خبرگزاری مهر، گروه بین الملل -عبدالحمید بیاتی؛ سرزمینهای اشغالی فردا صحنه انتخابات است و ژنرالهای بازنشسته ارتش رژیم صهیونیستی که ائتلاف «سفید و آبی» را تشکیل دادهاند شاید بتوانند با پیروزی در این رقابتها کابینه جدیدی را تشکیل داده و به حیات سیاسی «بنیامین نتانیاهو» پایان بدهند.
بنی گانتز و یائیر لاپید رهبران ائتلاف موسوم به «آبی- سفید» هستند؛ این ائتلاف دو ماه پیش از همپیمانی حزبی تازه تأسیس به نام «استحکام اسرائیل» و حزب «آیندهای هست» (یش آتید) تشکیل و بلافاصله به رقیبی پرقدرت برای حزب حاکم لیکود مبدل شد.
آخرین نظرسنجیهای پیش از انتخابات که نتایج آن روز ۱۶ فروردین منتشر شد، نشان از تساوی تعداد کرسیهای لیکود با ائتلاف آبی- سفید یا برتری لرزان این ائتلاف نسبت به لیکود داشت.
انتخابات امسال برای بنیامین نتانیاهو کارزار نفسگیری بوده است و او نه فقط برای پنجمین دوره نخست وزیری که برای بقای سیاسی اش میجنگد. نتانیاهو با کیفرخواست بالقوه دادستانها بنا بر اتهامهای اختلاس و رشوه گیری و ائتلافی از میانه روها، چپها و ژنرالهای سابق به رهبر بنی گانتز رو به روست.
اکثر ناظران معتقدند که رقابتهای امسال در عمل به یک همه پرسی درباره بنیامین نتانیاهو تبدیل شده است. «منخم کلاین» استاد علوم سیاسی دانشگاه بارایلان، میگوید: «موضوع اصلی این کارزار نتانیاهوست. شخص او. ارزشهای اخلاقی اش. حتی خانواده اش چرا که آنها هم به اتهامات فساد مالی مرتبط هستند. همسر نتانیاهو به اتهام فساد به دادگاه فرا خوانده شده. موضوع اصلی این است که آیا به او اعتماد دارید یا ندارید.»
در رقابتهای این دوره یک موضوع که به طور سنتی محوری بود، دیگر به چشم نمیآید: صلح با فلسطینیها.
نام فلسطین و فلسطینیها اگر هم شنیده میشود در قالب درگیریهای رژیم صهیونیستی با گروه حماس در غزه است، نه مذاکرات صلح در بن بست با تشکیلات خودگردان. در بین رأی دهندگان اسرائیلی کمتر کسی صحبت از فرمول صلح دو کشور برای دو ملت میکند. چپها (دو حزب کارگر و میرتس) به حاشیه رانده شده اند، اکثر مردم به طیف راست متمایل اند و سیاستمداران به دنبال جذب رأی آنها هستند.
«یوسی کوپرراسر» مدیر سابق بخش تحقیقات سازمان اطلاعات ارتش رژیم صهیونیستی، میگوید: الان بین احزاب مختلف برای این که کدام یک راستگراتر هستند رقابت وجود دارد. حتی احزاب میانه روها هم در این رقابت شرکت دارند و میگویند که ما از دست راستیها دست راستی تر هستیم.
وضعیت موجود در سرزمینهای اشغالی
در کارزار انتخاباتی این دوره سرزمینهای اشغالی تجمعات احزاب عمدتاً کوچک است، از مناظره رو در روی دو رقیب اصلی - بنیامین نتانیاهو و بنی گانتز - خبری نیست و پوسترهای تبلیغاتی زیادی هم در اماکن عمومی دیده نمیشود.
در عوض فضای مجازی و رسانههای اجتماعی پر است از تبلیغات منفی، حملات شخصی و اتهامات متقابل. به طور نمونه، حزب لیکود بنیامین نتانیاهو در یک آگهی تبلیغاتی خود به مردم هشدار میدهد که بنی گانتز و یائیر لاپید، رهبران حزب آبی و سفید، چپگرایان ضعیفی هستند که از حمایت حکومت ایران برخوردارند چرا که در گذشته طرفدار توافق هستهای (برجام) بوده اند.
از طرف دیگر، بنی گانتز نتانیاهو را سیاستمداری فاسد و خطری برای دموکراسی توصیف میکند.
فرمانده سابق ارتش میگوید، اسرائیل به رهبری نیاز دارد که به مردم دروغ نگوید، بین شهروندان یهودی و عرب اختلاف نیندازد و منافع شخصی اش را به مصالح اسرائیل ترجیح ندهد.
در سرزمینهای اشغالی وضعیت به این گونه است که رهبر حزبی که تعداد بیشتری کرسی بدست آورد، الزاماً نخستوزیر نمیشود بلکه رهبر جناح قویتر، به این مقام میرسد. همه شواهد نشان میدهد جناح راست که حامی طبیعی نتانیاهو است، هنوز اکثریت را در دست دارد و از این رو، بخت نتانیاهو برای تشکیل کابینه بیشتر است.
بنی گانتز و یائیر لاپید توصیفهای نتانیاهو در این مورد را که آنها بیتجربه هستند، قویاً رد کرده و میگویند نتانیاهو زمانی که اولین بار در دهه ۹۰ میلادی نخستوزیر شد، تنها سابقه نمایندگی در سازمان ملل را داشت.
بنی گانتز تاکید کرده که او رئیس ستاد ارتش اسرائیل بوده و لاپید نیز به تجربه طولانی سیاستمداری خود و وزارتش از جمله در وزارت دارایی استناد میکند.
ژنرال ذخیره گانتز که بیشتر در نواحی مرکزی و غیر مذهبی اسرائیل محبوبیت دارد، روز یکشنبه در حالی که در صدر کاروانی طولانی از موتورسواران در تلآویو مردم را به رأی به سود ائتلاف خود تشویق میکرد، تاکید کرد که «روز انتخابات، فرصتی تاریخی است تا اسرائیل دارای رهبری شایسته باشد که هرکس و هر ارگانی را به خدمت خود در نیاورد».
در این میان، احزاب راست که همپیمانان طبیعی نتانیاهو در ۱۰ سال اخیر بودهاند، از او شاکی شدهاند که با ترفندهای متعدد، حامیان این احزاب را به دادن رأی به سود لیکود کشانده است.
در همین حال، رهبران احزاب راست و حامیان این جناح در افکار عمومی اسرائیل از سخنان نتانیاهو در خصوص انضمام کرانه باختری به خاک اسرائیل خشنود شدهاند.
نتانیاهو شامگاه شنبه در مصاحبه با شبکه ۱۲ تلویزیون اسرائیل «سوگند» خورد در صورت پیروزی در انتخابات، کرانه باختری را به خاک اسرائیل منضم کند؛ این سخنان با واکنشهای تندی از سوی فلسطینیان و نیز عربهای اسرائیل روبرو شده است.
احزاب میانه و چپ اسرائیل نیز گفتهاند این سخنان نشان از عدم پایبندی نتانیاهو به صلح و راهکار دو کشوری است.
احزاب کارگر و مرتز برای شکست دادن نتانیاهو بسیج شدهاند اما همه شواهد نشان میدهد قدرت آنها در دوره بعدی مجلس، ضعیفتر از گذشته باشد.
همچنین در حالی که سیاستمداران عرب ساکن محدوده اسرائیل زیر چتر احزاب متعدد برای شرکت در انتخابات ابراز آمادگی کردهاند اما همه گزارشها نشان میدهد که عامه عربها انگیزهای برای رفتن به پای صندوقهای رأی ندارند.
قانون موسوم به دولت / ملت یهود که نتانیاهو سال گذشته آن را در مجلس این کشور به تصویب رساند، تاکید دارد که اسرائیل کشوری «منحصرا» برای یهودیان است؛ عربها میگویند که این قانون آنها را عملاً به شهروندان درجه دو مبدل کرده است.
اهمیت انتخابات اسرائیل برای آمریکا و احتمال پایان کار دوقلوها
انتخابات روز سه شنبه برای آمریکا بویژه «دونالد ترامپ» رئیس جمهور ایالات متحده نیز مهم است. زیرا وی بخش زیادی از سیاستهای مخرب خود در خاورمیانه را به مدد نتانیاهو پیش میبرد.
انتقال سفارت به بیتالمقدس، اظهار نظر در مورد جولان، شدت یافتن اقدامات ضد ایرانی در خاورمیانه، هویدا شدن ارتباطات اعراب خلیج فارس با تل آویو و… همگی مواردی هستند که با اتحاد ترامپ-نتانیاهو به پیش میروند و در این میان کنار رفتن نتانیاهو از قدرت به معنای پایان کار «دوقلوهای بد ذات» خواهد بود.
رابطه نزدیک ترامپ با نتانیاهو باعث شده است کاخ سفید برنامههایی را بر پایه دوستی و روابط مفید با اسرائیل گسترش دهد و حذف نتانیاهو باعث ضربه به اولویتهای کاخ سفید از جمله ضربه به پروسه صلح فلسطین و اسرائیل میشود.
و اما پیروزی نتانیاهو و تشکیل کابینه از سوی وی به معنای ادامه شرارت در خاورمیانه خواهد بود. نتانیاهو که به مدد انتخابات زودهنگام از خطر احضار به دادگاه گریخته در صوت ادامه حضور در قدرت از موقعیت بهتری برای مقابله با دادستان رژیم صهیونیستی برخوردار میشود. ادامه حضور وی در قدرت نه تنها موجب خشنودی ترامپ شده و پیروزی وی در انتخابات ۲۰۲۰ آمریکا را محتملتر میکند بلکه برای «محمد بن سلمان» ولیعهد عربستان سعودی، که با گسترش رابطه خود با صهیونیستها افکار شومی را برای خاورمیانه در سر دارد نیز رویدادی مناسب خواهد بود.
نظر شما