آنچه که در هیاهوی طرح های گسترده و پرسروصدای اجتماعی بیشتر وقت ها محو می شود چرایی ، چگونگی و هدف از انجام طرح است .
بی شک کسی در این نکته که نظام حاکم بر ایران، جمهوری اسلامی و اکثریت غالب ساکنان آن را مسلمانان تشکیل می دهند شکی ندارد ؛ لذا نمی توان پذیرفت در کشوری اسلامی که متشکل از مسلمانان است ، با اجرای طرحی که می خواهد یکی از حکم های اسلام (حجاب) را اجرا و زمینه ساز حکم مهمتری (امنیت زنان) شود ، مخالفتی اجتماعی باشد .
اما در این میان جای پرسش ژرف نخستین باقی می ماند ، چرا چنین طرح هایی به موفقیت مد نظر و نیل به هدف مطلوب ( برقراری امنیت اخلاقی در اجتماع) نیانجامیده است ؟
سردار مرتضی طلایی (فرمانده وقت انتظامی تهران بزرگ) در پاییز84 سخن از شروع طرح امنیت اجتماعی از 6 ماه پیش از آن گفته و تصریح کرده بود که « با سازماندهی 200 واحد گشت در سراسر تهران برای برقراری امنیت اقدام های مضاعفی انجام شده است» .
سردار احمدرضا رادان (فرمانده فعلی انتظامی تهران بزرگ) نیز در بهار 86 خبر از طرح ارتقاء امنیت اجتماعی از ابتدای اردیبهشت جاری با رویکرد برخورد با بدحجابی داد و گفت که «علاوه بر 30 گشت انتظامی و ارشاد ، گشت های نامحسوس و 15 دستگاه گشت تجمعی شامل فولکس و هایس نیز در طرح همراهی می کنند» .
از جمله نکته های قابل تأمل ، این است که در مسائل اجتماعی برای حل مشکل و معضل ها، نمی توان رأساً و مقطعی ظاهر شد؛ چرا که جامعه از مجموع به هم پیوسته انسان ها و واحدهای مجزای بشری در کنار یکدیگر شکل می گیرد ، از این رو اعضای جامعه هر یک دارای رشد و بالندگی ویژه خویش در طول حیات بوده و از سوی دیگر به دلیل گستردگی افراد ، جامعه شاهد گوناگونی در رفتارهاست .
بر این اساس ، نمی توان با یک ساختار کاملاً واحد و دوره زمانی محدود به اصلاح رفتار افراد یک جامعه آن هم با فراوانی اعضا پرداخت ، که اگر چنین بود دیگر نیازی به وجود نهادهایی همچون آموزش و پرورش ، فرهنگسراها و ... برای خط دهی فرهنگی به نسل های درحال رشد نبود و می شد جامعه را به حال خویش رها کرد و تنها در صورت مشاهده کج روی های احتمالی با روی آوردن به طرح های ضربتی ، همه چیز را حل کرد !
طبیعتا نیروی انتظامی به عنوان بازوی اجرایی این طرح فعالیت هایی داشته و خواهد داشت. لکن نگاه کارشناسانه و پژوهشگرانه به ریشه های این معضل و نیز برنامه ریزی های فرهنگی ، اجتماعی و آموزشی در راستای ارائه راه حل های عملی، اهمیت بیشتری داشته و همکاری جدی سازمان ها و دستگاه های دیگر را طلب می کند.
متأسفانه نه تجربه چند ساله اخیر در اجرای طرح های برقراری امنیت اجتماعی موفق بوده و نه جامعه ایران از ترکیب سنی و روحی برخوردار است که بتوان با 30 گشت ، 15 دستگاه تجمعی و ... آن را در کنترل اجتماعی درآورد .
موضوع امنیت اجتماعی و اخلاقی زنان نیز کاملاً دارای زیرساخت های فرهنگی بوده و هرگونه گام برداشتن در این وادی ، نیازمند پژوهش و واکاوی های کارشناسانه است .
لذا برخلاف آنچه که فرمانده انتظامی تهران بزرگ «درخواست 93 درصدی شهروندان در نظرسنجی از نیروی انتظامی برای اعلام مصداق های بدحجابی و برخورد با آن» اعلام کرد ، نمی توان به صرف یک نظر سنجی و یا درخواست 93 درصدی ! شهروندان به مقابله با معضلی و محو آن توسط چند گشت محسوس و نامحسوس انتظامی پرداخت .
هنوز مشخص نیست که نتیجه طرح ها و گشت های پیشین که برای برقراری امنیت اجتماعی سازماندهی شده بودند چه شد و آن هزینه ها و برخوردهای انجام گرفته ، به کجا انجامیده است ؟
بر این مبنا ، می توان چنین انگاشت که برخوردهای روی داده با امر مهم امنیت زنان ، بیشتر فصلی و برای گذر از مقطع زمانی ویژه ای بوده است . لیکن نباید فراموش کرد که پردازش هر موضوعی نیازمند استفاده مناسب از ابزارهای آن مسئله است .
نظر شما