خبرگزاری مهر -گروه فرهنگ: هفدهمین دوره جایزه ادبی قلم زرین روز سیزدهم مهرماه سال جاری در باغ کتاب تهران برگزیدگان خود را معرفی میکند و همزمان با انتشار این یادداشت نیز نشست خبری این جایزه در یکی از خبرگزاریهای کشور در حال برگزاری است.
جایزه قلمزرین رویایی محقق نشده برای تجلیل از سرآمدان ادبیات داستانی انقلاب اسلامی به شمار میرود. رویایی که از دل آرزویی برای انتخاب روزی برای پاسداشت فرهنگ مقاومت در کشورهای مسلمان در تقویم ملی ایران زاییده شد و حالا پس از هفده سال میتوان از آن به جایزهای از سوی انجمن قلم به عنوان یکی از تشکلهای صنفی نویسندگان ایرانی به برترین آثار ادبی سال به پسند هیئت مدیره انجمن تقلیل پیدا کرد.
اما چرا این جایزه در تمامی سالهای برگزاری خود نتوانسته به یک حرکت ادبی تأثیرگذار مبدل شود. در پاسخ به این سوال میتوان موارد متعددی را بازشماری کرد که شاید نخستین آن خارج نشدن دایره فکری داوران این جایزه از طیف نویسندگانی است که به تفکر فعلی و حاکم بر انجمن است که به هر تقدیر سالهاست ادامه داشته و به رکود این تشکل دامن زده است. سالهای سال است که پس از انتشار اسامی داوران این جایزه و منطق حاکم بر داوری آنها، نوعی تفکر بسته و البته بدون استراتژی و مبتنی بر سلیقه صرف اعضایی از درون ترکیب آن خودنمایی میکند و حاصل چنین اتفاقی البته دهان کجی به ضروریات و بایستههای تقویت جریان انقلابی نشر و نیروهای جوان و فعال و آینده ساز ادبیات داستانی در ایران است.
این تفکر در این دوره از جایزه نیز خود را به شکلی نمایش داده است که به عنوان مثال در بخش شعر تمامی نامزدها به جز یکی از یک مؤسسه نشر انتخاب شدهاند و یا در بخش کودک و نوجوان تعداد آثار معرفی شده از سوی همان ناشر که یاد شد و یا نشر یکی از دیگر از نهادها چنان خودنمایی میکند که گویی سایر نهادهای خصوصی و غیرخصوصی فعال در عرصه ادبیات متعهد انقلاب اسلامی هیچ توفیقی نداشتهاند. این روند در سالهای قبل نیز با انتخاب نکردن آثاری که نویسندگانش میتوانستند از امیدهای ادبیات انقلاب باشند خود را به شکل دیگری نشان داده بود.
موضوع دیگر در به ثمر ننشستن این جایزه، عدم توفیق انجمن در بسترسازی و جریان سازی خبری پیرامون این رویداد بوده است. سالهاست که رسانهها این اجازه را نداشتهاند که پیش از برگزاری این رویداد و در فضایی صریح درباره این اتفاق با دبیر و مجموعه برگزار کننده انجمن به صحبت بپردازند و در دوره فعلی که بزودی اختتامیه آن برگزار خواهد شد نیز دبیر جایزه ترجیح داده است از ابتدای صدور حکم خود تنها با یک رسانه خود را دمخور ببیند و حتی نشست رسانهای خود را با محور آن برگزار کند. این حرکتهای جزمی در نهایت چیزی جز مهجور گذاشتن این رویداد ادبی را به همراه ندارد و فضای اطلاع رسانی صحیح درباره این رویداد را بسته و امکان هر نوع نیتخوانی درباره آن را فراهم میسازد.
مساله سوم را نیز باید در برگزاری مراسمهای تقدیر در حاشیه این جایزه جستجو کرد که به هر تقدیر در سالهای اخیر باب بوده است و منجر به تقدیر و سپاس از برخی از چهرههای ادبی نیز شده است. بنا بر اعلام برگزار کنندگان این مراسم امسال نیز برای تقدیر از وجهه فرهنگی یک چهره سیاسی برپا میشود اما بسیاری از رسانهها کماکان درباره معیارهای انتخاب افراد برای تجلیل در چنین مراسمی سوالاتی دارند که البته به نظر نمیرسد با رویکرد حاکم بر ذهنیت دبیر و برگزار کنندگان این جایزه بتوان به زودی درباره آن پاسخی پیدا کرد.
به هر تقدیر جایزه قلمزرین فردا در حالی با برگزاری مراسمی به هفدهمین دوره کاری خود پایان خواهد داد که به نظر میرسد بار دیگر در کمسو کردن و ناامید کردن امیدهایی که برای ارتقا ادبیات متعهد و انقلابی از دل این جریان به وجود آمده بود موفق عمل کرده است.
نظر شما