خبرگزاری مهر - گروه دین و اندیشه : یکی از ویژگیهای برجستة حکمت متعالیه که مورد غفلت و بی توجهی واقع شده، رابطه ای است که ملاصدرا بین وجودشناسی فلسفی و زیبایی شناسی آنتولوژیک از یکسو و زیبایی شناسی در صنایع لطیفه از دیگر سو برقرار ساخته است.
او از خلال مبانی عشقشناسی به چنین رابطهای پی برد و آن را عمیقاً مورد توجه قرار داد و تبیین کرد. همین رابطه، ملاصدرا را در فلسفة خویش، که به حکمت متعالیه موسوم و به مکتب فلسفی اصفهان مشهور است، به چشم اندازهای خاصی در زیباییشناسی هنری رسانده است. این چشم اندازها با پی ریزی مبانی خاصی در فلسفة هنر، باعث میشوند که ما از خلال نگاه های ملاصدرا، رابطه ای سیستماتیک بین وجودشناسی فلسفی و فلسفة هنر برقرار کنیم و تصویری روشن از چنین رابطهای ارائه دهیم.
باید توجه داشت که ملاصدرا اولاً و بالذات نظریه پردازی گسترده ای نکرده است، اما نه از هنر بی بهره بوده و نه به هنر بیتوجه. او در شعر، که از مصادیق بارز هنر است دستی داشت و پیرامون جایگاه هنر و کارایی هنر در عرصة قومی و اجتماعی، عبارات صریحی دارد که در ضمن فصول این کتاب مطرح، شرح و تفسیر شده است.
همه میدانیم که صدرالمتألهین در مکتب فلسفی اش، همچون فیلسوفان پیش از خود، به گونه ای آنتولوژیک به زیبایی شناسی پرداخته است. آنچه فلسفه ملاصدرا را از فلسفه های پیش از آن متمایز می کند و برجسته می سازد، این است که ملاصدرا زیباییشناسی هنری را نیز نه تنها مورد توجه قرار داده، بلکه برای آن جایگاه بسیار رفیعی نیز قایل شده است.
از این رو، یک پرسش اساسی قابل طرح است و آن این که، چه چیزی در نظام وجودشناسی ملاصدرا نگاه او را به زیباییشناسی در هنر، یا به تعبیر وی، صنایع لطیفه معطوف نموده است؟ در پاسخ به این پرسش باید گفت که فقط یک چیز، و آن «عشق» است. عشق در نزد ملاصدرا پل ارتباطی بین فلسفه و آن حوزة معرفتی شده که امروزه به «فلسفة هنر» موسوم است.
مولف در کتاب حاضر که تحت عنوان «فلسفة هنر در عشقشناسی ملاصدرا» مطرح و در ده فصل تنظیم شده است، اثبات میکند که ذهن فلسفی صدرالمتألهین نه تنها ذهنی انتزاعی نبوده، بلکه کاملاً انضمامی و معطوف به چالشها و بحرانهای عصر خویش بوده است.
حقیقتاً ملاصدرا دغدغهخاطرهایی داشته که بسیاری از آنها ناظر به اوضاع زمانه بوده و این چالشها و بحرانها او را نگران میساختهاند. هر کسی رسالة سه اصل و کسر اصنام الجاهلیه او را بخواند، میتواند تصویری از این نگرانیها به دست آورد.
از عناوین فصول کتاب می توان به موارد زیر اشاره کرد : فلسفة اسلامی و راز پیوند عشق و هنر در ساحت ربوبی، ویژگیهای نگاه ملاصدرا به هنر و زیبایی شناسی هنری، سه قاعدة اصلی در رویکرد وجودی ملاصدرا به هنر و زیبایی شناسی هنری، زیباییشناسی بدیع ملاصدرا در عشق های عفیف انسانی، تصویر تمثیلی معشوق یا اثر هنری عاشق، التذاذ جنسی یا التذاذ هنری و زیبایی شناسانه در عشق مجازی، سبب شناسی عشق و مبانی فلسفی نقد هنر، مبانی هرمنوتیکی نقد هنر در عشق شناسی، ملاصدرا و جایگاه «بیانگری» در فلسفه نقد هنر، رنسانس هنری نگارگری عصر صفوی و زیبایی شناسی صدرایی.
نظر شما