۱۳ فروردین ۱۳۸۶، ۱۶:۴۱

قصه ها پاسخگوی نیاز انسان بوده اند

قصه ها پاسخگوی نیاز انسان بوده اند

" محمد رضا یوسفی " نویسنده ، منتقد و پژوهشگر ادبیات کودک و نوجوان است . او از نویسندگان پرسابقه ای است که بیش از سه دهه به صورت مستمر فعالیت می کند و حاصل تلاش او بیش از 150 کتاب است.

به گزارش خبرگزاری مهر، آثار محمد رضا یوسفی تاکنون جوایز بسیاری از جمله کتاب سال وزارت ارشاد و دیپلم افتخار را از آن خود کرده است .

از آثار او می توان به کتاب های : نامه ای به آقا غوله ، بچه های خاک ، کارگاه داستان ، آتاسای و مجموعه داستانک ها در سیزده جلد با نام های فوتبالیست ها ، ژنرال و ... اشاره کرد .

مقاله " قصه و قصه گویی " از وی بریده ای از یک اثر طولانی درباره قصه گویی است: " قصه یکی از هنرهای دیرین انسان است که تولد آن به تولد انسان می رسد . از همان زمانی که آدمی توانست با محیط پیرامون خویش ارتباطی غیر از دیگر موجودات دیگر برقرار کند ، به قصه و قصه گویی نیاز پیدا کرد . به انسان های اولیه توجه کنید . آن ها نقش یک حیوان ، ماموت ، فیل و شیر و ... را روی زمین یا بر دیواره غارها می کشیدند و به دور آن می رقصیدند و آوازهایی می خواندند تا در تخیل خود بر آن حیوان وحشی و زورمند پیروز شوند . آنگاه نیرویی می یافتند و در هنگام رویارویی عینی با آن حیوان از انرژی درونی ، اعتماد به نفس ، قدرت جمعی برخوردار می شدند و به این گونه بر مشکلات خود غلبه می کردند .

به روایتی نخستین  قصه ها در چنین زمانی شکل گرفتند . انسان ها برای شکل هایی که بر دیوار غارها و بر تخته سنگ ها می کشیدند قصه هایی می آفریدند و با قدرت تخیل خود به آنها شخصیتی نمادین و الگووار می دادند و با گذشت زمان و روایت پی در پی آنها قصه ای ، اسطوره ای ، افسانه ای شکل می گرفت . انسان با چشمان کنجکاو در شب و روز به آسمان و زمین و جهان پیرامونش خیره می گشت و در پی کشف پدیده هایی بود که در اطرافش می دید واز خود می پرسید : " خورشید کیست ؟ ماه از کجا می آید ؟ رودها سرانجام به کجا می رسند ؟ ستاره ها چگونه می درخشند ؟ " و دیگر سوال ها که ذهن ابتدایی بشر را به کند و کاو و جستجو در طبیعت فرا می خواندند و از آنجا که انسان ابتدایی پاسخی کاملا علمی برای چنین سوال هایی نداشت به جهان تخیل و باورهای ذهنی خود پناه می برد و قصه هایش را می آفرید .

چنین روندی که اشاره ای کوتاه به آن شد طی قرون و اعصار تا به امروز ادامه دارد و انسان در هر مرحله ای از رشد و تکامل خویش قصه های خاص خود را خلق کرده و به نیازهای روحی اجتماعی اش پاسخ داده است .

اما آنچه در باب قصه مهم است ، این است که از آغاز پیدایش انسان قصه ها نیز با او متولد گشته و به نوعی زندگی انسان را تفسیر و تشریح و تعریف کرده اند . یعنی قصه با زندگی انسان آمیخته و گره خورده و با نیازهای او تکامل یافته و روایت شده است .

پس قصه بخشی از زندگی مادی و معنوی ، روحی و روانی ، ذهنی و روانی انسان است . تولد آن بر اساس تفنن و بیهودگی نبوده و نیست و علتی کاملا حیاتی دارد . اما قصه ها در خلاء به وجود نمی آیند . آنان راویان و روایت کنندگانی داشته و دارند که در بستر زندگی به وجود آمده اند و نام های گوناگونی داشته اند که یکی قصه گو است .

قصه گو کیست ؟ در روزگاران گذشته ، قصه گویی حرفه افرادی بوده که در جشن ها و شادی ها ، مراسم خاص ، اعیاد و روزهای ویژه به تعریف قصه های می پرداخته اند . به تعریفی می تواند گفت که آنان از روشنفکران و اندیشمندان زمانه خود بوده اند و اندیشه های گوناگون فلسفی ، اجتماعی ، هنری ، سیاسی ، تربیتی و غیره را هوشیارانه در دل قصه ها می گنجانده اند و هر اندیشه سخت و مشکلی را با شیرینی قالب قصه به مخاطب ، کودک و بزرگسال انتقال می داده اند .

پس نباید بیندیشیم که قصه ها را فقط برای سرگرمی تعریف می کرده اند . لحظه ای به قصه بز زنگوله پا ، به بازی گرگم به هوا فکر کنید. این ها به مسائل اجتماعی مانند درگیری گرگ و انسان و به روایتی دیگر به اندیشه نبرد ظالم و مظلوم می پردازند . از سویی در حیطه تربیت ، قصه بز زنگوله پا به کودکان می آموزد که در لانه ، خانه را هرگز به روی هر بیگانه ای باز نکنند ! از منظر عاطفی ، وابستگی سخت کودکان را به مادر می آموزد . از جهت آموزشی به کودکان می گوید که چگونه به هنگام درگیری با سختی ها - گرگ - برخورد کنند و چگونه از هوش و توان ذهنی خود استفاده نمایند. از جهت شناخت ، حیوانات گرگ و بز و بزغاله را در ارتباط  با یکدیگر معرفی می کنند . از نقطه نظر کار هنری این اثر " بز زنگوله پا " یک کار خوب و دراماتیک است که کودکان را تا پایان با خود همراه می سازد . نگاه های دیگری نیز هست که می توانیم به قصه فوق داشته باشیم و از آن زاویه ها قصه را بررسی کنیم .

پس نباید قصه ها را ساده گرفت و یا به دلیل حضور شخصیت هایی مانند غول و دیو و جن ، کودکان را از خواندن آن قصه ها محروم ساخت . باید به علت حضور چنین شخصیت هایی در قصه توجه کرد . می توان گفت به همان درجه که گرگ درنده خو و وحشی و ترسناک است ، غول و دیو نیز وحشتناک هستند . اما حضور گرگ و کفتار و شیر و دیگر حیوانات وحشی در قصه ها علتی دیگر دارد و حضور شخصیت های ذهنی مانند دیو و جن و پری وغول به دلیلی دیگر است .

انسان موجودی است که با ضمیر خود آگاه و ناخود آگاه خود زندگی می کند . آنچه در ضمیر خود آگاه پیش می آید ، نوع دریافت و برخورد انسان با جهان عینی و زنده پیرامونش است . اما آنچه در ضمیر ناخودآگاه آدمی صورت می گیرد ، جهان پیچیده ای است که باید نشانه های آن را شناخت . همه آنچه ما با ضمیر خود آگاه خویش دریافت می کنیم در آنجا ذخیره می گردد . نیز همه تخیلات و خواسته ها و آرزوهای سرانجام نیافته ، سرکوب شده ، تحلیل نشده در آنجا حضور دارند و به اشکال مختلف نمود پیدا می کنند ..."

کد خبر 464951

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha