خبرگزاری مهر، گروه بین الملل: کاخ سفید در ماه های اخیر تلاش زیادی را برای برپایی نمایش ضد ایرانی ورشو انجام داد تا شاید بتواند افکار عمومی را از شکست های پیاپی در مقابله با ایران و انزوای بینالمللی که در آن قرار گرفته منحرف و احتمالا فشار مضاعفی را بر ایران تحمیل کند، هرچند که تحلیل گران معتقدند کنفرانس ورشو می تواند صرفا یک شوی تبلیغاتی برای آمریکا بدون هیچ دستاوردی بوده باشد.
ابتدا قرار بود موضوع این نشست بررسی سیاست های ایران در منطقه باشد چرا که به زعم آمریکا، اقدامات و سیاست های ایران تهدیدی برای صلح و امنیت منطقه است.
اما با روشن شدن این واقعیت بر آمریکا که بسیاری از کشورها از حضور در کنفرانسی که موضوع آن ایران باشد امتناع خواهند کرد، موضوع کنفرانس را تغییر دادند، اما تغییر مصلحتی موضوعیت کنفرانس هم نتوانست حضور قدرت های بزرگ جهان از جمله روسیه، چین و مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا را جلب کند.
برای نشست ورشو اهداف مختلفی را می توان متصور بود که خارج از بحث این گفتار است.
آنچه که در این میان به آن خواهیم پرداخت نقش و عملکرد جریانات معاند در کنفرانس ورشو است که طی چهار دهه گذشته، از سوی آمریکا، برخی اروپایی ها، رژیم صهیونیستی و مرتجعین عرب منطقه مورد حمایت های مادی، سیاسی و رسانه ای قرار گرفتند.
استکبار و متحدان منطقه ای آن، تلاش گسترده ای داشتند تا برخی از ایرانیان را در قالب گروه ها و سازمانهای ضد نظام حاکم بر ایران سازماندهی کنند، اما شاهدیم که کارایی آنها این شده که با ژست حمایت از مردم ایران، صرفا به فکر تامین منافع مالی گروه هایشان جهت تداوم حیات نباتی خود هستند، به عبارتی آنها هدفی جز دوشیدن آمریکا و دیگر حامیان خود ندارند.
سیاست ها و محاسبات اشتباه آمریکا و رژیم صهیونیستی در قبال معاندین نظام ایران که حمایت برخی دیگر همچون فرانسه را هم دارا هستند، منجر شده تا گروهایی که خود را ناجی ایران میدانند جهت عرض اندام و اخذ حمایت های بیشتر مالی، راهی ورشو شوند.
شعارهای مطرح شده از سوی این گروه ها در ورشو، مشخص کننده ماهیت واقعی و اهداف آنهاست. طرح درخواست تحریم های بیشتر و شدیدتر علیه ایران نشان از عمق کینه ورزی آنها با مردم ایران دارد و تاکیدی بر این مطلب است که عروسکهای نمایشی حاضر در ورشو، نه برای مردم ایران بلکه در جهت تامین منافع مالی خود در آنجا جمع شدند!
علیرغم اینکه در نشست ورشو تشتت زیادی میان گروه های معارض شرکت کننده وجود داشت ولی جبهه معاندین تلاش گسترده ای را به کار گرفت تا این واقعیت را پنهان و فراتر از آن، نمایش ورشو را یک پیروزی قلمداد کند.
جریانات معاند در میان خودشان هم انشقاق و چند دستگی دارند، به نحوی که هر یک ضمن به حق دانستن خود، دیگری را قبول نداشته و در شعارهایی که سر می دهند ناسزاهایی را علیه هم مطرح میکنند و فراتر از آن، معاندین یکدیگر را متهم به وابستگی به دولتها و سرویس های اطلاعاتی بیگانه می کنند.
اختلاف نظر شدید میان گروهک تروریستی منافقین با سلطنت طلب ها یکی از مصادیق جدی و علنی این انشقاق است که همانطور که گفته شد در طرح شعارهای آنها هم به وضوح این موضوع مشخص شد.
آنها ادعا می کنند مردم ایران سلطنت نمیخواهند و به منافقین علاقه دارند!! در طرف مقابل هم طرفداران پهلوی مدعی هستند که مردم ایران سایر گروه ها و منافقین را نمی خواهند و خواهان بازگشت سلطنت به کشور هستند!
این مطلب درستی است که مردم ایران خواستار تصحیح برخی شیوه های مدیریتی خصوصا در عرصه اقتصادی هستند، اما به همان اندازه هم باید تاکید داشت که مردم ایران رغبتی به این گروه ها ندارند، در واقع گروه های معاند خارج نشین به اعتراف حامیان آمریکایی خود جایگاهی میان مردم ایران ندارند.
بازی شطرنج ورشو نشان می دهد که آمریکا تصور می کند اسراییل و سعودی در پی مات کردن ایران هستند و اروپا سربازی است که مجبور به اجرای فرمان شاه است، اما واقعیت این است که سعودی و اسراییل تنها بدنبال کم کردن فشار روی خود هستند و اروپا نیز سربازی است که توان زیادی روی زمین ندارد، بنابراین شاه این بازی کاملا منزوی است.
طرف دیگر این موضوع ایران است که با حریفی بسیار ضعیف و سردرگم روبروست و تنها با کمی جدیت و تلاش می تواند برنده این بازی باشد. در ایران مهره اصلی و سربازان بسیار جدی و آماده مات کردن حریف خود هستند اما مهره های اصلی هنوز تصمیم و برنامه ای برای مات کردن ندارند و ترجیح میدهند صرفا نظاره گر حریفشان باشند.
نظر شما