتاه، مقاله، کاریکاتور و استندآپ کمدی برگزار خواهدشد، گفت: معرفی و استفاده بیبدیل از توانمندیها در زمینههای تاریخ فرهنگ و هنر فاخر این مرز و بوم و ایجاد بستری مناسب برای تقویت و ظهور استعدادهای هنری و ادبی در حوزه طنز از اهداف برپایی این رویداد محسوب میشوند.
دبیراجرایی جشنواره با بیان این که آثار منتخب در قالب کتاب منتشر میشوند، اضافه کرد: آثار منتخب در گروههای وابسته به جشنواره در فضای مجازی بازنشر خواهندشد. هر فردی نیز میتواند همزمان در همه بخشها شرکت کند.
بهزاد باشو، کاریکاتوریست، نیز در ادامه این نشست با اشاره به سابقه حضور طنز در میان خانوادههای ایرانی گفت: در خانوادههای ایرانی همیشه طنز بوده اما الان هویت علمیتری یافته است. پیشتر طنز جنبه علمی نداشت اما در حال حاضر جشنواره تلاش میکند تا به دوره جدید حرفهای قدم بگذارد. در تمام دورهها حتی در زمان جنگ نیز مردم از طنز استقبال میکردند و طنز در سبد خانوادهها وجود داشت. در این سالها طنز مصرفگرایانه تولید شد. ما در این جشنواره طنز با تعقل را پیگیری میکنیم؛ در نظر داریم به طنزی برسیم که با تعقل و تفکر همراه باشد و مخاطب را به فکر وادارد.
وی گفت: این جشنواره بعد از زلزله شکل گرفت؛ زلزلهای که فقط فروریختن ارگ بم نبود بلکه غرور ملی ایران فروریخت. خانواده علومی در این زلزله از بین رفتند و او خودش تک تک اعضای خانوادهاش را از زیر آوار بیرون کشید. آن زمان غرور ملی ما ترک برداشته بود. ما به بم رفتیم تا طنز را به آنجا تزریق کنیم. آن زمان مردم بم در چادر و کانکس زندگی میکردند. ما روزها در میدان شهرداری طنز اجرا میکردیم و شبها در چادرها شبنشینی داشتیم. وجه تسمیه جشنواره شخص محمدعلی علومی است. او زحمت زیادی برای نقد و پژوهش طنز کشیده است. بعد از ۱۲ سال به حمایت از ارگ جدید بم جشنواره طنز سراسری را برگزار کرده است.
او در خاتمه افزود: ما مردم طنزپردازی هستیم و طنز جزء فرهنگ عمومی ماست اما هیچگاه به آن نگاه علمی نشده است و بیشتر جنبه سرگرمی داشته است. امیدوارم موضوع علمیت طنز در این جشنواره رقم بخورد و طنز وارد دوره جدیدی بشود.
نظر شما