خبرگزاری مهر - گروه استانها: بهمنماه هر سال، بهانه خوبی است برای مرور تاریخ و آنچه سالها پیش از آن بر یک ملت و مملکت گذشته بود. ماهی که مبدأ یک اتفاق تاریخی برای کشورمان شد و بعد از آن همه چیز با متر و معیار اسلام در مملکت داری سنجیده شد، جمهوری اسلامی شد معیار خوبی برای یک مقایسه تاریخی از آنچه که پیش از این مبدأ تاریخ تحول بر این سرزمین گذشته و آنچه پس از آن روز در حال وقوع است. مبدایی که البته نه یک روز، بلکه یک دوره تحول را شامل میشود.
فراز و نشیبهای بهداشت و درمان کشور از جمله مؤلفههایی است که به آسانی میتوان با معیارهایی مشخص، روند تحولات آن را با آنچه قبل از انقلاب وجود داشت مورد مقایسه قرار داد و این مقایسه از زبان پزشکانی که پیش از انقلاب هم در این زمینه فعالیت داشتند میتواند عادلانهتر باشد.
تقی رزاقی متولد سال ۱۳۱۳ در قم است و تحصیلات دبستان تا دبیرستان خود را هم در همین شهر گذرانده و سپس در رشته پزشکی دانشگاه اصفهان تحصیل کرده است.
وی که از همان سالها فعالیت در زمینه بهداشت و درمان قم را تا به امروز ادامه داده است در رابطه با شروع فعالیت خود و وضعیت بهداشت و درمان قبل از انقلاب در گفتوگو با خبرنگار مهر، میگوید: بعد از قبول در دانشگاه چون جز نفرات اول بودم کمک هزینهای را دریافت کردم که در قبال کمک هزینه باید بعد از فراغت از تحصیل به خدمات بهداشتی مشغول میشدیم.
جولان بیماریهای واگیردار
به گفته این پزشک قمی آن زمان حرف اول را بیماریهای واگیردار میزد، بیمارهایی مانند سل و دیفتری و وبا گاهی تا حدی پیش میرفت که جان یک جمعیت عظیم را میگرفت و به همین خاطر برای جلوگیری از این وضعیت تشکیلاتی به عنوان طب پیشگیری در کشور به وجود آمد که مسئولیت واکسیناسیون و بهداشت محیط را داشت و همراه این تشکیلات مهندسان بهداشت هم بودند که کمک میکردند تا وضعیت بهداشتی روستاها تا حدی از وضعیت اسفباری که به آن دچار بود فاصله بگیرد، اما با این حال تلفات بیماریها بسیار زیاد بود.
رزاقی که مسئولیت طب پیشگیری شهرهای حد فاصل الیگودرز تا کاشان را در آن زمان برعهده داشت اعتقاد دارد: همان زمانی که این وضعیت در کشور حاکم بود بسیاری از دانشجویانی که دوره پزشکی خود را گذرانده بودند بعد از تحصیل به خارج از کشور بورسیه شدند اما من و همه کسانی که ماندیم اعتقاد داشتیم که این پولی که برای کمک هزینه تحصیلی به ما داده بودند برای مردم و حق الناس بود و باید در قبال آن خدمت میکردیم.
سال ۴۵ اپیدمی وبا شدت گرفته بود و ما را برای مقابله با آن به مرز افغانستان فرستادند، این را رزاقی گفته و میافزاید: شدت محرومیت به حدی بود که ما همانطور که برای بیمار یابی روستا به روستا پیش میرفتیم از مرز ایران خارج شدیم و ناگهان یک وقت فهمیدیم که وارد خاک کشور افغانستان شده ایم، وضعیت کشورداری تا این حد نابسامان بود.
به گفته وی که ۴ سال مسئولیت مرکز بهداشت قم و مسئولیت درمان بیماران مسلول قم را برعهده داشت، بعد از انقلاب تمام تشکیلات سازمانهای دولتی و از جمله بیمارستانهای به هم ریخت «آن زمان بیمارستان عرب نیا تازه ساخته شده بود اما هنوز راهاندازی نشده بود و مثلاً مانیتور بخش سی سی یو و یا ماشینهای دیالیزی و همه تجهیزات پزشکی دیگر در انبار خاک میخورد و تا پیش از انقلاب هیچکس به فکر راه انداختن آنها بود».
جان تازه در تن سیستم درمان قم
آن طور که او میگوید مسئولیت بیمارستان کامکار در همان سالها از سوی آقای اشعری نماینده امام(ره) به وی تفویض شد «در شروع مواجهه با بیمارستان همه چیز به هم ریخته بود و برای اولین اقدام چند بهیار را برای گذراندن دورههای دیالیز و قلب به تهران فرستادیم و سپس آشپزخانهای قدیمی که در بیمارستان کامکار بود را خراب کردیم و به یک سالن بزرگ تبدیل کردیم و دستگاههای دیالیزی که سالها خاک میخورد را به راه انداختیم و مانیتورها را وصل کردیم».
به گفته این پزشک قمی در دوران قبل از انقلاب، قم هیچ کدام از بخشهای دیالیز و سی سی یو و قلب را نداشت و بعد از انقلاب کار بخشهای مختلف به مرور شروع شد و بخش سی سی یو، دیالیز، بخش قلب، داخلی و جراحی عمومی در بیمارستان کامکار و عرب نیا توأمان راه افتاد.
بیماریهای واگیر در قم بسیار رواج داشت؛ در ۵۰ و ۵۱ در قم اپیدمی آبله شد و جان بسیاری از مردم قم را تهدید کرد
رزاقی ادامه میدهد: بعد از مدیریت دوساله بیمارستان کامکار که به وضعیت تقریباً باثباتی رسید ترجیح دادم دوباره به درمان بیماران مسلول شهر بپردازم و البته در کنار آن در نظام پزشکی هم که تا پیش از انقلاب در قم اصلاً موجودیت نداشت شرکت کردم و بالاترین آرا را به دست آوردم و مسئول نظام پزشکی قم شدم.
این پزشک قمی که هنوز تحت تأثیر سختیهای بیماریهای واگیر در آن دوران قرار میگیرد میگوید: با اقدامات بعد از انقلاب است که همه این بیماریها از بین رفته است، مثلاً آبهای آشامیدنی غیر بهداشتی، خزینههای نامناسب و عدم اطلاع مردم باعث شیوع بیماری میشد، بچه دوساله در اثر تب فلج میشد و یا اپیدمی مننژیت یک مرتبه تعداد زیادی از بچهها را از بین میبرد که خداروشکر بعد از انقلاب همه این موارد کنترل و مدیریت شد.
به گفته وی در خود قم نیز بیماریهای واگیر بسیار رواج داشت برای مثال سال ۵۰ و ۵۱ در قم اپیدمی آبله شد و جان بسیاری از مردم قم را تهدید کرد اما امروز یک کیس بیماری آبله هم دیگر در ایران و دنیا وجود ندارد و ویروسش در انیستو پاستور پاریس نگهداری میشود.
رشد تخصص پزشکی در ایران
به گفته این پزشک قمی رشد تخصص پزشکی در ایران یکی از عوامل پیشرفت بهداشت و درمان است، امروز ما از نظر تخصص پزشکی سرآمد کشورهای خاورمیانه هستیم و خیلی پیشرفت داشتهایم، افتخار ما در ایران این است که موارد بیماریهای عفونی را به صورت نادر داریم در صورتی که در کشورهای همسایه این بیماریها یکی از بیماریهای بومی است و این به دلیل پیشرفت مملکت از نظر مسائل بهداشتی است.
آن طور که وی میگوید ایران امروز در بخشهای جراحی، داخلی و پیوندهای قلب و کلیه و کبد در خاورمیانه حرف اول را می زند اما با توجه به همه این پیشرفتها هنوز نارسایی از نظر پزشکی داریم به این خاطر که رشد جمعیت با پیشرفت مسائل بهداشتی هماهنگی ندارد و گسترش مسائل پزشکی باید بیشتر از این باشد و تشکیلات بیمهای باید بیش از این گسترش پیدا کند که مردم به درمان و پزشکی دسترسی داشته باشند.
ایران امروز مقصد بیماران بسیاری از کشورهای اطراف است
دکتر عبدالرحیم زمردی هم از دیگر پزشکان با سابقه قم است که معتقد است کیفیت پزشکی در سالهای بعد از انقلاب در ایران بسیار رشد داشته است و با پیشرفت جهانی کشور ما هم از کاروان علم عقب نمانده است به طوری که امروز مقصد بیماران بسیاری از کشورهای اطراف است. پیش از انقلاب پزشکان هندی سهم مهمی در درمان پزشکی در تمام رشتهها در ایران داشتند اما رشد علم بعد از انقلاب به حدی رسیده است که ما باید به کشورهای دیگر پزشکان مجرب بفرستیم.
این چشم پزشک متولد ۱۳۱۱ است و در سال ۱۳۳۰ تحصیل در رشته پزشکی را در دانشگاه تهران آغاز کرد و بعد از فارغ التحصیلی به صورت مداوم در عرصه پزشکی مشغول به فعالیت بوده است.
آن طور که وی میگوید پیش از انقلاب ۹ سال در نقاط مختلف کشور از جمله آذربایجان و مرز ایران و شوروی و خراسان شمالی خدمت کرد و بعد از آن در بیمارستان نکویی قم استخدام شد و از سال ۱۳۵۱ تاکنون به کار چشم پزشکی مشغول است.
وی با مقایسه وضعیت پزشکی قبل از انقلاب با بعد از آن نیز میافزاید: پزشکی قبل از انقلاب در حد یک درمان ابتدایی بوده است اما در مقابل علم در این سالها به خصوص در رشته چشم پزشکی بسیار ترقی کرده است و بهبودی بیماران با پیش از انقلاب قابل مقایسه نیست و نمونه این پیشرفته،ا بیمارستان مادر چشم پزشکی به نام فارابی در تهران است که پیشرفتهای بسیاری داشته است.
بیماریهای چشمی در آن زمان بسیار رواج داشت و گاهی به مشکلاتی همچون نابینایی منتهی میشد
به گفته وی در زمینه منابع علم پزشکی هم پیشرفتها مشهود است به طوری که کتابهای پزشکی پیش از انقلاب اغلب به فارسی بوده و اکنون جنبه تاریخی دارد اما امروز علم چشم پزشکی ما از علم جهانی کسب میشود و کتابهای جدید و امروزی به سرعت در دسترس پزشکان ایرانی قرار میگیرد، نمایشگاههای کتاب هم نمونهای از این نتایج است.
وی با تأکید بر راهاندازی تشکیلات چشم پزشکی در استان قم ادامه میدهد: در آن سالها با اینکه از نظر اقتصادی کمبودی وجود نداشت، در بیمارستان ما ماده بی حسی شدیداً کمبود داشت در حالی که امروز در هر داروخانهای به فراوانی یافت میشود.
آن طور که زمردین میگوید بیماریهای چشمی در آن زمان بسیار رواج داشت و گاهی به مشکلاتی همچون نابینایی منتهی میشد «یکی از بیماریهایی که قبل از انقلاب در ایران بسیار رواج داشت بیماری تراخم بود که باعث کوری میشد اما امروز به طور کلی ریشه کن شده است».
گذری کوتاه به تاریخ اثبات میکند که دستگاه بهداشت و درمان با سرعت خوبی پس از انقلاب در حال حرکت بوده و کمتر زمانی است که درجا زده باشد.
نظر شما