به گزارش خبرنگار مهر، بعد از ظهر سیزدهم فروردین ۹۸ تهران خلوت است، بارش باران بند آمده و به نظر میرسد شهر در آرامش نسبی و به دور از خبرهای تهدیدکننده سیل قرار دارد. گروه نمایش «اثر پرتوهای گاما بر گلهای همیشه بهار» در سالن یک تماشاخانه سپند (پالیز سابق) تمرین در دکور را چند روز است، شروع کردهاند.
برای تهیه گزارش تمرین نمایش وارد سالن که میشوم، کارگرها مشغول ساخت دکور هستند، دختری جوان روی یک تابلوی بزرگ نقاشی میکند. تابلویی که دقایقی بعد متوجه میشوم بخشی از دکور صحنه است. دکور اصلی شامل ۲ طبقه است؛ طبقه اول اتاق پذیرایی و طبقه دوم اتاق خواب شخصیتها.
مهتاب نصیرپور کارگردان نمایش، به گروه صحنه توضیح میدهد که برای تمرین تازه، وسایل را درست سر جای خود قرار بدهند. کاناپه، میز ناهارخوری، ظرفها و حتی کوسنهای روی کاناپه. نصیرپور از پلهها بالا میرود و با مسئول ساخت دکور، با خوشرویی صحبت میکند و از او میخواهد دکور را کامل کند تا فرایند تمرین و ورود خروج بازیگرها از درهای اتاقها شکل درست و نهایی داشته باشد.
نصیرپور در پاسخ به پرسشم درباره اولین تجربه کارگردانی اش میگوید که قرار نیست، به خاطر این نمایش سنت مصاحبه نکردن را بشکند! با آرامش و لبخندی روی لب میگوید که ترجیح میدهد تماشاگر نمایش را ببیند.
پیش از شروع تمرین و آماده شدن بازیگرها از تعطیلی طولانی آغاز سال میگوید و اینکه گروه پس از دورخوانی و تمرین روی متن، چند روز است کار در دکور را شروع کردهاند و تا نخستین اجرا یعنی پنجشنبه ۱۵ فروردین ماه زمان زیادی ندارند.
بازیگرهای نمایش، از جمله مبینا طبایی که او را در نمایش «نام تمام مادران…» (محمد رحمانیان) به یاد میآوریم درباره لباسش با کارگردان صحبت میکند. نصیرپور نکاتی دارد که باید رعایت شود و قرار است لباس برای اجرای اصلی، کامل شود. تمرین که شروع میشود، طبایی جوان در قالب نقش روت، پرانرژی و متفاوت ظاهر میشود. او با فاصله گرفتن از نقش مثبت نمایش «نام تمام مادران…» اینجا نقش دختری متفاوت را بازی میکند. دختری از برانکس نیویورک، پر شر و شور و در چالش مدام با مادر. نقش مادر خانواده را هم خود نصیرپور بازی میکند.
قبل از اینکه کارگردان وارد صحنه شود، اغلب بازیگرها بازی دارند. علی تاجمیر که نقش نویسنده را بازی میکند در گوشهای از صحنه روی یک میز تحریر نشسته و گاهی به ضرورت داستان وارد صحنه میشود. نصیرپور بازیها را اصلاح و نکاتی را به بازیگرها و گروه صحنه یادآوری میکند. او در طول تمرین روی صندلیهای مختلف در بخشهای مختلف سالن مینشیند تا مطمئن شود، تماشاگر همه جزئیات اتفاقهای روی صحنه را میبیند.
«اثر پرتوهای گاما بر گلهای همیشه بهار» نام عجیب و طولانی برای یک نمایش است، دقایقی که از تمرین میگذرد متوجه میشوم دلیل این نام چیست؛ یکی از شخصیتهای جوان قصه روی گلهای همیشه بهار، پژوهشی انجام داده و این مسابقه که در مدرسه انجام میشود، موتور اصلی درام و اتفاقهای مهم قصه برای یک خانواده است. نمایش قصه مادر و ۲ دخترش را که در دهه ۵۰ میلادی در محله برانکس زندگی میکنند، روایت میکند؛ قصهای با حال و هوای زنانه.
آریانا مجد در نقش تیلی و نیکیتا مستوفی در نقش جانیس، ۲ دختر جوان هستند که در این قصه نقش ۲ رقیب را بازی میکنند. آریانا نقش دختری آرام و درونگرا را بازی میکند و نیکیتا قطب مخالف اوست؛ پرانرژی و حتی شرور با ظاهری پسرانه. دخترانی دبیرستانی که برای کسب یک جایزه رقابت میکنند. مجد و مستوفی بازیگران جوان و در آغاز راهی هستند که احتمالاً با این نمایش، مسیر حرفهایشان را آغاز خواهند کرد. هر ۲ دقیق و جدی هستند، نکاتی که کارگردان میگوید رعایت میکنند و با آرامش و اعتماد به نفس، مقابل بازیگران باسابقهای همچون خسرو احمدی و مهتاب نصیرپور بازی میکنند. نکته جالب، تسلط همه بازیگرها روی متن است، همه دیالوگها را کامل حفظ کرده و برای اجرا آمادهاند.
نصیرپور که وارد صحنه میشود، تحت تأثیر قرار میگیرم. او نقش بتی یک زن میانسال، نامتعادل، کمی عصبی و آشفته را بازی میکند. مسلط است و زمان بازی، حواسش به بازی دیگران و جزئیات صحنه است. شهین مهینفر گوینده باسابقه رادیو و تلویزیون، دیگر بازیگر این نمایش است. مامانی، شخصیتی است که کارکردش در قصه، در پایان نمایش به اوج میرسد. صدای پخته و لحن آرامش، این حضور کوتاه را جذاب و به یادماندنی کرده است. نمایش که تمام میشود، گروه پذیرایی میشوند و نصیرپور با نورپرداز و مسئول دکور دوباره صحبت میکند تا از آماده شدن همه چیز برای روز پنجشنبه مطمئن شود.
نمایشنامه «اثر پرتوهای گاما بر گلهای همیشه بهار» را پل زیندل نوشته و شهرام زرگر آن را ترجمه کرده است. مترجمی که این سالها، آثار مختلفی از او روی صحنه رفته است. «اثر پرتوهای گاما…» نمایشی اجتماعی و زنانه است. شاید این متن انتخاب خوبی برای یک کارگردان و بازیگر زن باشد؛ بازیگری با اعتبار مهتاب نصیرپور که نقشآفرینیهایش روی صحنه و در سینما در یادها مانده است.
«اثر پرتوهای گاما …» را که ببینید، چشمان غمزده بتی را از یاد نخواهید برد. در فصلی که تصمیم میگیرد به مراسم مدرسه نرود، همه شکوه و جلال ظاهریاش فرو میریزد و رنجهایش را نشانمان میدهد، بازی نصیرپور در این فصل، قدرت بازیگری اش را عیان میکند. تماشاخانه را که ترک میکنم، صدای بتی در گوشم است، صدای خشدار و خسته مادری که قهرمان زندگی فرزندانش نمیشود.
نمایش «اثر پرتوهای گاما بر گلهای همیشه بهار» از ۱۵ فروردین تا ۱۵ اردیبهشت ماه در تماشاخانه سپند روی صحنه خواهد بود.
نظر شما